بعد از شکست اعراب در سال 1967، به مدت حدود 25 سال همه سرزمین ها فلسطینی توسط اسرائیل کنترل می شد. این مساله خیلی به ضرر اسرائیل بود چون اسرائیل در نبود هیچ دولت دیگر از نظر بین المللی دولت مسئول در ناطق اشغالی شمرده می شد. لذا کمبودها و سختی زندگی فلسطینی ها به پای اسرائیل هم نوشته می شد. بعد از پیمان اسلو ناحیه اشغالی به سه بخش تقسیم شد.

 اسلو

الف. ناحیه A: 
شامل 8 شهر فلسطینی و حومه آنها که اداره آن به تشکیلات خود گردان سپرده شد.

ب. ناحیه B: 
عمده روستاهای فلسطینی که اداره آن در امورد غیر امنیتی به تشکیلات خودگردان سپرده شد ولی اداره امور امنیتی کماکان دست اسرائیل بود.

ج. ناحیه C: 
که حدود 75% ناحیه اشغالی بود که کامل در کنترل اسرائیل باقی ماند.

قرار بود طی یک دوره چند ساله کل ناحیه B و C هم به تشکیلات خودگردان تحویل شود و کشور فلسطین در ناحیه اشغال شده در سال 1967 تاسیس شود. چیزی که هنوز هم هدف تشکیلات خود گردان فلسطین است. اما آن چه در عمل اتفاق افتاد این است که هنوز بعد از حدود 25 سال ناحیه C در کنترل اسرائیل باقی مانده است و شهرک های اسرائیل هر روز در آنها در حال گسترش بیشتر هستند. 

ناحیه B و A تبدیل به زندان هایی داخل ناحیه C شده اند که توسط اسرائیل محاصره شده است. فرقش فقط این شده است که دیگر اسرائیل دولت مسئول در آنها شناخته نمی شود و امور امنیتی هم توسط تشکیلات خود گردان انجام می شود و یک مسئولیت خطیر از دوش اسرائیل برداشته شده است. 

کلیه درآمد تشکیلات خودگردان هم از مالیات خود فلسطینی ها و کمک های بین المللی تامین می شود و لذا بار مالی هم از دوش اسرائیل برداشته شد. لذا نتیجه پیمان اسلو، رفع تکلیف و مسئولیت اسرائیل، تامین امنیت اسرائیل توسط خود فلسطینی ها و اشغالگری بیشتر در ناحیه C شد.

اما این کارد یک لبه برنده هم دارد. وضعیت دقیقا شبیه آفریقای جنوبی شده است. اگر این روند ادامه پیدا بکند، امید می رود که در آینده دولت اسرائیل مشابه آپارتاید از بین برود. نظرسنجی ها نشان می دهد که حمایت از اسرائیل حتی در بین یهودیان آمریکا هم در حال کاهش است.