تاوان اعترافات در سنا/ این دستاورد مذاکرات را فراموش نکنیم
به جز آیپک، 7 لابی دیگر نیز فعالانه علیه توافق تبلیغ می کنند. این فعالیت ها کم کم اثرش را در مردم آمریکا گذاشته و نظرسنجی های اخیر بخشی از تاثیر همین دلارها را نشان می دهد.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- امیرحسین یزدان پناه- نظرسنجی های یک هفته اخیر در آمریکا نشان می دهد که کفه مخالفان توافق هسته ای در این کشور کمی سنگین تر شده است. یک هفته پیش سی.ان.ان نظرسنجی را منتشر کرد که براساس آن «52 درصد پاسخ دهندگان گفته بودند توافق باید رد شود». باراک اوباما پس از انتشار این نظرسنجی با طرفداران خود به صورت تلفنی گفت و گو کرد و از آن ها خواست که او را «تنها» نگذارند. این حرکت کم سابقه اوباما ناشی از نگرانی او درباره سرنوشت توافق در کنگره است و حالا که مخالفت ها دارد خودش را در نظرسنجی های مردمی نشان می دهد او دیپلماسی خود را بیشتر کرده است. روز گذشته نیز نظر سنجی دیگری را شبکه بلومبرگ منتشر کرد که براساس آن 57 درصد مردم آمریکا خواهان رد توافق هسته ای با ایران شده اند. هرچند پولتیکو در گزارشی به نوعی نسبت به نتایج نظرسنجی های جدید در آمریکا درباره مخالفت با برجام تشکیک کرده است اما حداقل واقعیت هایی وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار آن عبور کرد.
به جز هیلاری کلینتون و نانسی پلوسی(که البته نفوذ کمتری نسبت به کلینتون دارد) که نامدارترین دموکرات هایی هستند که از توافق هسته ای دفاع کرده اند سایر دموکرات های مطرح و بنام، ازجمله آن هایی که در سنا تاثیرگذار هستند هنوز یا اظهارنظر نکرده اند یا اظهارات مبهمی داشته اند که نمی توان این طور برداشت کرد که آیا واقعا همه دموکرات ها پشت اوباما ایستاده اند یا نه. چه این که در نظر سنجی یک هفته پیش «ORC» حدود 40 درصد مردم طرفدار دموکرات ها نیز مخالف توافق بوده اند. اما این شرایط نتیجه چیست؟ آیا نظام آمریکا که یک دهه پیش 2 جنگ بزرگ را در منطقه راه انداخت، واقعا از به کرسی نشاندن یک توافق که موافقت 4 کشور دیگر دارنده حق وتو و اتحادیه اروپا و قطعنامه شورای امنیت را باخود همراه دارد، عاجز است؟ در این باره دو نکته قابل تامل است: نخست دلیل این مخالفت ها و دوم ملاحظاتی که این مخالفت ها گوشزد می کند.
1- به نظر می رسد سنگین شدن کفه مخالفان 2 دلیل بیشتر ندارد: نخست: لابی گسترده علیه توافق و دوم: اعترافات صریح وزرای آمریکایی در کنگره.
الف- بلافاصله پس از آن که توافق هسته ای نهایی شد، نتانیاهو مصاحبه کرد و گفت که از همه توان خود برای باطل کردن توافق استفاده خواهد کرد. 2-3 روز بعد آیپک ( American Israel Public Affairs Committee) که بزرگترین لابی اسرائیل در آمریکاست و 60 هزار عضو با نفوذ دارد و سالانه میلیون ها دلار برای پیشبرد اهداف اسرائیل در نظام حاکم آمریکا هزینه می کند، یک سازمان جدید تشکیل داد و 20 میلیون دلار پول در اختیارش گذاشت تا علیه توافق هسته ای، برنامه بسازد، کلیپ تولید کند، سخنران اعزام کند و در شبکه های دیجیتال علیه آن جو سازی کند تا کنگره قبل از 17 سپتامبر(اواخر شهریور) این توافق را رد کند. البته این همه ماجرا نیست. «الی کلیفتون» پژوهشگر آمریکایی که سابقه ای طولانی مدت در افشای ابعاد پشت پرده لابی های اسرائیلی و نئومحافظه کار دارد اخیرا نوشته که قرار است مخالفان توافق به نمایندگان کنگره که صندلی های خود را به لابی های فعال در آمریکا بدهکارند فشار بیاورند تا به رد توافق رای بدهند. آیپک سفره لوکسی برای نمایندگان کنگره در سرزمین های اشغالی پهن کرده و 700 سخنران را به ایالت های مختلف فرستاده تا علیه آن تبلیغ کنند. به جز آیپک، 7 لابی دیگر نیز فعالانه علیه توافق تبلیغ می کنند. این فعالیت ها کم کم اثرش را در مردم آمریکا گذاشته و نظرسنجی های اخیر بخشی از تاثیر همین دلارها را نشان می دهد.
ب- اعترافات صریح دولتمردان آمریکا در جلسات سنا و مجلس نمایندگان به شکست ناپذیر بودن ایران که معنای دیگر آن کوتاه آمدن آمریکا مقابل قدرت ایران است. جایی که وزرای خارجه، دفاع، خزانه داری و انرژی آمریکا و نیز رئیس ستاد مشترک ارتش این کشور، بارها و بارها در مقابل این سوال سناتورها و نمایندگان آمریکا که «مگر ایران چه تغییری کرده که این توافق را با آن بسته اید؟» جز این پاسخ که «دانش ایران قابل بمباران نیست» و «فشارها و تحریم بیشتر مردم این کشور را تسلیم نمی کند» چیز دیگری نداشتند که بگویند. آن ها حتی در مقابل این سوال که آیا این توافق قدرت موشکی ایران را که تهدیدی علیه اسرائیل است، کاهش می دهد یا نه، بارها طفره رفتند و در نهایت گفتند که توافق بر موشک های ایران تاثیری نخواهد داشت. این گفت و شنودهای صریح را مردم آمریکا دیده اند. دیدندکه مهم ترین وزرای دولت اوباما حرف هایشان فقط یک معنی دارد: زورمان نمی رسد و مجبور شدیم توافق کنیم. در چنین شرایطی باید هم افکار عمومی دست به مخالفت بزند. ما هم اگر جای آن ها بودیم همین کار را می کردیم. این موضوع، یعنی شکست زیاده خواهی های آمریکا مقابل مردم مقاوم ایران و این که آن ها بعد از 12 سال تهدید و تحریم و تهمت و ... همه توانمندی های ایران را پذیرفته اند و مقابل اقتدار ملت ایران دست تسلیم بالابرده اند، باید یکی از مهم ترین دستاوردهای این مذاکرات دانست. دستاوردی که باید با گُم نکردن مسیر اصلی انقلاب اسلامی در «مقاومت» و «استکبار ستیزی» از آن محافظت کرد.
2- اما نکته دومی که همین مخالفت ها به خصوص مخالفت های شدید جمهوری خواهان با توافق انجام شده و وعده سناتورهای جمهوری خواه برای رد آن در کنگره نشان می دهد این است که قانون گذاران آمریکایی برای پیمان های بین المللی ارزشی قائل نیستند و این قوانین داخلی آن هاست که برای شان تعیین تکلیف می کند. برهمین اساس، این که کنگره توافق را رد کند یا حتی دولت بعدی آمریکا که 16 ماه دیگر انتخاب می شود بهانه پیدا کرده و علیه توافق اقدام کند، موضوعی کاملا قابل انتظار است و حتی برخی آن را قطعی می دانند. به همین دلیل، مسئولان کشور، به خصوص در حوزه اقتصادی (و البته سایر حوزه ها) باید سازوکار مدیریت عرصه اقتصادی کشور را بدون خوشبینی به اجرای توافق در سال های بعد پایه گذاری کنند تا بتوانند کشور را مقابل فشارهای اقتصادی مقاوم تر کنند.
باید توجه داشته باشیم که همین توافق نیم بند با تمام امتیازاتی که داده خوب است چون توانسته است لرزه بر ارکان حکومت امریکا و اسراییل و کشور های مرتجع عربی بیندازد باید هشیارانه عمل کرد تا از این دست اوردها برای تحکیم جایگاه خود در منطقه و مبارزه با تکفیر استفاده شود