واکنش غرب به خطوط قرمز رهبر ایران چه باید باشد؟
به گزارش پارس به نقل از اشراف، یک اندیشکده آمریکایی با جوسازی علیه خطوط قرمز ایران مبنی بر نپذیرفتن هرگونه بازدید از سایتهای نظامی و مصاحبه با دانشمندان هستهای، به مقامات غربی پیشنهاد میدهد که طرفین مذاکرهکننده نباید این شروط را بپذیرند و کاخ سفید باید تلاش کند ایران را مسؤول اصلی شکست مذاکرات اعلام کند.
مؤسسه بینالمللی مطالعات راهبردی در تحلیلی به قلم مارک فیتزپاتریک مدیر برنامه «خلع سلاح و عدم اشاعه» این اندیشکده آمریکایی به بررسی مواضع اخیر ایران در رابطه با ادامه مذاکرات هستهای پرداخت و نوشت: هنگامی که مذاکرهکنندگان در تاریخ ۲ آوریل در لوزان به چارچوبی برای توافق هستهای جامع در مورد موضوع هستهای ایران دست یافتند، ۸۹ روز به خود فرصت دادند تا قبل از پایان مهلت تعیین شده ۳۰ ژوئن، جزئیات توافق را نیز نهایی کنند. اکنون نیمی از زمان موردنظر گذشته است، اما به نظر میرسد به جای پیشرفت مستمر در پر کردن خلأهای باقیمانده، مواضع طرفین هرچه بیشتر در حال جدا شدن از یکدیگر است. ممکن است این حرف درست نباشد چراکه مقامات درگیر در این موضوع ترتیبات ویژهای را برای درز نشدن جزئیات مذاکرات در حال جریان رعایت میکنند. البته حدس من این است که در چنین مواردی «بیخبری، بهتر از خبر بد نیست». تیم ایرانی بر حذف تحریمها متمرکز شده و ظاهراً هیچ علاقهای بهکار کردن روی جزئیات خستهکننده مربوط به چگونگی از بین بردن ۱۳۰۰۰ سانتریفیوژ، کاهش ذخایر ۸۵۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده، جایگزینی هسته رآکتور اراک و اقدامات راستیآزمایی دیگر و سایر گامهای ضروری، ندارد.
سایت خبری تحلیلی اشراف بدون تایید محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارشها هرگز مورد تأیید اشراف نمیباشد.
■ استراتژی ایران در ادامه مذاکرات هستهای■
به نظر میرسد استراتژی مذاکراتی ایران به تعویق انداختن این تصمیمات تا آخر ماه ژوئن است، یعنی زمانی که عجله برای نهایی کردن موضوعات میتواند باعث فرار از جزئیات برخی موارد شود. برای ایران، متن توافق هر چه کوتاهتر باشد بهتر است چرا که بر اساس استدلال آنها – که البته مورد مخالفت طرفهای دیگر است- هر چیزی که ممنوع نشده، قابل انجام است. ایرانیان هم ممکن است بر این باور باشند که از آنجائی که «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران مدت طولانیتری درگیر این مسئله بوده در صورتی که تصمیم در مورد مذاکرات به وزرا محول شود وی موضع برتر را خواهد داشت. مهمتر از همه اینکه ظاهراً ایرانیان فکر میکنند طرف دیگر و به ویژه رئیس جمهور اوباما بیش از همه به این توافق نیاز دارد و بنابراین برای دادن امتیازات بیشتر [به ایران] مشتاقتر است. البته اشتباه میکنند، اما چه کسی میتواند آنها را به خاطر این خیال باطل ملامت کند؟ هر فردی فقط باید چند دقیقه به حملات تندوتیز مخالفان اوباما در واشنگتن گوش دهد تا متوجه شود که اوباما آماده پذیرفتن هر نوع مصالحهای است تا بتواند به عنوان میراث سیاسیاش مدعی موفقیت در سیاست خارجی خود شود.
■ انتظارات از توافق هستهای■
این ادعا پوچ و مضحک است؛ شاید اوباما خواهان یک پیروزی دیپلماتیک منحصربهفرد باشد اما نه به بهای آسیب زدن به منافع ملی و البته او بهتر میداند که میراث او به سختی میتواند به توافقی مزین شود که نتوانسته مسیر ایران را در دستیابی به سلاح هستهای مسدود کند. علاوه بر این، نرسیدن به یک توافق از نظر سیاسی لطمهای به وی نمیزند. اگرچه بیشتر آمریکاییها از توافق احتمالی با ایران حمایت میکنند، هیچ مراسم پایکوبی مانند آنچه در تهران پس از اعلام چارچوب توافق در ۲ آوریل شاهد بودیم، در اینجا وجود نداشت. موضوع [توافق هستهای با ایران] هم فقط یکی از موارد بسیاری است که اوباما به آن میپردازد.
از سوی دیگر، حذف یوغ تحریمها برای دولت ایران اولویت مهمی محسوب میشود. مردم ایران انتظارات زیادی از توافقی دارند که بتواند تجارت بینالمللی آنها را بازیابی کرده و انزوای آنها را پایان دهد. عدم رفع این انتظارات میتواند «حسن روحانی» رئیس جمهور ایران را در مخاطره سیاسی قرار دهد.
■صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران ■
همزمان با تلاش برای طولانی کردن مذاکرات در سطح کاری، ایران در جبهه دیگری هم به شدت در تلاش است تا اهرم فشاری برای خود ایجاد کند. رهبر ایران، آیتالله «علی خامنهای» در یک سخنرانی در تاریخ ۹ آوریل گفت بازرسان حق بازدید از سایتهای نظامی را نخواهند داشت. فرماندهان سپاه پاسداران نیز در سخنان مشابهی این سخنان را انعکاس دادند. در ۲۰ مه، [آیتالله] خامنهای بر این نکته تأکید کرد که بازرسان حق مصاحبه با دانشمندان هستهای ایران را هم نخواهند داشت.
حتی اگر ظاهر این سخنان را هم در نظر بگیریم، این خواستهها به این معناست که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در آینده نخواهد توانست عدم فعالیت هستهای اعلامنشدهی ایران را تأیید کرده و یا حتی فعالیتهای هستهای گذشته ایران را مورد سؤال قرار دهد. مذاکرهکنندگان روبروی ایران هم نمیتوانند هیچکدام از این شروط را بپذیرند.
■ مذاکرهکنندگان ایرانی خطوط قرمز رهبری را چگونه تعبیر خواهند کرد■
مذاکرهکنندگان ایرانی همانند خطوط قرمز [آیتالله] «خامنهای» در گذشته، اینبار هم به دنبال یافتن راههایی خلاقانه برای تفسیر سخنان وی خواهند بود. بهطور مثال در ماه جولای گذشته، وی بر نیاز ایران به داشتن توانی برابر با ۱۳۰۰۰۰ سانتریفیوژ نسل اول پافشاری میکرد. در دوم آوریل، ایران موافقت کرد که این ضرورت را تا ۱۵ سال به تعویق بیندازد. عدم دسترسی به پایگاههای نظامی هم احتمالاً به معنای عدم دسترسی نامحدود باشد. «عباس عراقچی» عضو ارشد تیم مذاکرهکننده هستهای ایران این پیشنهاد را مطرح کرد که دسترسی مدیریتشده به پایگاههای نظامیم یتواند تحت پروتکل الحاقی صورت گیرد. البته آنطور که ایران پیشنهاد میدهد، دسترسی مدیریتشده نمیتواند به معنای ۲۴ روز انتظار برای بازدید از یک سایت مشکوک باشد.
زمانی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی دلایل کافی برای سوءظن داشته باشد، دسترسی با تأخیر به افراد و سایتهای مورد نظر به معنای این است که آژانس هیچگاه نمیتواند در مورد صلحآمیز بودن کامل برنامه هستهای ایران قضاوت کند. مادامیکه و تا زمانی که چنین قضاوتی حاصل شود، برخی از انواع فشار تحریمها باید به قوت خود باقی بماند. اگر ایران موضع بالا را در مورد شروط [آیتالله] «خامنهای» اتخاذ کند، قدرتهای بزرگ باید بگذارند ایران طرفی باشد که مسئول ممانعت از رسیدن به توافق میشود.
ارسال نظر