نزدیکی ایران و طالبان علیه داعش؟
به گزارش پارس به نقل از دیپلماسی ایرانی برای ایران، تجهیز طالبان راهی برای کاستن از نفوذ آمریکا و همچنین خطر فزاینده دولت اسلامی داعش است. در حال حاضر روابط تهران با کابل دوستانه است، اما این نزدیکی، بیشتر انگیزه امنیتی دارد. در دوران حکومت طالبان بر افغانستان، ایران از اتحاد نه چندان قوی گروه های مخالف طالبان که با نام «ائتلاف شمال» شناخته می شد حمایت می کرد. این حمایت به حدی بود که طبق گزارش ها، برخی از فرماندهان سپاه پاسداران در کنار افغان ها می جنگیدند. هراس دیگر تهران این بود که طالبان با جندالله متحد شود. در سال 1998، پس از آنکه طالبان کنسولگری ایران در شمال افغانستان را اشغال کرد و هشت دیپلمات ایرانی را به قتل رساند، ایران تا آستانه جنگ با طالبان پیش رفت. به همین دلایل بود که ایران در سال 2001 به صورت ضمنی از اشغال افغانستان به دست ایالات متحده آمریکا و سرنگونی حکومت طالبان پشتیبانی کرد و حتی بعدها پیشنهاد داد که نیروهای امنیتی افغان را آموزش دهد.
ممکن است ایران حمایت محدودی از طالبان کرده باشد، اما تا سال 2010، این کشور صراحتاً مخالف مذاکره بین دولت افغانستان و طالبان بود. در سال 2011، ایران به طرز غیرمنتظره ای سیاست قدیمی خود را کنار گذاشت و از گفتگوهای صلح حمایت کرد. تهران حتی پیشنهاد کرد میزبانی این گفتگوها را بر عهده بگیرد. علت این تغییر نظر فاحش ممکن است انتصاب برهان الدین ربانی، از شخصیت های متنفذ ائتلاف شمال، توسط رئیس جمهور سابق حامد کرزی به ریاست شورای عالی صلح افغانستان، نهاد مسئول مذاکرات با طالبان، بوده باشد. ربانی اندکی بعد از این انتصاب در هنگام بازگشت از ایران توسط طالبان کشته شد. در همین حال، ایران با هر گونه مذاکره مستقیم میان طالبان و ایالات متحده آمریکا مخالف است. در سال 2013، بعد از آنکه طالبان دفتر سیاسی خود را در قطر باز کرد، وزارت امور خارجه ایران بیانیه ای صادر کرد و گفت که «مذاکرات تحمیلی ... با محوریت بیگانگان و بدون لحاظ منافع و مصالح ملی افغانستان و خواست و حضور نمایندگان مردم این کشور راه به جایی نخواهد برد».
قالب های اصلی ارتباط ایران با افغانستان در حال حاضر به این صورت است: 3 میلیارد دلار تجارت سالانه، میزبانی بیش از یک میلیون پناهنده افغان، ساخت و تأمین مالی مراکز مذهبی شیعه، حمایت از رسانه های افغان و ساختن جاده هایی که استان هرات افغانستان را به مرز ایران متصل می کنند. در سال 2006، افغانستان بزرگترین مسجد شیعیان این کشور را با حمایت مالی ایران افتتاح کرد. همچنین در سال 2013، ایران و افغانستان توافق همکاری های استراتژیک امضا کردند. هدف ایران از این توافق کاستن از نفوذ آمریکا در افغانستان بود. این پیمان شامل توافقات امنیتی و اقتصادی مهمی مانند افزایش همکاری های دوجانبه در زمینه ترانزیت، سرمایه گذاری، اقتصاد، تبادلات علمی، رونق گردشگری، مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر، اشتراک اطلاعات امنیتی و انجام تمرینات نظامی مشترک بود. این توافق همچنین خواستار مذاکره سه جانبه با طالبان، بدون مشارکت پاکستان، حامی همیشگی طالبان، شده بود.
در تمام این کشمکش ها یک نکته مشخص است: هدف اصلی ایران حفظ موازنه در مقابل ایالات متحده است. ایران مخالف سرسخت پیمان امنیتی میان افغانستان و ایالات متحده آمریکا است که سال پیش امضا شد. بر اساس این پیمان، ایالات متحده اجازه دارد تعداد محدودی پایگاه و نیروی نظامی در افغانستان داشته باشد. برخی از این پایگاه ها در نزدیکی مرز ایران خواهند بود و همین مسئله آژیر خطر را برای ایران به صدا درآورده است. با آنکه ایران با بازگشت طالبان به قدرت صد درصد مخالف است، ادامه حضور ایالات متحده آمریکا در منطقه، حکومت ایران را وادار به یافتن راه حل های جایگزین، از جمله حمایت از برخی شاخه های طالبان کرده است. به این ترتیب، ایران می تواند مطمئن باشد اگر زمانی بنا بر آشتی طالبان و دولت افغانستان شد، در این گروه نفوذ خواهد داشت.
ایران تماس های خودش را با مقامات رده بالای این گروه ها آغاز کرده است. با آنکه به طور قطعی مشخص نیست کدام یک از شاخه های طالبان مورد حمایت ایران هستند، به نظر می رسد اصلی ترین طرف حکومت ایران «طیب آغا» باشد. او که زمانی مترجم رده پایین وزارت خارجه افغانستان بود، پس از تبدیل شدن به فرد مورد اعتماد ملا عمر، رهبر طالبان، پله های ترقی را به سرعت طی کرد و گویا اکنون مسئول دفتر سیاسی طالبان در قطر است. ایران پیشتر نیز در زمان برگزاری کنفرانس بیداری اسلامی میزبان او و معاون وزارت اقتصاد دوران حکومت طالبان بوده است. از آن زمان تاکنون، ایران دست کم میزبان دو هیات دیگر طالبان در تهران بوده است، یک بار در سال 2013 و یک بار اخیراً در ماه مه. گفته می شود که رهبر هیات طالبان در هر دو سفر طیب آغا بوده است. او در طول سال های اخیر به ایران نزدیکتر شده و همین امر باعث رواج این شایعه شده است که او زمانی برای فرار از دستگیر شدن توسط پاکستان، به ایران پناهنده شده بود.
ایران با حمایت از افرادی مانند طیب آغا و برخی شاخه های طالبان، می تواند بر روند صلح تأثیری دوگانه بگذارد. ظهور داعش و دیگر گروه های سنی ستیزه جو نیز در این میان مهم بوده است. داعش در ماه های اخیر وارد حوزه جنوب آسیا شده و در حال مستحکم کردن پایگاه خود و جذب نیرو در این منطقه است؛ امری که ایران آن را تهدیدی علیه خود تلقی می کند. از نگاه طالبان، داعش رقیبی است که نه تنها حامیانش را می دزدد، بلکه منابع مالی اش را نیز به نفع خود مصادره می کند. اخیرا، طالبان در نامه ای بلند به داعش هشدار داد که جنگ در افغانستان باید «زیر یک پرچم و تحت نظر یک رهبر» انجام بشود و اگر داعش کنار نکشد، «طالبان مجبور به واکنش خواهد بود». اما برخی از اعضای طالبان از این سازمان بریده و به داعش پیوسته اند. یکی از این بریده ها، ملا محمد نورزی، اخیرا به پایگاه خبری Daily Beast گفته است که «ایران دشمن شماره یک ما است و اگر ابوبکر البغدادی (خلیفه خودخوانده داعش) فرمان بدهد، ما به سمت ایران خواهیم رفت». او اضافه کرده است: «من 20 سال برای ملا عمر جنگیدم و اکنون بسیار پشیمان هستم. طالبان تنها در خدمت پاکستان بود، نه اسلام». ظهور داعش، انگیزه بیشتری به تهران می دهند تا به طالبان نزدیکتر شود. قرائت وهابی از اسلام برای ایران مشکل دیگری است. عربستان در واکنش به مسجد ساخت ایران در افغانستان اعلام کرده است که 100 میلیون دلار هزینه خواهد کرد تا یک مرکز اسلامی و یک دانشگاه در افغانستان بسازد. تخمین زده می شود که این پروژه در سال 2016 به اتمام برسد.
ائتلاف های پرفراز و نشیب میان تهران و کابل و تهران و طالبان که البته با چاشنی بی اعتمادی همراه هستند، وضعیت را در افغانستان پیچیده تر می کنند. در طول مذاکرات صلح آینده، تهران ممکن است از طالبان به عنوان اهرم فشاری علیه کابل بهره بگیرد. حمایت کابل از حمله نظامی عربستان سعودی به یمن برای مقابله با شورشیان شیعه از چشم تهران مخفی نمانده است. نیازی به گفتن نیست که ایران خودش را بازیگری مهم با منافعی مشروع در افغانستان می بیند و میل ندارد تحولات این کشور به ضرر منافع اصلی اش باشند. اگر هزینه حفظ این منافع منطقه ای حمایت از بخشی از گروه های طالبان باشد، تهران ابایی از پرداخت این هزینه ندارد.
ارسال نظر