ترجيعبند سياستهاي امريكا در قبال ايران
غرب «براندازي» را موازي با مذاكرات پيش ميبرد
تنها روش تأمين امنيت درازمدت براي اسرائيل و همسايگانش و حتي براي بسياري از مردم ايران تغيير رژيم ايران است كه بايد از داخل اتفاق بيفتد.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- سعيد همتي- بيانات مهم رهبر معظم انقلاب در جمع كارگزاران نظام و تعيين خطوط قرمز توافقنامه جامع هستهاي از سوي ايشان با واكنشهاي متفاوتي در سطح داخل و فضاي بينالملل همراه بود، به گونهاي كه بسياري از رسانههاي وابسته به نظام سلطه تلاش كردند با ابراز ناراحتي از اين سخنان آن را برگ برنده تيم هستهاي كشورمان عنوان كنند.
روزنامه نيويورك تايمز نگراني خود از تعيين خطوط قرمز توسط رهبر انقلاب را اينگونه نشان داد: «اگرچه به نظر ميرسيد سخنان رهبر ايران براي آرام كردن مخالفين تندرو و افراطي دولت بيان شده باشد، اما در واقع اين اظهارات باعث ميشود انعطافپذيري ايران در مذاكرات كمتر شده و دست و پاي وزير امور خارجه ايران بستهتر شود!» اين رسانه امريكايي با اشاره به سخنان معظم له در واپسين روزهاي مانده به امضاي توافق نهايي آن را اقدامي هوشمند دانسته كه فضا را به نفع ايران تغيير ميدهد:«رهبر ايران با دقت خاص خود، تأكيد همه جانبه بر مواضع خويش را به روزهايي موكول كرد كه برگشت از آنان براي تيم مذاكرهكننده امكانپذير نباشد. مذاكرهكنندگان ايراني ديگر فرصتي براي چانهزني ندارند و نميتوانند از خطوط قرمز تعريف شده توسط عاليترين مقام ايران منحرف شوند!» ديگر رسانه امريكاييها يو اساي تودي نيز در اين خصوص نوشت:«اگرچه رهبر ايران بازرسيها [ي سرزده از مكانهاي غيرهستهاي] را رد كرده است اما در هر صورت ايران در ماه آوريل متعهد شده به اين بازرسيها تن دهد و نميتواند از تعهد خود سر باز بزند! همچنين جان كري در سخناني اظهار داشته بود در هر حال تحريمها به صورت تدريجي برداشته خواهند شد!»
اظهارات توأم با عصبانيت امريكاييها تنها مختص به رسانههايشان نيست، چراكه برخي از سياستمداران آنها هم نسبت به اظهارات رهبري معظم انقلاب واكنش نشان دادهاند، آرون ديويد ميلر مذاكرهكننده سابق امريكا يكي از اين افراد است كه در توييتر خود مينويسد:«با وجود اظهارات رهبر ايران در آستانه رسيدن به توافق كه قيد و بندهاي محكمي را به شروط مذاكرات زده است چطور هنوز هم برخيها از رسيدن به توافق در روزهاي آينده ميگويند! اين امر دور از ذهن است!»
با توجه به مواضع رهبر ايران، تنها راه ما تغيير رژيم در ايران است!
در اين ميان برخي ديگر از رسانههاي غربي تلاش كردند با اشاره به بيانات اخير مقام معظم رهبري آن را دليلي بر بينتيجه بودن مذاكرات هستهاي با ايران تفسير و علتي براي تغيير ساختار نظامي در كشورمان معنا كنند. به عنوان نمونه لس آنجلس تايمز در مطلبي به ديويد پرل تحليلگر لس آنجس تايمز در اين خصوص نوشت:« اگرچه دولت فعلي ايران با شعار گفتوگو با امريكا و رسيدن به توافق هستهاي بر سر كار آمد اما نبايد فراموش كرد دست و پاي اين دولت از قيد و بندهاي حكومت تندروي ايران رها نيست. بسياري از منتقدان اسرائيلي و سعودي مذاكرات معتقدند به جاي اتلاف وقت بر سر گفتوگوها، بايد به فكر تغيير رژيم در ايران بود. مشكل ما با رژيم ايران است!» اين نخستين باري نيست كه رسانه يا شخصيتهاي برجسته ايالات متحده امريكا بر تغيير رژيم در ايران تأكيد ميكنند، چراكه تأكيد روي اين موضوع محور ثابت غربيها طي سالهاي اخير بوده و بعد از بيانيه لوزان شدت عجيبي به خود گرفته است. به عبارت ديگر غربيها بعد از انتشار بيانيه لوزان هم فصل جديدي از رفتار خود با جمهوري اسلامي ايران را در دستور كار قرار دادند كه ميتوان از آن بهنام «تحريك تجديدنظرطلبان براي براندازي» ياد كرد، مرور مطالب انتشاريافته در رسانههاي وابسته به امريكا و موضعگيري برخي از مقامات رسمي و غيررسمي اين كشور هم چنين موضوعي را تأييد ميكند.
اوباما: توافق هستهاي، ميانهروها را در ايران تقويت ميكند!
اوباما رئيسجمهور امريكا كمتر از 72ساعت پس از توافق لوزان در مصاحبه با راديو ملي كشورش تأكيد ميكند:«من سعي ندارم از (پاسخ به) سؤال شما اجتناب كنم. فكر ميكنم در داخل ايران رويكردهاي متفاوتي وجود دارد. من فكر ميكنم تندروهايي داخل ايران هستند كه فكر ميكنند كار درست براي انجام دادن مخالفت با ما، جستوجو و تلاش براي نابودي اسرائيل و ايجاد خرابي در مكانهايي چون سوريه يا يمن و لبنان است.» رئيس دولت امريكا در ادامه بهصورت ضمني از جماعت مدعي اصلاحطلبي در داخل نام برده و از لزوم جلب نظر آنها توسط كشورش سخن به ميان ميآورد:«همچنين فكر ميكنم ديگراني در داخل ايران هستند كه فكر ميكنند اين كار غيرسازنده است و ممكن است اگر ما اين توافق هستهاي را امضا كنيم، ما دست (توان) آنهايي كه نيروهاي ميانهروتر داخل ايران هستند را تقويت كنيم. اما موضوع كليدي كه ميخواهم مطرح كنم آن است كه توافق (هستهاي) اين موضوعات را در نظر نميگيرد. حتي اگر اين تغييرات رخ ندهد، باز هم بسيار بهتر است كه ما توافق را داشته باشيم.»
گزارش شوراي امور بينالملل روسيه از راهبرد امريكا: غرب بهدنبال براندازي در ايران است
پس از سخنان رئيسجمهور امريكا اين بار «شوراي امور بينالملل روسيه» در گزارشي از هدف غايي غرب در قبال كشورمان بيان ميكند: «توافق هستهاي، راهبرد امريكا را تغيير نميدهد زيرا هدف واشنگتن تغيير نظام ايران كه خارج از كنترل كاخ سفيد است و يك مسير سياسي مستقل را در منطقه دنبال ميكند، ميباشد». اين مهمترين عبارت گزارش است كه در آن به تحليل تفاهم هستهاي ايران و 5+1 (امريكا، انگليس، فرانسه، روسيه، چين بهعلاوه آلمان) پرداخته است. البته در بخشي از اين گزارش «توافق هستهاي» كنوني كه ادامه طبيعي توافق اوليه 2013 ژنو است، ايران را وادار ميكند تا «بخشي از استقلال ملي» خود را واگذار كند.
تقويت تجديدنظرطلبان محور مشترك رسانههاي غربي
جكسون ديل چهره سرشناس امريكايي هم در مقالهاي روز 24 فروردين 1394 يعني 10 روز پس از بيانيه لوزان در روزنامه واشنگتنپست به صراحت از لزوم تقويت بيشتر جريان تجديدنظرطلب براي برآورده شدن خواستههاي نظام سلطه ياد ميكند.
در بخشي از اين مقاله اينگونه از راهبرد آينده امريكا عليه جمهوري اسلامي ايران ياد ميشود: ايران باز هم به دنبال سلطه بر خاورميانه و از بين بردن اسرائيل خواهد بود اما با منابعي بسيار بيشتر و قابليت ساخت سلاحهاي هستهاي در هر زماني كه بخواهد. رئيسجمهور آينده و مقامات دولت امريكا مجبور خواهند بود به همين راهبرد - تحريم، خرابكاري و تهديد نظامي - روي آورند كه در حال حاضر اوباما پيشنهاد ميكند كنار گذاشته شوند. در عين حال، احتمال جلوگيري از هستهاي شدن ايران نسبت به اكنون بهطور قابل توجهي بدتر خواهد بود. اما مهمترين بخش مقاله ديل آنجايي است كه وي تأكيد ميكند عناصر تجديدنظرطلب در ايران سهم مهمي را از پيشبرد اهداف ايالات متحده در اختيار دارند و ميتوانند به محقق شدن راهبرد اين كشور در مقابل كشورمان كمك شاياني كنند، بنابراين مهمترين مسئله در مورد توافق اين نيست كه تحريمها با چه سرعتي لغو ميشود يا آيا بازرسيها به اندازه كافي سختگيرانه است، مسئله، آن نيروهايي در ايران هستند كه همانطور كه اوباما به نيويورك تايمز گفت، معتقدند ما نيازي نداريم خود را كاملاً از زاويه ماشين جنگي خود ببينيم و بايد قويتر شويم. شبيه اينگونه اهداف بارها از سوي دولتمردان و رسانههاي نظام سلطه مورد تأكيد قرار گرفته و عنوان شده كه ايالات متحده امريكا راهبردش تغيير حاكميت در ايران بوده و براي رسيدن به اين از ابزارهاي مختلف استفاده ميكند.
به عنوان نمونه فريدمن نويسنده معروف روزنامه نيويورك تايمز در آستانه مذاكرات لوزان در تحليلي با تأكيد بر آنكه «توافق نهايي زمينه تغيير رژيم را در ايران فراهم ميكند» بيان ميكند: «تنها روش تأمين امنيت درازمدت براي اسرائيل و همسايگانش و حتي براي بسياري از مردم ايران تغيير رژيم ايران است كه بايد از داخل اتفاق بيفتد... به نظر من با توافقي كه اوباما با ايران بر سر مسئله هستهاي انجام ميدهد امكان اين تغيير در داخل ايران فراهم ميشود. البته من نميخواهم در اين خصوص پيشگويي انجام دهم اما دستكم اين امكان وجود دارد كه با اين توافق مشاركت ايران در مسائل جهاني بيشتر شود و در نتيجه آن تغييراتي در داخل ايران رخ دهد.»
لدين: بايد در ايران ناآرامي به راه بيندازيم
هر چند كه تأكيد مقامات و رسانههاي غربي مبني بر تقويت تجديدنظرطلبان و ايجاد براندازي در كشور به همين موارد خلاصه نميشود اما در يكي از آخرين نمونهها ميتوان به اظهارات مايكل لدين چهره سرشناس محافظهكاران امريكايي و از حاميان انقلابهاي رنگي اشاره كرد. وي روز دوشنبه با انتشار يادداشتي در نشريه «ويكلي استاندارد» نوشت: واشنگتن بايد به دنبال ايجاد ناآرامي در ايران باشد.
اين چهره مشهور امريكايي كه پيش از اين هم بارها از توسل به اقدام نظامي يا ايجاد انقلاب رنگي در ايران حمايت كرده، با اشاره به نفوذ روزافزون ايران در منطقه نوشته است: «اگر ميخواهيد رژيم ايران كمتر به دنبال جنگ باشد، اسلحه را به سمت شقيقهاش هدف بگيريد. بهتر است كه بقاي رژيم را در معرض تهديد قرار دهيد. نيازي به ناو هواپيمابر، هواپيما يا حتي نيروي ويژه وجود ندارد، تنها چيزي كه لازم داريد اراده حمايت از ايران آزاد است.» عضو بنياد دفاع از دموكراسي امريكا كه دستكم از سال ۲۰۰۲ به بعد نظام ايران را در آستانه سقوط دانسته و مدعي شده كه ايرانيها آماده «انقلاب» هستند، بار ديگر نوشته است كه زمينههاي بروز ناآرامي وجود دارد. وي ادعا كرده است كه ايران اكنون در مرحلهاي است كه به آن «وضعيت پيش از انقلاب» گفته ميشود. وي با بيان اينكه ساختار اطلاعاتي امريكا در گزارشهاي خود چنين تصويري از ايران ارائه نكرده و واشنگتن نيز گوش شنوايي براي اين مسئله ندارد، نوشته است: «به هر حال، حمايت غرب از تغيير رژيم كه از مدتها قبل معقولترين و ستودهترين سياست در قبال ايران به شمار ميرود، بار ديگر به هركس كه ميخواهد گامي بلند در مسير يك سياست معقول بردارد، چشمك ميزند.» لدين در پايان مدعي شده است كه «ميليونها ايراني»، اكنون «در انتظار اندكي حمايت از جانب ما و بقيه جهان آزاد هستند. مايه خرسندي خواهد بود كه برخي از نامزدهاي رياستجمهوري در اين مورد حرف بزنند.»
تقويت تجديدنظرطلبان با هدف تغيير نظام ترجيعبند سياستهاي امريكا در قبال ايران
همانگونه كه مستند بيان شد، امريكاييها چه در مذاكرات هستهاي به نتيجه برسند و چه نرسند به دنبال تغيير حاكميت در ايران هستند و اين گزينه را هيچگاه رها نكرده و به عنوان يك راهبرد مدنظر دارند. اساساً به باور مقامات امريكاييها رسيدن به توافق جامع با پارامترهاي مورد نظر آنها ميتواند مقدمات تغيير حاكميت در ايران را بهتر فراهم كند، چراكه نه تنها صنعت هستهاي ايران به عنوان قدرتي بازدارنده نابود شده بلكه با دسترسي به مراكز نظامي و دفاعي ايران ميتوانند برآورد بهتر و دقيقتري از قدرت نظامي كشور بهدست آورند تا در فرصت مناسب از آن بهرهبرداري كنند. آنها همچنين به روي كارآمدن جماعت تندروي تجديدنظرطلب طي سالهاي 94 تا 96 هم اميد بسته و انتظار دارند با روي كارآمدن اين جريان در رأس قدرت زمينه آشوبهاي خياباني و غائلهسازيها عليه حاكميت هم شكل گستردهاي به خود بگيرد.
ارسال نظر