پايگاه خبري تحليلي «پارس»- محمد مهدي بندرچي- تیم رسانه ای مدافع روحانی که در فضای مجازی به دفاع از سخن او در اصفهان راجع به ملاصدرا می پردازند، می خواهند منتقدین طنزپرداز دولت باسوادان را به روشی تفسیری، محکوم کنند و سخن محبوبشان را صحیح قلمداد نمایند. 

بهتر است به عین سخن رییس محترم جمهور در سایت ریاست جمهوری نگاهی بیاندازیم: 
«درود می‌فرستیم بر روان بلند سردار شهید حسین خرازی، درود و سلام بر سرداران بزرگ ابراهیم همت، احمد کاظمی، کلاهدوز، اقارب پرست، میثمی، حبیب‌اللهی، خلیفه سلطانی و بر آن خلبان استان، شهید اردستانی و بر همه شهیدان بزرگی که در این استان بودند و فداکاری کردند و آنها که در راه انقلاب ما چون شهید آیت‌الله دکتر بهشتی، شهید اشرفی اصفهانی، شهید اژه‌ای و شهید محمد منتظری و شهید طباطبایی‌نژاد و همه شهیدان و همه بزرگان و همه علما و همه اندیشمندان، حکیمان، علامه مجلسی‌ها، شیخ‌بهایی‌ها، ملاصدراها، مراجع عظیم و بزرگ سید ابوالحسن اصفهانی، آیت‌الله العظمی گلپایگانی، آیت‌الله خوانساری آن همه عالم بزرگ، نائینی بزرگ محققین، حوزه، اندیشمندان، فرهیختگان، دانشگاهیان، اینجا اصفهان است، اینجا نصف جهان است. اگر اصفهان نصف جهان نیست نصف جان ایران است.
ما به استان اصفهان، به افتخارات اصفهان، به آثار، شهدا و بزرگان افتخار می‌کنیم و بعد از ۳۶ سال امروز آماده‌تر از هر روز، آماده‌ایم تا از راه و خط امام(ره) و مقام معظم رهبری و خط اسلام و تشیع دفاع کنیم.»

در روش موسوم به تحلیل گفتمان که ریشه در نظریات میشل فوکو دارد، یکی از مسائل مهم تحلیلگری مربوط به نگاه های هرمنوتیک یا تفسیرگرایانه است. در این میان یکی از مفاهیم کاربردی برای تفسیر، مسأله ی نگاه Contextual می باشد. بدین معنی که هر سازه ی زبانی هنگامی Articulate یا مفصل بندی می شود که در زمینه ی خاصی سازمان یافته باشد و در همان زمینه یا بافت قابل تفسیر است. 

تیم رسانه ای مدافع روحانی می گویند چون ملاصدرا در اصفهان ملاصدرا شده جزو مفاخری است که رییس جمهور فرموده اند در این استان فداکاری کرده اند. 

نکته اینجاست که با نگاه بافت محور یا Contextual باید حال و هوای سخن رییس جمهور را مشخص کرد و تفسیر درستی و غلطی سازه ی زبانی او را در این گفتمان ارائه نمود. 

وی در اینجا از کسانی نام برده که همگی بالجمله اصفهانی الاصل بوده اند و شیخ بهایی هم که اصالتاً ایرانی نبوده و از جبل عامل به دعوت صفویان به ایران می آید ، هویت ایرانی شده ی او بعد از هجرت یک هویت اصفهانی است. 

پس نام این یک نفر یعنی صدرای شیرازی هم باید در زمره ی بقیه مورد نگاه تفسیری واقع شود و اصفهانی محسوب گردد. 

اگر چنان باشد که مدافعین رییس جمهور می فرمایند و منظور کسانی بوده که در این استان فداکاری کرده اند و بالیده اند نه کسانی که اهالی این شهر و استان بوده اند باید حتما شخصیت عظیمی چون آیت الله العظمی بروجردی هم در کنار آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی نام برده میشد زیرا وی در این استان بالیده و مجتهداً به نجف برای عالی شدن مهاجرت می کند. در حالیکه همه می دانند آیت الله بروجردی از مشاهیر لرستان است. 

وگرنه باید میرعماد حسنی قزوینی را به دلیل آنکه چهره ی بی بدلیل نستعلیق را در اصفهان به نام خود ثبت کرده، از مفاخر اصفهان دانست و اصولاً هنرمندان خوشنویسی نباید قزوین را پایتخت خطاطی ایران معرفی می کردند چون این چهره های قزوینی هنر خط همه یا در اصفهان بوده اند یا در تهران می زیسته اند. 

شاید روزی هم در سفر به نوفل لوشاتو، تدبیرگران امیدوار می خواهند حضرت امام (قدس سره) را جزو مفاخر فرانسه بخوانند زیرا امام در آن شهر به بین المللی شدن انقلاب اسلامی مبادرت ورزیدند.