از همکاری با باندهای بینالمللی تا دخالت در سیاست خارجی
زندگینامه اشرف پهلوی، پر از وقایعی است که در فساد حرف بسیاری برای گفتن دارد.
به گزارش پارس به نقل از باشگاه خبرنگاراناشرف پهلوی در چهارم آبانماه سال 1298 هجری شمسی در محله سنگلج تهران، پنج ساعت پس از تولد برادرش محمدرضا به دنیا آمد و در سن 94 سالگی مرد.
حافظ شیرازه حکومت محمدرضا پهلوی
اشرف خواهر دوقلوی شاه یکی از جاهطلبترین و مهمترین حامیان شاه و مهمترین یاران او در طول سالهای مدید سلطنتش بوده است. این خصوصیات، به خصوص در دورهای که ضعف شاه مهمترین مشخصه وی بود، نمایان میشد. به همین علت سفارت امریکا در سال 1951 گفته بود: که اشرف عزم راسخ بیرحمانه پدرش را دارد. اشرف پهلوی در دهه 1320، به نوعی زمامدار پشت صحنه و حافظ شیرازه حکومت محمدرضا پهلوی بود. او در سیاست، اقتصاد، فرهنگ و حتی امور اجتماعی جامعه ایران دخالت داشت. تأسیس نمایشگاههای مد بانوان، فراخواندن مانکنها به ایران، راهاندازی قمارخانهها و کازینوهای سلطنتی بابلسر و رامسر، احضار پزشکان برجسته اروپائی برای جراحیهای پلاستیکی به روی چهره خانمهای مورد نظر دربار از جمله اقدامات اشرف در سالهای دهه 1320 بود. در این مدت اشرف به روزنامهنگاران، شاعران و روشنفکران نزدیک شد و با آنان جلسات و مجالس مشترک هفتگی ترتیب داد.
اما در دوران قدرت گرفتن مصدق، تبعید اشرف به اروپا به دستور مصدق و قطع ارز مورد نیاز وی، لطمه بزرگی برای او بود. اشرف برای اولین بار مجبور شد تا برای تأمین مخارج روزمره مایملک خود را بفروشد. او تنها از محل فروش لباسها و عتیقهجات همراه خود 30 میلیون فرانک به دست آورد. علاوه بر این مبالغ هنگفتی نیز ارز از تجار ایرانی مقیم فرانسه قرض گرفت، اما هرگز به آنان باز نگردانید.
همکاری با باندهای بین المللی و قاچاق عتیقه
اشرف در جریان همکاری با باندهای بینالمللی تا نزدیکی مرگ نیز رفت. صبح (شهریور 1356) هنگامی که از یکی از کازینوهای پاریس به طرف منزل میرفت، یک اتومبیل راه را بر آنها مسدود کرد و اتومبیل اشرف را به رگبار بست. یکی از همراهان اشرف، به نام خواجهنوری کشته شد ولی اشرف جان سالم به در برد. بیشتر تحلیلگران در روزنامههای غربی این ترور را توسط باندهای مافیا دانستند که به خاطر اختلاف مالی به اشرف اعلام خطر کردهاند و قصد کشتن وی را نداشتهاند.
به طور مثال زمانی که در تپه های مارلیک اشیای عتیقه کشف شد، اشرف پهلوی اراضی این منطقه را به قیمتی ناچیز خریداری کرد و سپس اشیأ باستانی و گرانبهای این منطقه را از زیر خاک بیرون آورد و از ایران خارج کرد و آنها را به ثمن بخس به موزه های مختلف و کلکسیونرهای سرمایه دار فروخت. این دست درازی اشرف به گنجینه های باستانی کشور به دلیل اهمیتی که داشت، در گزارش مأمورین اطلاعاتی سفارت آمریکا در ایران انعکاس یافت: به محض اینکه در تپه مارلیک اشیای طلایی بسیار گرانقیمت کشف شد، ملکه اشرف آن محل را خریداری کرد و محتویات آن تپه از آن به بعد به دست معامله گران هنری تمام دنیا رسید.
اشرف در زمینه شناسایی و به دست آوردن اشیای عتیقه و آثار باستانی ایران، چند باستان شناس خبره و طراز اول کشور را نیز به خدمت گرفته بود. شهرام پهلوی نیا، پسر ارشد اشرف از علی قوام - که در غارت بیت المال دست کم از مادرش نداشت - در این زمینه و در کار یافتن و قاچاق و فروش اشیای عتیقه، با او همکاری می کرد و شریک بود. این فعالیت مشترک اشرف پهلوی و پسرش شهرام پهلوی نیا، آنقدر گسترده بود که در گزارش مأموران اطلاعاتی سفارت آمریکا به واشنگتن انعکاس یافته است: شهرام فرزند ارشد اشرف در بعضی موارد جای پای مادرش را دنبال کرده است. وی به طور سریع و نامطلوبی در تهران به عنوان یک معامله گر زرنگ شهرت دارد و حدود 20 شرکت شامل ترابری، کلوپ های شبانه، ساختمانی و تبلیغات بخش عمده دارایی های وی را در خود جای داده اند، برای ایرانیان صاحب اطلاع، فروش گنجینه ها و عتیقه های هنری کشور از جمله ساخته های دستی مارلیک که یک موضع باستان شناسی ماقبل تاریخ و حائز اهمیت زیاد است، بدنام ترین عمل حاکی از بی مسئولیتی وی می باشد.
از سوی دیگر معروفترین قاچاقچی عتیقه در دربار، شهرام پسر اشرف بود. وی یک گروه مجهز گنجیاب و حفار را در خدمت داشت. آنها را به تپهها و مناطق تاریخی میفرستاد تا اشیای عتیقه را از خاک بیرون بکشند.
ژروارد دویله - بیوگرافی نویس فرانسوی شاه - گزارش می دهد که شهرام توانسته است در مدت دو سال ثروتی در حدود 50 میلیون دلار جمع آوری کند ( رقم هنگفت در آن زمان ) او به تنهایی سهامدار عمده ی هشت شرکت ساختمانی ، بیمه ، سیمان ، پارچه بافی و حمل و نقل بود .شرکت هایی که شهرام تاسیس کرده بود یا در آن سهام داشت ، مانند اکثر شرکت های متعلق به خاندان پهلوی ، شرکت هایی واسطه گر و دلال بودند .
این شرکت ها تولیدات کارخانه های خارجی را (به بهای نابودی تولیدکنندگان داخلی) وارد می کردند و در بازار داخلی به فروش می رساندند و ... و در این سوداگری سودی هنگفت بدست می آوردند . همچنین این شرکت ها بواسطه ی اعمال نفوذ خاندان پهلوی ، از پرداخت مالیات معاف بودند یا با ترفندهای گوناگون از زیر دین پرداخت آن شانه خالی می کردند ( و هزینه آن به دوش ملت می افتاد ). از این رو شراکت با اعضای خاندان پهلوی برای سرمایه داران بزرگ ، موجب خوشوقتی و افتخار بود و اتفاق می افتاد که شرکت ها و سرمایه داران ، برای وارد کردن اعضای خاندان پهلوی به شرکت خود ، به آنان سهام یا منافع دیگری از جمله زمین و ... هدیه می کردند .
برای مثال شرکت سهامی شل شیمیایی ایران که با سرمایه ای معادل 30 میلیون ریال تاسیس شده بود از سال 1353 ش به مدت پنج سال از پرداخت مالیات بر سود سهام معاف گردید .
هزینه و فساد مالی
اشرف در تحمیل هزینه سفر به دولت، گوی سبقت را از همگان ربوده بود. طبق اسناد منتشر شده هزینههای اشرف در مسافرتهای به خارج، رشد تصاعدی داشته است. در حالی که در سال 1349 در مسافرتش به آمریکا فقط 1000 دلار بابت مخارج از وزارت دربار دریافت نموده، در سال 1356 در سفری به آمریکا نیم میلیون دلار هزینه به بیتالمال تحمیل کرده است. البته اگر مسافرتهای اشرف نیز مانند هزینههایش از رشد برخوردار باشد، باید تحمیل هزینه سفر اشرف بر دولت ایران سرسامآور باشد. طبق همان اسناد، اشرف برای مسافرتهای خارجی خود در چند نوبت دیگر به دستور وزارت دربار ارز گرفته است. در 6 دی ماه 56، دو میلیون دلار برای مسافرت به سوئیس. در 8 دی ماه 56، 300000 دلار برای مسافرت یک ماهه و نیمه به سوئیس و تایلند. در 9 اسفند 56، 3000000 فرانک فرانسه برای مسافرت به پاریس.
اشرف در سال 1344 که وضعیت مالی ایران به شدت وخیم بود تنها هفت دستگاه اتومبیل سوار اپل، مرسدس بنز 230 و 220 کادیلاک، جاگوار و بیوک از طریق گمرک تهران وارد کرده است و در سال 1346 سه دستگاه شورلت و مرسدس بنز بر این ماشینها افزود و شاید باور نکردنی باشد که اشرف در سالهای 44 و 46، 880 صندوق، چمدان لباس و چند عدل پارچه از گمرک مهرآباد بدون مراحل قانونی ترخیص کرده است.
دخالت در سیاست خارجی
اشرف در سیاستهای بینالمللی ایران هم دخالت داشت. به مسافرت های خارجی متعددی میرفت و از طرف برادرش، مذاکراتی با دولتهای متخاصم ایران انجام میداد. برای نمونه، اشرف در سالهای بعد یکی از چهرههای مهم در برقراری رابطه ایران با جمهوری خلق چین بود. او همچنین از سالهای دهه 1950 یکی از اعضای اصلی هیأت نمایندگی ایران در سازمان ملل محسوب میشد.
یکی از نخستین نقشههای او این بود که با استفاده از مطبوعات بتواند پایگاهی سیاسی برای محمدرضا پهلوی تدارک ببیند و برای این منظور با یافتن یک سردبیر مشتاق و با کمک مالی دربار، روزنامه اطلاعات را ارگان دربار کرد.
اشرف پهلوی در رأس هرم تصمیمگیریهای سیاسی در کشور قرار داشت و در زندگی خصوصی برادرش دخالت میکرد و تا آنجا پیش میرفت که میان شاه و ملکهاش آتش نفاق میانداخت و همچنین در مورد تصمیمگیریها خط اصلی را میداد و عقیدهاش را به برادرش تحمیل میکرد و قدرتش به حدّی بود که محمدرضا پهلوی نمیتوانست در مقابل وی مقاومت کند.
در دو دهه آخر عمر سیاسی حکومت پهلوی، اشرف یکی از مهمترین وزنههای اقتدار آمریکا در ایران شد. او که در جریان کودتای 28 مرداد 1332 خود با شبکه مأمورین «سیا» در ایران همکاری کرد، توانست به تدریج روابط خود را با «سیا» و رجال و سیاستمداران آمریکائی تقویت کند. سفرهای متعدد اشرف به آمریکا در طول دهه چهل سبب تحکیم روابط تهران واشنگتن شد.
اشرف در 1348 به دلیل حمل یک چمدان حاوی تریاک در فرودگاه زوریخ بازداشت شد اما پلیس سوئیس پس از بررسی گذرنامه سیاسی او و با توجه به نسبتش با محمدرضا پهلوی او را آزاد کرد. با این حال در اسفند همین سال وی به ریاست کمیته ایرانی حقوق بشر نیز منصوب شد.
اشرف علاوه بر این سمت نایب رئیس کمیته ملی پیکار با بیسوادی، رئیس سازمان زنان ایران و نایب رئیس سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی نیز بود.
ارسال نظر