به گزارش پارس به نقل از فارس، در زمانی‌که وزیر خارجه ایران در سوریه بسر می‌برد تا طرح به روز شده کشورش را به صورت رسمی به دمشق ارائه دهد، رسانه‌ها از حضور «استیفان دی میستورا»، فرستاده ویژه سازمان ملل در امور نیز در دمشق خبر می‌دهند.

در حالی‌که برنامه کاری و اهداف سفر ظریف براساس پروتکل‌های رسمی به طور کامل روشن و آشکار است، دی میستورا ترجیح داد، سفرش به دمشق به دور از رسانه‌ها و به نحوی محرمانه باشد.

مثلث ظریف - دی مستورا - المعلم

شاید یکی از دلایل، آن باشد که وی تمایل داشت، دیدار سه جانبه‌ای با وزرای خارجه ایران و سوریه برای بحث و تبادل نظر درباره طرح تهران برای حل سیاسی بحران در سوریه داشته باشد.

حضور همزمان ظریف و دی میستورا در دمشق به این معناست که دی مستورا تمایل دارد، از موضع ایران در قبال طرح تعدیل شده‌اش اطلاع حاصل کند و این بدین معناست که سازمان ملل به عنوان میانجی این طرح را به اطلاع محور دشمن سوریه از جمله عربستان سعودی خواهد رساند.

آنچه بطور قاطع روشن و عیان است، اینکه عربستان تاکنون به خواسته‌هایش دست نیافته و از آنجا که به خوبی می‌دانند، آنچه درخواست خواهند کرد، در ازایش توقف حمایت‌ها از گروه‌های تروریستی است و این امری محال و غیرممکن برای سعودی‌هاست، بنابراین بار دیگر به نقطه صفر بازگشتند.

ائتلاف ایران و سوریه خط قرمز

ائتلاف ایران و سوریه خط قرمز دمشق و تهران و در این خصوص نه دمشق و نه تهران حاضر به چانه زنی درباره آن نیستند و این پیامی است که مسکو به در سفر وزیر خارجه عربستان به روسیه به اطلاع جبیر رساند تا وی این پیام را به ریاض برساند.

در مقابل جامعه بین المللی دریافته، برقراری آتش‌بس در شهرک الزبدانی در برابر دادن اجازه ورود کمک‌های بشر دوستانه به شهرک‌های در محاصره الفوعه و کفریا، آن هم در زمانی‌که ظریف در سوریه است، در بطن خود معانی و مفاهیم بسیاری دربردارد.

برای درک این رخداد باید رابطه بین پیروزی‌های نظامی ارتش سوریه و مقاومت حزب الله لبنان در الزبدانی و ایستادگی و مقاومت الفوعه و کفریا از یک سو و تلاش‌های ترکیه برای تحقق موازنه با جمهوری اسلامی ایران را دریافت.

اینکه رسانه‌ها نوشته‌اند که آتش‌بس الزبدانی تحت نظر و اشراف ایران و ترکیه برقرار شده، به این معناست که تهران، آنکارا را تحت فشار گذاشته تا گروه‌های مسلح محاصره کننده فوعه و کفریا آتش‌بس را بپذیرند، اگرچه این گروه‌ها آن را بطور کامل اجرا نکردند.

تلاش‌های ناکام آنکارا و دوحه

ظواهر امر نشان می‌دهد که آنکارا و قطر تلاش دارند، امتیازاتی سیاسی از تهران بگیرند، از جمله اینکه تهران در خصوص دولت سوریه امتیازاتی به آنها بدهد، چون بر این باورند که فوعه و کفریا هر دو شیعی هستند و به نوعی به ایران شیعی مرتبط می‌باشند.

اما واقعیت امر این است که دخالت ایران در پرونده سوریه از منطق نشات نمی‌گیرد، بلکه ریشه در سرنوشت مشترک دو کشور دارد، چون اگر هدف ایران دخالت در امور منطقه‌ای بود، در دیگر پرونده‌های منطقه‌ای از جمله انرژی و قراردادهای امضا شده با ترکیه نیز دخالت می‌کرد.

مشکل اساسی در بحران سوریه

مشکل اساسی آن است که عمر بحران سوریه که هم اکنون بیش از 4 سال از آن گذشته است، برای ریختن خون مردم سوریه جهت تحقق اهداف سیاسی‌اشان کافی و بسنده به نظر نمی‌رسد.

اما برای کشورهای عضو محور مقاومت کافی است تا دریابد، این نبرد تنها بین طرف‌های سوری نیست، بلکه نبرد محورهاست و محور مقاومت باید از آن پیروز بیرون آید، در غیر این صورت پایانش در منطقه فرا می‌رسد.

از آنجا که ایران به این موضوع کاملا آگاه و واقف است، طرح خود را برای تمام پرونده‌های بحرانی منطقه ارائه داد که مهمترین آن پرونده سوریه است، در واقع تهران تنها به پرونده هسته‌ای خود توجه ندارد، بلکه دیگر پرونده‌های منطقه را نیز مد نظر دارد.

در این بین غرب به خوبی می‌داند، همان تهرانی که آنها را وادار به نشستن پای میز مذاکره برای حل پرونده هسته‌ای کرد، همان تهران نیز هم اکنون آنها را وادار به فرستادن دی میستورا به دمشق کرده تا از طرح اصلاح شده ایران درباره پرونده بحران سوریه اطلاع حاصل کند.

به همین دلیل می‌توان گفت که  راه حل سیاسی بحران سوریه بدست فرستاده ویژه سازمان ملل با حمایت از طرح سیاسی ایران و طرح میدانی روسیه تبلور خواهد یافت و شکل خواهد گرفت تا جامعه بین المللی را از یکی از بزرگ‌ترین بحران‌هایی که شاهد آن بوده، برهاند.