طرح دوفوريتي 6 ميليون نفر علي رغم اقبال خوبي كه از سوي نمايندگان مجلس داشته - تاكنون حدود 180 امضاء جمع شده- اما از سوي عده معدودي هم مورد نقد قرار گرفته است. اگرچه نقد كارشناسي طرح حمايت از شش ميليون نيازمند از كارافتاده مفيد و نتيجه بخش است اما روز گذشته يكي از نمايندگان مجلس با اين استدلال كه اين طرح پوپوليستي و براي راي آوري در ايام انتخابات طرح شده از آن انتقاد كرد انتقادي كه اصل طرح را مورد نقد قرار نداده بلكه با برچسب هاي كلي مانند طرح سياسي، طرح توزيع پول بين مردم و طرح پوپوليستي مورد حمله قرار گرفته است. 

حتما مطابق فرمايش رهبري معظم انقلاب در ديدار اخير با نمايندگان بايد از رفتار و گفتاري كه براي تاثيرگذاري در انتخابات مجلس ابراز مي شود پرهيز كرد اما نكته اينجاست كه آيا حمايت از هر طرحي كه نفع عمومي دارد يا منافع اقشار آسيب پذير را در نظر مي گيرد با اين استدلال كه مي تواند با هدف انتخاباتي و سياسي طرح شده باشد بايد از دستور كار خارج شود؟ يا آنكه اين امر به نيت و انگيزه طراحان چنين طرح هايي برمي گردد و آنها هستند كه بايد بين خود و خدا قضاوت كنند كه با چه هدفي براي تامين منافع اقشار آسيب پذير پيشقدم شده اند.

بنابراين صرف حمايت از طرحي كه ذينفعان آن عموم مردم يا طيف وسيعي از مردم هستند ناپسند نيست و بايد اصل آن طرح مورد بررسي كارشناسانه قرار بگيرد و اگر اطلاق اوصافي مانند طرح سياسي و پوپوليستي و توزيع صرف پول واقعا صحت داشته باشد بايد به آن نقد وارد كرد نه آنكه صرفا بدليل شبهه وجود انگيزه راي آوري آن را رد كرد.

اما آيا اين طرح صرفا توزيع پول بين مردم از سنخ توزيع پول (يارانه) در سال 89 است؟ 

كليدي ترين نكته در اين طرح آن است كه اين طرح براي حمايت از عموم اقشار نيازمند طراحي نشده است. قرار نيست معضل اقتصاد اين كشور را از طريق توزيع پول حل كنيم. طراحان هم مي دانند كه افزايش نقدينگي در دست عموم مردم چه تبعاتي به بار مي آورد. آنها هم مي دانند كه بايد از اشتغال و توليد حمايت كرد بايد چرخ اقتصاد به گل نشسته اين سرزمين را چرخاند تا نيازمندي بسياري از نيازمندان خودبخود در مسير شكوفايي اقتصاد برطرف شود اما اين نكته درباره نيازمنداني كه مستعد اشتغال و ايفاي نقش در اقتصاد هستند صادق است نه كساني كه تا پايان عمر هرگز امكان درآمدزايي ندارند و از كارافتاده مطلق هستند. اين قشر مستضعف دستش از زمين و آسمان كوتاه است و اگر اقتصاد ايران شكوفاترين اقتصاد جهان شود و نرخ بيكاري به صفر هم برسد رابطه او با اقتصاد قطع است. در بسياري از كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه نيز اين افراد تحت پوشش يارانه مستقيم قرار مي گيرند. اينكه منابع اين طرح از كجا بايد تامين شود وظيفه نمايندگان منتخب ملت است كه نسبت به هزينه هاي ديگر از حوزه هدفمندي يارانه ها و ... اولويت سنجي كند و محل منابع را مشخص كند تا جمهوري اسلامي بعد از گذشته 35 سال از انقلابي كه به نام مستضعفان شكل گرفت اكنون به بهانه اصل 75 تكليف خود را در حمايت از اين قشر بينوا و مسكين به فراموشي نسپارد شايد آن نيازمند از كارافتاده بالاي 60 سال سن نداند اما من و شما كه خوب مي دانيم اصول سوم، بيست و نهم و چهل و سوم همين قانون اساسي با چه صراحتي دولت را به تامين نيازهاي اوليه اين قشر مكلف كرده است. اي كاش نمايندگان محترم با همان حرارتي كه از رعايت اصل 75 دفاع مي كردند از سال اول نمايندگي براي اجراي اين اصول معطل مانده قانون اساسي هم فكري ميكردند و اي كاش حتي بخاطر راي آوري هم كه شده زمينه اجراي اين آرمان انقلاب اسلامي را فراهم مي كردند.

آقاي نماينده در حال حاضر در كشور ما براي سرپرست خانوار از كارافتاده اي كه نيازمند باشد درصورتي كه تحت حمايت نهادهاي حمايتي مانند كميته امداد و بهزيستي باشد ماهيانه با يارانه جمعا مبلغ 98هزار و 500 تومان پرداخت مي شود. آقاي نماينده لطفا يك بار ديگر رقم را بخوانيد بله درست خوانديد ماهيانه زير صدهزارتومان! جنابعالي با اين مبلغ كجاي اين سرزمين مي توانيد يك ماه حيات داشته باشيد؟ چه كسي مي تواند با اين مبلغ مسكن و خوراك و پوشاك و امكانات اوليه زندگي در حدي كه فقط زنده بماند را تامين كند؟ آقاي نماينده قبل از تراكم نقدينگي و نگراني از راي آوري طراحان طرح، لطفا به فكر زنده ماندن اين افراد باشيد.