يك اصل راهبردي در سياست خارجي
ابطال سناريوي «عبور از مباني انقلاب» براي تعامل با جهان/ این اقدام ميتواند آينده نظام را با چالش عظيمي مواجه سازد
مراقب باشيم آن روح، آن سيرت از دست نرود، فراموش نشود؛ دلمان خوش نباشد به حفظ صورت و قالب. به روح، معنا و سيرت توجه داشته باشيد.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- سعيد همتي- «يكي ديگر از چالشهاي دروني كه خطاي بسيار بزرگ و اساسي است، اين است كه تصور شود با فاصله گرفتن از مباني اعتقادي و اصول نظام اسلامي، همه راهها باز خواهد شد.» اين يكي از بخشهاي مهم بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در جمع كارگزاران نظام است كه براي چندمين بار متوالي طي ماههاي اخير مورد تأكيد قرار ميگيرد.
مقام معظم رهبري همواره با تكيه بر مؤلفههايي نظير «پافشاري بر اصول و مباني انقلاب در فضاي بينالملل» و «نگاه برونزا» تلاش كرده تا رويكرد دستگاه سياست خارجه در مسير صحيح و مناسبي حركت كرده و از انحراف و اشتباه مصون بماند، چراكه حركت خلاف مؤلفههاي اشاره شده به عنوان يكي از آسيبهاي مهمي است كه تهديدكننده كشور بوده و از موانعي به شمار ميرود كه رشد و پيشرفت كشور را با دستانداز مواجه ميكند.
معظمله در ادامه بياناتشان به انتقاد از رويكرد جرياني ميپردازد كه تئوري وابستگي به بيرون و عدول از ارزشها را پيادهسازي ميكنند و ميفرمايند:«مسئولان در دولت خدمتگزار، انسانهاي معتقد به مباني و اصول انقلاب هستند و من از آنها گلهاي ندارم ولي در مجموعه دستاندركاران، برخي تصور ميكنند با كوتاه آمدن از اصول، درها گشوده خواهد شد در حالي كه نتيجه اين خطاي بزرگ را در سالهاي اخير در برخي كشورها ديدهايم.»
رهبر انقلاب اسلامي تأكيد كردند: «تنها راه پيشرفت، ايستادگي و پافشاري بر مباني و اصول است.»
مقام معظم رهبري در ادامه مواضع كساني كه اظهار ميكنند مردم توان رويارويي با نظام سلطه را نداشته و از تحريمها و محدوديتهاي بينالمللي خسته شدهاند را كاملاً رد كرده و ميفرمايند: «يكي ديگر از چالشهاي دروني را اين موضوع دانستند كه برخي تصور ميكنند، مردم مشكلات را تحمل نخواهند كرد... اگر حقايق امور با صداقت لازم و به درستي براي مردم بيان شود، مردم خواهند ايستاد و مقاومت خواهند كرد.» با توجه به آنچه ذكر شد اين سؤال اساسي مطرح ميشود كه كدام رويكرد و چه مواضعي باعث شده كه رهبر معظم انقلاب اينچنين به انتقاد از جرياني در داخل بپردازد. در ادامه ميتوان به بخش كوتاهي از اظهارات برخي از مسئولان در اين باره اشاره كرد كه گوياي اين نكته است كه جماعتي تجديدنظرطلب تلاش دارند بهصورت زير پوستي از آرمان و مباني انقلاب عبور كرده آنهم با اين توجيه كه مرتفع كردن مشكلات اقتصادي مردم در اولويت است و تنها راه علاج آن كوتاه آمدن در برابر غرب است.
تلاش تجديدنظرطلبان براي تغيير ماهيت انقلاب اسلامي
تلاش براي تغيير نگرش جامعه در حوزههاي مختلف از جمله نوع مواجهه با نظام سلطه يكي از اهداف مهم و استراتژيك جريان تجديدنظرطلب در طول سالهاي گذشته بود كه در ماههاي اخير شكل بارزتري به خود گرفته و مصداق مهم آن نوع مواجهه با امريكا به عنوان پيشاني حركتي دنياي استكبار است. به عبارت ديگر، دراين سناريو بخش قابل توجهي از هنجارهاي قابل احترام و برآمده از تفكر انقلابي- اعتقادي مردم آرام آرام به ضد هنجار تبديل شده و مردم ناخودآگاه طي يك فرآيند زماني به تمام آنچه در طول سالهاي گذشته برايش جنگيده و هزينه داده پشت ميكنند و كارگزاران وفادار به نظام را دراين وادي تنها ميگذارند. مديريت اصلي اين صحنه را دگرانديشان داخلي برعهده دارند كه به شكلي هم جهت با مراكز تحقيقاتي و راهبردي در غرب اين هدف را پيريزي ميكنند كه البته با روي كارآمدن دولت يازدهم اين عمليات پيچيده را به شكل عامهپسند و ضدحساسيت به جلو ميبرند. به اعتقاد طراحان اين سناريو تغيير گفتمان و قواعد رفتاري ايران از حلقههاي تجديدنظرطلبان بايد آغاز شود و به شكلي تحميلي به تيم تصميمگيران و تصميمسازان دولت تحميل شود و دركنار آن به افكارعمومي داخلي هم بار كنند.
پس از آنكه اين تغيير گفتمان در سطوح ذكر شده عملياتي شد حاكميت سياسي را مورد هجوم و حمله جهت تغيير رويه و رويكرد قرار دهند و اين يعني تغيير رفتار در يك بازه زماني مشخص كه يكي از گامهاي اساسي مخدوش كردن الگوي مقاومت در منطقه و همچنين نزديك شدن به پروژه براندازي است. اين را هم بايد اضافه كرد كه كاربردي شدن راهبرد استحاله، نقشآفريني برخي از گروهها و جريانات خاص داخلي را ميطلبد همانند آنچه در سالهاي 78 و 88 اتفاق افتاد كه گروهي وجب به وجب آنچه را اتاقهاي فكر دشمن تئوريزه ميكرد در كف خيابانهاي پايتخت عملياتي ميكرد.
واكنش رهبري نسبت به تغيير ماهيت انقلاب اسلامي
رهبري انقلاب آذرماه سال 87 در دانشگاه علم و صنعت فرمودند: «آنچه مهم است اين است كه نظام جمهوري اسلامي يك ساخت حقوقي و رسمي دارد كه آن قانون اساسي، مجلس شوراي اسلامي، دولت اسلامي، انتخابات - همين چيزهايي كه مشاهده ميكنيد - است كه البته حفظ اينها لازم و واجب است اما كافي نيست. هميشه در دلِ ساخت حقوقي، يك ساخت حقيقي، يك هويت حقيقي و واقعي وجود دارد، او را بايد حفظ كرد. اين ساخت حقوقي در حكم جسم است، در حكم قالب است، آن هويت حقيقي در حكم روح است، در حكم معنا و مضمون است. اگر آن معنا و مضمون تغيير پيدا كند، ولو اين ساخت ظاهري و حقوقي هم باقي بماند، نه فايدهاي خواهد داشت، نه دوامي خواهد داشت، مثل دنداني كه از داخل پوك شده، ظاهرش سالم است؛ با اولين برخورد با يك جسم سخت در هم ميشكند. آن ساخت حقيقي و واقعي و دروني مهم است؛ او در حكم روح اين جسم است. آن ساخت دروني چيست؟ همان آرمانهاي جمهوري اسلامي است؛ عدالت، كرامت انسان، حفظ ارزشها... ايستادگي در مقابل نفوذ دشمن.
ايشان در ادامه ضمن تأكيد بر مؤلفه استكبارستيزي در مقابل غرب بيان ميكنند: اگر ايستادگي در مقابل تجاوزطلبيهاي دشمن فراموش شود، اگر رودربايستيها، ضعفهاي شخصي، ضعفهاي شخصيتي بر روابط سياسي و بينالمللي مسئولان كشور حاكم شود، اگر اين مغزهاي حقيقي و اين بخشهاي اصلىِ هويت واقعي جمهوري اسلامي از دست برود و ضعيف شود، ساخت ظاهرىِ جمهوري اسلامي خيلي كمكي نميكند؛ خيلي اثري نميبخشد و پسوند «اسلامي» بعد از مجلس شورا، مجلس شوراي اسلامي، دولت جمهوري اسلامي، به تنهايي كاري صورت نميدهد. اصل قضيه اين است كه مراقب باشيم آن روح، آن سيرت از دست نرود، فراموش نشود؛ دلمان خوش نباشد به حفظ صورت و قالب. به روح، معنا و سيرت توجه داشته باشيد.
اين، اساس قضيه است و من به شما عرض بكنم كه تغيير سيرت، تغيير آن هويت واقعي، به تدريج و خيلي آرام حاصل ميشود. توجه بعضيها به اين، غالباً جلب نميشود يا خيليها توجهشان جلب نميشود. يك وقتي ممكن است همه متوجه شوند كه كار از كار گذشته باشد. خيلي بايد دقت كرد. چشم بيناي طبقه روشنبين و روشنفكر جامعه - يعني طبقه دانشگاهي - و چشم بيناي دانشجويان بايد اين مسئوليت را هميشه براي خودش قائل باشد.
منافع نظام در تضاد با ماهيت انقلاب است؟
همانطور كه رهبر معظم انقلاب هم به تفصيل ميفرمايند حفظ پوسته انقلاب كه در مصاديقي چون سر زدن به خانواده شهدا، گفتن مرگ بر امريكا در داخل و سردادن شعارهاي انقلابي تنها در تريبونهاي داخلي عينيت پيدا ميكند، نميتواند منجر به استمرار انقلاب اسلامي كشورمان شود، بلكه بايد به جاي آن به فكر حفظ مؤلفههايي بود كه هويت انقلاب اسلامي را تشكيل ميدهند و آينده كشور را در مقابل نظام سلطه تضمين ميكنند.
بنا بر آنچه گفته شد، سكوت در مقابل «تهديدهاي ممتد مقامات غربي»، «توهين به پيامبر گرامي اسلام(ص) و سفر به كشور توهينكننده»، «بددهني كارگزاران نظام سلطه به ايرانيها – نظير اينكه فريبكاري جزء DNA ايرانيهاست-» و انفعال در مقابل خواستههاي غيرمنطقي و زيادهخواهانه مذاكرهكنندگانشان در جريان مذاكرات هستهاي- هرچند كه غيرتعمدي هم باشد-بازي جهت پيادهسازي سناريويي است كه غربيها سالها به دنبال تحقق آن هستند.
به نظر نگارنده ادامه شرايط موجود كه بر پايه «قبحزدايي از روابط مستقيم ايران- امريكا» و «تطهير چهره غربيها» استوار شده نه تنها مؤلفه استكبارستيزي انقلاب را از بين ميبرد بلكه ميتواند آينده نظام را هم با چالشهاي عظيمي مواجه سازد.
طوری که معلومه ، تجدیدنظرظلبان سه گروهند. اول آنهائی که از اطاعت از اجنبی منتفعند.
گروه دوم آنهائی که حاضر نیستند برای یک زندکی رو به ترقی و با عزت زحمت بکشند کمی ترسو و راحت طلب اند و به همین کوچکی که دارند قانع اند و سوم به اصطلاح روشنفکرانی که مفتون زرق و برق دنیای غربد و از دردسرها و ضعفهای زندگی غرب اطلاعی ندارندو حاضرند در این راه فداکاری هم بکنند .