به گزارش پارس به نقل از دیپلماسی ایرانی یکی از مهمترین یافته های علوم رفتاری «بیزاری از ضرر» است، براساس این ایده مردم به چیزهایی که از دست می دهند بیشتر از آنچه به دست می آورند، اهمیت می دهند. بیزاری از ضرر می تواند مشکل بزرگی برای تجار و کارآفرینان باشد. همین مسئله، مناظره سیاسی بر سر توافق هسته ای با ایران را با مشوش کرده است. (به این نکته باید اشاره کنم: همسر من سامانتا پاور، نماینده آمریکا در سازمان ملل است.)

در اینجا مثالی ساده از قدرت «بیزاری از ضرر» می زنیم: وقتی یک فروشگاه به خریداران می گوید اگر از کیسه های پلاستیکی خودشان استفاده کنند، جایزه ای 5 سنتی به دست می آورند، آنها باز هم سختشان است. اما وقتی فروشگاه برای استفاده از هر کیسه پلاستیکی هزینه 5 سنتی اعمال می کند، خریداران به شدت از آنها کمتر استفاده خواهند کرد.

بیزاری از ضرر، بسیاری از مردم را بی میل به سرمایه گذاری در سهام می کند، چون آنها نمی خواهند که سرمایه اصلی شان را از دست بدهند -حتی اگر "بخرید و نگه دارید" یکی از استراتژی های پیروز در بلندمدت باشد- آن هم در حالی که چیزهایی که به دست آورده اند را باید بفروشند.

به طور مشابه وقتی به مشترکین برق گفته می شود با صرفه جویی می توانند 100 دلار در سال سود کنند، آنها تمایل کمتری به صرفه جویی در مصرف انرژی در مقایسه با زمانی که به آنها گفته شود بابت مصرف اضافی باید 100 دلار جریمه بدهند، خواهند داشت.

هر زمان یک سیاست عمومی جدید شهروندان را تهدید به ضرر کند، آنها ترسیده و وحشت زده خواهند شد. به همین دلیل است که سیاستمداران از «بیزاری از ضرر» به عنوان یکی از استراتژی های کلامی استفاده می کنند. به طور مثال، چندین دهه است که کاندیداهای دموکرات مرتباً به رای دهندگان هشدار می دهند که اگر جمهوری خواهان را انتخاب کنید، آنها ممکن است مزایای بیمه تامین اجتماعی شما را از حذف کنند.

در مورد توافق ایران، هم حامیان و هم مخالفان آن از «بیزاری از ضرر» استفاده می کنند. اما با استفاده از موارد کاملاً متفاوت قصد دارند درباره ضرر و زیانی کاملاً متفاوت توضیح دهند.

درباره حامیان توافق این مسئله مربوط به توصیفی است که آنها درباره جهان بدون توافق می کنند. اگر کنگره توافق را رد کند، تحریم های بین المللی علیه ایران شکسته خواهد شد و این کشور اجازه خواهد یافت تا قابلیت های هسته ای اش را افزایش دهد. رئیس جمهور اوباما در این رابطه گفته است: «متحدین نزدیک ما در اروپا یا آسیا -لزوماً نه چین یا روسیه- مطمئناً با ادامه تحریم های کنونی برای 5، 10، 15 سال آینده آنگونه که کنگره می خواهد، موافقت نخواهند کرد. کنگره با این کار نه تنها مانع از دستیابی ایران به بمب نمی شود، بلکه آن را تسهیل می کند.»

در سوی دیگر، مخالفان توافق هم به این نکته اشاره می کنند که ادامه شرایط کنونی بهتر است، یعنی جهانی که ایران با تحریم های شدید روبه رو است و سلاح هسته ای ندارد. از دید آنها توافق موجب شده است تا تحریم ها کاهش یابند و به قول سناتور چارلز شومر، مخالف توافق «ایران قدرت مالی بهتری برای پیشبرد یک برنامه هسته ای قوی خواهد داشت.»

این درست است که اگر تحریم های کنونی لغو شوند، ایران ثروتی معادل 50 میلیارد دلار به دست خواهد آورد و می تواند از این پول در مصارف نظامی استفاده است. این هم درست است که بسیاری از محدودیت های کلیدی این توافق در عرض 15 سال به پایان خواهد رسید و ایران آزادانه می تواند به فعالیت هایش ادامه دهد.

این ها نگرانی های مشروعی هستند. اما با استفاده از وضع موجود به عنوان یک نقطه مرجع، شومر باید به یک سوال بی ربط پاسخ دهد: آیا توافق ایران را در سال 2030 در موقعیت بهتری برای دستیابی به سلاح هسته ای قرار می دهد یا امروز و با تحریم های فعلی؟ سوال مرتبط این است: آیا جهان با توافق امن تر است یا بدون توافق؟ باید به این نکته اشاره کرد که بدون توافق، با سقوط رژیم کنونی تحریم ها، ایران به زودی در یک موقعیت به مراتب بهتری برای رسیدن به قابلیت های هسته ای قرار می گیرد. برای پاسخ به سوال مربوط، کنگره در حال بررسی جزئیات توافق است. اما مخالفان توافق باید به سوال دیگر هم توجه کنند.