به کزارش پارس پایگاه اینترنتی پولتیکو در مقاله‌ای به قلم«دنیل پِلتکا» DANIELLE PLETKA نوشت کنگره آمریکا، نبرد قانونی دشواری داشت تا توانست حق بررسی توافق هسته‌ای ایران یا همان برنامه جامع اقدام مشترک را برای خود تضمین کند؛ اما کنگره اکنون با این سؤال روبرو است که با توافق چه کار کند؟ آیا در رأی گیری، کلیت توافق را باید مستقیماً رد یا تأیید کرد؟ آیا کنگره باید توافق را تأیید کند تا تلاش ها نافرجام بماند؟ یا اینکه توافق را رد کند و همان فهرست طولانی وعده های عمل نشده و خطرهایی را که هفته گذشته در بسیاری از مقاله ها منعکس شد، بازگو کند؟

اطلاعات نادرست، مغرضانه و گرایش های حزبی همگی فضای بحث و تصمیم گیری درباره اقدام درست را مسموم کرده است. اما تصمیم‌ گیری نباید برای کنگره دشوار باشد: اقدام درست، جلب آراء نمایندگان از هر دو حزب است، تا توافق ایران به شکل کنونی خود رد شود؛ اما کنگره نباید به همین بسنده کند و رد کلیت توافق اشتباه خواهد بود. 

در عوض، کنگره باید اوباما را با خطوط کلی توافقی که مورد پذیرش نمایندگان مردم آمریکا است، دوباره به پای میز مذاکره بفرستد؛ این توافق جدید نیز باید واقعاً تضمین کننده نتایج مثبتی باشد که دولت آمریکا هم اکنون مدعی آن است. 

اما خطوط کلی توافق بازنگری شده باید چه باشد؟ بسیاری، از جمله نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا و گاه حتی خود رئیس جمهور آمریکا، مختصات توافقی با ایران را ترسیم کرده اند که گرچه بهینه نیست، اما حداقل انتظارات را برآورده می‌کند. برخی مشخصات این توافق بدین شرح است: توافق، واقعاً به شکل چند مرحله‌ای و مرتبط با عملکرد (ایران) باشد، برنامه تحقیقات و توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته (ایران) خاتمه یابد، سانترفیوژهای فعال به میزان بیشتری کاهش یابد، تأسیسات زیرزمینی فردو و راکتور سنگین آب اراک تعطیل شود، ذخایر اورانیوم غنی شده ایران به خارج منتقل شود، بازرسی ها در هر جا و هر زمان امکان پذیر باشد و مهم‌تر از همه اینکه تعهدات ایران بعد از ده تا پانزده سال، منقضی نشود. 

گرچه این کار برای نمایندگان دشوار است، کنگره باید توافقی را با این خطوط کلی مطالبه کند. (وگرنه) رئیس جمهور آمریکا از راه‌های گریز قانونی مرتبط با تحریم های ایران که کنگره در اختیار او گذاشته است، استفاده خواهد کرد تا وعده های پاداش به ایران را محقق کند. ناظران بی‌طرف اینگونه استدلال می‌کنند که اگر کنگره با بخشودگی تحریم های ایران از سوی رئیس جمهور آمریکا مخالف است، نباید از همان ابتدا چنین قدرتی در اختیار رئیس جمهور می‌گذاشت. 

مصوبه کورکِر-منندز در ارتباط با بررسی توافق ایران در کنگره آمریکا نیز چندان دستاورد قانونی عظیمی نیست: زیرا هر گونه رد توافق یا مخالفت کنگره با واگذاری امتیاز به ایران، زمانی قابلیت اجرایی خواهد داشت که اکثریت لازم برای ابطال حق وتو رئیس جمهور آمریکا وجود داشته باشد. نباید فراموش کنیم که لایحه کورکر-منندز در خود کنگره مطرح شد و اینگونه نبود که کاخ سفید، پیش نویس آن را تنظیم کند. 

حتی استدلال های مربوط به معاهده بودن توافق که بسیاری مطرح کرده اند، ضعیف است: توافق ایران، در مذاکرات به عنوان معاهده مطرح نشد و فقط خود رئیس جمهور می‌تواند در این زمینه تصمیم گیری کند. همان طور که جان کری مقابل کمیته نیروهای مسلح سنا آمریکا گفت با افزایش گرایش های حزبی، جای تعجب نیست اگر رئیس جمهورآمریکا، توافق اجرایی و یکجانبه را به معاهده ای که تصویب آن نیازمند آراء حداکثری در مجلس سنا است، ترجیح دهد. از سوی دیگر، اشتباه است اگر بگوییم ملاحظاتی که سنا طبق اختیارات خود می‌تواند به سند معاهده ضمیمه کند، مقدمه ای برای رد توافق ایران خواهد شد. ملاحظات، تنها برشمردن محدودیت هایی وظایف آمریکا در معاهده است و معمولاً به از سرگیری مذاکرات بر سر معاهده منجر نمی شود. 

ارائه توافق بهتر (در کنگره) علاوه بر داشتن نتایج عملی، اصلی ترین خط دفاع دولت آمریکا از توافق خود با ایران یا استدلال «یا این توافق و یا جنگ» را در هم خواهد شکست. جنگ هرگز مطرح نبوده است و چنین استدلالی نادرست است. کنگره که زمانی راهبری (آمریکا) در عرصه سیاست خارجی را ملاک قرار می داد، اکنون از آن فاصله گرفته است؛ بنابراین، داشتن رویکرد مثبت به ایرانِ بدون سلاح هسته‌ای می تواند خط مشی هوشمندانه ای برای کنگره باشد. 

اوباما گفته است این توهمِ نمایندگان کنگره است، اگر گمان کنند ایران یا هر یک از دیگر گروه‌های حاضر در توافق، اصلاحات را خواهند پذیرفت. اوباما اصرار دارد کنگره چاره ای جز پذیرفتن توافق ندارد. ممکن است حق با او باشد، اما واقعیت آن است که اگر ایران حاضر به پذیرفتن توافق بهتر نباشد، تحریم های یکجانبه آمریکا می‌تواند به شکل مؤثری حتی همکاری اروپا با ایران را محدود کند. ممنوعیت ها در زمینه معامله با دلار نیز تجارت نفتی ایران و همچنین ثروت بادآورده صد و پنجاه میلیارد دلاری را که قرار است به ایران بازگردانده شود، محدود خواهد کرد. ممنوعیت ها در زمینه فروش تسلیحات و فعالیت‌ها (ایران) در زمینه موشک های بالستیک نیز قطعاً سد راه تلاش ها در عرصه تسلیحات متعارف ایران خواهد بود. 

نهایتاً اینکه، نتیجه هر چه باشد، هیچ ضرری ندارد که اکثریت جمهوری خواه در هر دو مجلس نمایندگان و سنا، همکاری نمایندگان دموکرات را در رأی گیری درباره توافق ایران خواستار شود؛ به ویژه اینکه بسیاری از دموکرات ها نیز در برابر توافق، رفتار محتاطانه دارند. کاخ سفید هم اینک از دریچه حزبی با نمایندگان دموکرات ارتباط برقرار کرده و حمایت قانونگذاران دموکرات را از رئیس جمهورِ دموکرات خواستار شده است. واقعیت آن است که بسیاری از جمهوری خواهان نیز به رد توافق را به تلاش برای دستیابی به توافق بهتر ترجیح می‌دهند. اما نگرش حزبی، مبنای خوبی برای بهبود سیاست خارجی نیست.