به گزارش پارس به نقل از فارس، در جهان امروز نسبت مستقیمی میان استفاده از هنرهای رسانه‌ای و پیش بردن اهداف سیاسی و موج‌آفرینی در اشکال مختلف آن وجود دارد.

رسانه‌های امروز در واقع پیش‌قراولان و توجیه گران حرکت‌های اجتماعی و حتی نظامی شده‌اند.

به‌طوری‌که خیلی قبل‌تر و بعد از حرکت هر لشکر نظامی، باید حداقل یک لشکر رسانه‌ای به حرکت درآید.

داعش اولین نمونه از گروه‌های تروریستی نوظهور با عمر کوتاه نبوده و آخرین آن‌ها هم نخواهد بود.

در آینده نیز احتمال بیرون آمدن این‌گونه گروه‌ها از نقاط دیگر جهان وجود دارد؛ اما آنچه موجب تفاوت این گروه با دیگر انواع آن شده، اجتماع «خشونت‌گرایی افراطی» و «جنبه‌های قوی تبلیغی» در یکجاست.

گروه داعش نیز هرچند از ابتدای حرکت خشن خود، جنگ‌های صلیبی و رفتارهای چنگیزخانی و مغولی را به‌عنوان مدل و الگویی سنتی مناسب برای غلبه بر دشمنان و تثبیت جایگاه خود انتخاب کرده بود، با این حال استفاده این گروه تروریستی از رسانه و خصوصاً رسانه‌های جدید بیان‌گر وجود نوگرایی، حداقل در بخشی از اعضای این گروه است.

داشتن حساب تویتری و انتشار نشریات تنها بخشی از کارکرد رسانه‌ای این گروه است؛ اما بیش از هر چیز ساخت کلیپ‌هایی با کیفیت اچ دی نظر دیگران را به این گروه جلب کرده است.

این گرایش رسانه‌ای در نمونه‌های مشابه مانند طالبان، القاعده، بوکوحرام و امثال آن به این شکل سابقه نداشته است.

شاخص شناخت طالبان از بدو تولد تحجر آن بود. حرکت طالبان به‌عنوان نمادی از بازگشت به تحجر و ارتجاع کور کماکان اصالت خود را حفظ کرده و در مناطق تحت حاکمیت طالبان در پاکستان و افغانستان همچنان این وجهه خود را به نمایش می‌گذارد.

گروهی مانند بوکوحرام نیز به‌عنوان نمادی از مقابله با علم‌آموزی دختران و تحقیر جنس زن در آفریقا خودنمایی می‌کند؛ اما داعش به‌عنوان نماد برتر «بی‌رحمی و ستیزه‌جویی و خشونت‌گرایی اسلامی» کارکرد منحصر به‌فرد خود را دنبال می‌کند.

گروه‌های هم‌جنس داعش نیز مانند این گروه خشونت‌گرا هستند؛ اما این حد و شکل از خشونت‌گرایی را تنها در داعش می‌توان یافت.

استفاده زیاد این فرقه‌ی به معنای واقعی تروریستی از رسانه‌ها سؤالاتی را در اذهان به وجود می‌آورد که باید برای آن پاسخی یافت.

سؤالاتی مانند چرا داعش بیش از هر چیز فنّاوری سینمایی را به کار گرفته است؟ چرا داعشی‌ها برای فیلم‌های خود سناریونویسی می‌کنند و سعی دارند یک فیلم کوتاه و مستند ‌هالیوودی با کیفیت بالا به مخاطبین خود ارائه کنند؟ چرا موضوع عمده فیلم‌های انتشاریافته مجازات افراد است؟ چرا خشونت‌گرایی محور اصلی بیشتر این فیلم‌هاست؟ دلیل اینکه اشخاص به قتل رسیده در این فیلم‌ها عمدتاً از اتباع کشورهای خاص (آمریکا، انگلیس، ژاپن و اخیراً سوریه و اردن) هستند چیست؟ علت تغییر نوع اعدام‌ها از سر بریدن به آتش زدن و در قفس قرار دادن فرد اعدامی چیست؟ علت تغییر لباس و تغییر رنگ لباس داعشی‌ها چیست؟ مخاطب اصلی این کلیپ‌ها چه کسانی هستند؟ و مهم‌تر از همه اینکه پیام‌دهندگان و گروه هدف و پیام اصلی این فیلم‌ها چیست؟

با فرض متنوع بودن مخاطبین و بینندگان، آنچه قطعی است، این است که پیام این کلیپ‌ها برای بخشی از مخاطبین - همفکر داعش - در نقاط مختلف جهان (اروپا، آمریکا، آسیا و...) پیام فتح و پیروزی و انتقام از دشمنان اسلام و استقرار حق است! و اینکه بیایید در این فتح با ما همراه شوید.

درعین‌حال پیام این کلیپ‌ها در بسیاری از افراد- حتی طرفداران این تفکر- نه‌تنها ایجاد محبت و اعتماد نکرده که بالعکس موجب تنفر و انزجار افراد از این رفتارهای وحشیانه می‌گردد.

آیا می‌توان پذیرفت که داعشی‌ها از به‌روزترین فنّاوری برای ایجاد انزجار و تنفر از خودشان استفاده می‌کنند؟ یا ایجاد ترس و وحشت و باج‌خواهی از مخاطبین پیام اصلی و موردنظر سازندگان این فیلم‌هاست؟

در اینجا احتمالات زیادی وجود دارد که می‌توان آن‌ها را انگیزه اصلی سازندگان کلیپ‌های داعشی دانست، ولی همه آن‌ها بر این فرض استوار است که داعشی‌ها پیام‌دهندگان این کلیپ‌های کوتاه و خونین باشند.

اگر بپذیریم که این موج پرقدرت تروریستی بیشترین پمپاژ پولی و سلاح را - با و یا بی‌واسطه - از کشورهای غربی داشته و بزرگ‌ترین صدمه را به اتحاد اسلامی و هم‌گرایی کشورهای اسلامی زده و فروپاشی حداقل دو نظام مستقل اسلامی را دنبال کرده و بنای آن ایجاد تقابل میان اهل تسنن و تشیع و فراموشی دشمن اصلی مسلمین و اشغالگران قدس بوده است، باید بگوییم غرب بیشترین سود را از تولد این هیولای خون‌خوار و وقایع اخیر در جهان اسلام می‌برد.

داعش بیشترین خدمت را به تغییر اولویت‌های منطقه‌ای کشورهای اسلامی کرده در صورت ادامه حیات این گروه تروریستی، منطقه روی آرامش به خود نخواهد دید.

از سوی دیگر تا زمانی که کشورهای منطقه مانند ترکیه، قطر، امارات و از همه بالاتر عربستان با کمک به این گروه آتش جنگ را در این منطقه شعله‌ور می‌کنند، اشغالگران قدس با خیالی آسوده نظاره‌گر تضعیف روزافزون کشورهای اسلامی خواهد بود.

بر این اساس باید تهیه‌کننده و فرستنده اصلی پیام در کلیپ‌های جهانی اعدام‌های داعش را احتمالاً غرب و خصوصاً آمریکا دانست؟

درگذشته غربی‌ها خیلی تلاش کردند تا گروه‌های اسلامی مانند حماس و حزب الله را خشونت‌گرا معرفی کرده و نام آن‌ها را در فهرست گروه‌های تروریستی ثبت کنند.

این تلاش هرچند هنوز هم ادامه دارد ولی این حربه آن‌طور که باید نتوانسته در میان اندیشمندان و مردم در مغرب زمین مورد پذیرش قرار گیرد.

چراکه گروه‌هایی مانند حزب الله و حماس به‌رغم دارا بودن جنبه‌های نظامی که مورد اعتراض دولتمردان غربی قرار می‌گیرد، در میان بسیاری از مردم جهان جزء گروه‌های آزادی‌بخش شناخته ‌شده‌اند که ریشه در استقلال‌خواهی و فرهنگ اسلامی مردم آن کشورها دارند.

تا زمانی که این پیام‌ها از سوی غرب ساخته و به دست داعش پرداخته می‌شود، فتنه‌انگیزی غرب در این منطقه ادامه خواهد داشت؛ و تنها آگاهی دینی و سیاسی ملت‌ها می‌تواند مانع فتنه‌انگیزی این خبیث شود.

غرب امروز نیازمند یک پیام محکم‌تر است. غرب امروز نیازمند آن است که همه ادعاهای سالیان گذشته را یک‌بار دیگر تجسم بخشد و به جهان بگوید که پیام اسلام جز «خشونت‌گرایی مطلق» نیست.

خشونت‌گرایی که برایش فرقی نمی‌کند که راننده یک کامیون را به جرم تلفظ غلط آیات قرآن اعدام کند یا مرکز و کارکنان نشریه شارلی ابدو را به جرم اهانت به رسول اکرم (ص) به هوا بفرستد.

خشونتی که اعدامی‌های آن آمریکایی، اروپایی، ژاپنی و یا هر کشور دیگری می‌توانند باشند. خشونتی که تهدید آن روزانه است و این خشونت‌گرایان تنها به «نابودی» می‌اندیشند.

غرب اگر نتواند برای هر دوره‌ای الگویی عینی از خشونت‌گرایی اسلامی ارائه دهد، تمام بافته‌های خود را بر فنا می‌بیند و دیگر نمی‌تواند موج اسلام‌گرایی عالمانه و صلح‌طلب را در اروپا و آمریکا کنترل کند؛ و دیگر نمی‌تواند دلیلی برای حضور نامشروع خود در این منطقه و سلطه بر ملت‌های اسلامی ارائه کند.

در ذهن مخاطب غربی درنهایت باید این مفهوم بنشیند که اگر اسلام مدل ایرانی تروریست پرور است و اسلام مدل عربستان و قطر و امارات هم تروریست پرور است، پس مشکل از اصل اسلام است.

این همان پیامی است که باید مخاطب غربی از مجموع تولیدات رسانه‌ای ذکرشده بگیرد. پیامی که داعش نمایش بخشی از آن را برعهده‌گرفته است.

مخاطب این پیام تنها مردم مغرب زمین نبوده و تمام ملت‌ها و حتی مناطق اسلامی را شامل می‌شود.

غرب می‌خواهد به مردم کشورهای اسلامی و غیر اسلامی این پیام را بدهد که باوجود اسلام، درهرصورت، هیچ‌کس در امان نخواهد بود و اسلام جز نابودی پیامی ندارد.

مخاطب باید به این معنا منتقل شود که اسلام در هیچ صورت آن نباید تحمل شود؛ و این همان حرفی است که کاریکاتوریست شارلی ابدو به زبان دیگر می‌زند.

هر دوی آن‌ها پیامشان این است که باید از اسلام ترسید.

تا زمانی که این پیام‌ها از سوی غرب ساخته و به دست داعش پرداخته می‌شود، فتنه‌انگیزی غرب در این منطقه ادامه خواهد داشت؛ و تنها آگاهی دینی و سیاسی ملت‌ها می‌تواند مانع فتنه‌انگیزی این خبیث شود.