وقتی انتخابات مجلس، تنور رقابتهای حزبی را داغ میکند
گامهای لرزان وحدت در کمپین اصلاحطلبان و اصولگرایان/ دولت، بازیگر خاموش انتخابات مجلس
اصولگرایان و اصلاحطلبان قادر نیستند مستقل از تصمیمات دولت برای نقشآفرینی در انتخابات، به وضعیت وحدت خود سامان دهند.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- مصطفی انتظاری هروی- با وجود آنکه هنوز حدود ۱۶ ماه تا برگزاری انتخابات مجلس دهم زمان باقی است، اما اندک اندک گروههای سیاسی برای دستیابی به آرایشی انتخاباتی گام برمیدارند؛ گامهایی که چون همیشه، مبنای آن دستیابی به یک «وحدت تاکتیکی» است.
روشن است که در نبود احزاب فراگیر و شناسنامهدار، گروههای سیاسی کوچکتر، باید از طریق یک ائتلاف مقطعی، جای خالی احزاب قدرتمند را پُر کنند. به همین خاطر است که معمولا با نزدیکشدن به ایام انتخابات، فعالان سیاسی از جناحهای مختلف بر رسیدن به یک وحدت انتخاباتی تاکید میکنند. هرچند گاهی برخی احزاب نزدیکتر به دایره قدرت، گمان میبرند که به تنهایی قادر به پیروزی در انتخابات هستند، اما تجربه سیاستورزی در دو دهه اخیر نشان میدهد که رویای پیروزی در انتخابات بدون رسیدن به یک اجماعنظر درون جناحی، عملا ممکن نیست.
اگر اصلاحطلبان نتوانند تکلیف خود با نزدیکی به لیدرهای سیاسی دولت و نیز طیفی از اصلاحطلبان داخلی که ساز ناکوک مینوازند را روشن کنند، نباید به شکلگیری یک ائتلاف گسترده اصلاحطلب امیدوار بود.
اصلاحطلبان شکست ناشی از عدم دستیابی به وحدت و خودرأیی برخی احزاب بزرگ خود را در انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ تجربه کردند و اصولگرایان نیز در خرداد سال گذشته بهخوبی دیدند که نبود وحدت سیاسی چطور میتواند رقیب کمرمق را به پیروزی برساند. دستکم همین دو تجربه سیاسی کافی است تا اکنون در آستانه انتخابات مجلس دهم، هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان تلاش کنند تا با تکیه بر همگرایی سیاسی و پایان دادن به واگراییهای موجود، خود را برای فتح پارلمان مهیا سازند.
اصلاحطلبان، امیدوار به تکرار مدل ائتلاف ۹۲
اصلاحطلبان در خرداد ۹۲ نشان دادند که میتوانند با دستیابی به یک وحدت استراتژیک، بدنه اجتماعی خود را بسیج کرده و به پیروزی برسند. آن ها در انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته با ائتلاف بر روی «حداقلها»، بر روی نامزدی اجماع کردند که هرچند یک اصلاحطلب حداقلی نامیده میشد، اما شانس پیروزی بیشتری داشت.
با این حال روشن نیست که آن ها برای انتخابات مجلس نیز حاضر به سرمایهگذاری بر روی نامزدهای حداقلی باشند. انتخابات مجلس درحالی در سال ۹۴ برگزار میشود که اصلاحطلبان با برخی بخشهای دولت زاویه داشته و ممکن است همین فاصلهها، عملا بین دولت و اصلاحطلبان جدایی بیندازند و منتهی به صدور لیستهای جداگانه شود. همچنین هنوز برخی احزاب اصلاحطلب با سایر جریانات همسو زاویه داشته و این فاصلههای تاریخی حتی در همایش اخیر حزب اعتمادملی نیز خود را به نمایش گذاشت، آنجا که عدم حضور برخی ژنرالهای اصلاحطلب در کنار رقبای قدیمی درونجناحی پررنگ بود.
اصولگرایان میدانند که نه فقط نباید خود را در مقابل دولت کنونی تعریف کنند، بلکه میبایست در آستانه انتخابات، خود را حامی موفقیتهای این دولت و در عین حال ضامن نظارت دقیق بر عملکرد قوه مجریه معرفی کنند
به این ترتیب اگر اصلاحطلبان طی یک سال آینده نتوانند تکلیف خود با نزدیکی به لیدرهای سیاسی دولت – که برخی از آن ها آشکارا گرایشهای غیراصلاحطلبی دارند – و نیز طیفی از اصلاحطلبان داخلی که ساز ناکوک مینوازند – همچون شکلگیری تشکلهای نیمه اصلاحطلبی چون ندا – را روشن کنند، نباید به شکلگیری یک ائتلاف گسترده اصلاحطلب امیدوار بود.
البته اصلاحطلبان امیدوارند با تکیه بر «چهرهها» و نه الزاما یکپارچگی بدنه اجتماعی، بر گسستهای درونی فائق آمده و مثلا با سرمایهگذاری بر روی شخصیتهایی چون «علیاکبر ناطقنوری» و «محمدرضا عارف»، اعتماد همه گروههای نزدیک به خود را جلب کنند، اما تکیه بیش از اندازه بر افراد، بهجای شکلدهی به یک گفتگوی درون جناحی، میتواند چشمانداز وحدت در اردوگاه اصلاحطلبان را سست کرده و در نتیجه استحکام کمپین انتخاباتی آن ها را به تصمیمات شخصی و نه حزبی فروبکاهد. آسیبی که شاید در آستانه انتخابات مهم ۹۴ برای اصلاحطلبان گران تمام شود.
وحدت اصولگرایان زیر سایه بزرگان
درست برخلاف اصلاحطلبان که برای دستیابی به وحدت، بهدنبال احیای مدل انتخابات قبل هستند، اصولگرایان تلاش میکنند تا از تکرار تجربه انتخابات سال پیش جلوگیری کنند. اصولگرایان که دیدند ماندن همه کاندیداهای اصولگرا در صحنه، چطور به پیروزی رقیب انجامید، حالا با سروسامان دادن به همایشهای انتخاباتی و ترتیب دادن دیدارهایی میان بزرگان تلاش میکنند تا فضایی برای وحدت ایجاد کنند. این درحالی است که وضعیت جسمی آیتالله مهدوی کنی که سالها ریشسفیدی اصولگرایان را برعهده داشت، بر مشکلات اصولگرایان بهمنظور دستیابی به وحدت افزوده است.
اصولگرایان هرچند برای انتخابات مجلس نیاز به تبری جستن از برخی جنجال ها در دولت احمدینژاد دارند، اما همزمان امیدوارند تا به طیفی از حامیان دولت قبل نیز نزدیک شده و در یک وضعیت پارادوکسیکال، هم منتقدان و هم حامیان دولت احمدینژاد را به سوی خود جذب کنند. اتفاقی که شاید فعلا دور از دسترس جلوه کند اما آن ها یک سال دیگر وقت دارند تا به طراحی مدلی برای نقد و دفاع همزمان از دولت پیشین در مقابل دولت یازدهم بیندیشند.
با این حال اصولگرایان میدانند که نه فقط نباید خود را در مقابل دولت کنونی تعریف کنند، بلکه میبایست در آستانه انتخابات، خود را حامی موفقیتهای این دولت و در عین حال ضامن نظارت دقیق بر عملکرد قوه مجریه معرفی کنند. بنابراین همراهی چهرههایی که بهصورت تابلودار «ضددولت» معرفی میشوند، میتواند به پایگاه رأی اصولگرایان آسیب بزند. چنین است که اصولگرایان برای دستیابی به پیروزی در انتخابات مجلس دهم نیاز به گزینش دقیق افرادی دارند که هم قادر به دفاع از گفتمان اصولگرایی باشند و هم اتهام کارشکنی در مسیر موفقیتهای دولت و یا دخالت در شکستهای دولت قبل نتواند به محبوبیت آن ها آسیب بزند.
دولت، بازیگر خاموش انتخابات مجلس
با این همه نباید از یاد برد که چه اصولگرایان و چه اصلاحطلبان قادر نیستند مستقل از تصمیمات دولت برای نقشآفرینی در انتخابات، به وضعیت وحدت خود سامان دهند.
با وجود اینکه دولت تاکنون بهدرستی از اثرگذاری مستقیم بر مسیر رقابتهای انتخاباتی خودداری کرده، اما پرسش اصلی اینجاست که آیا این راهبرد طی ۱۶ ماه آینده همچنان ادامه خواهد یافت یا اینکه برگزاری همایشهای وحدت در کمپین اصولگرایان و اصلاحطلبان، کم کم دولت را وسوسه خواهد کرد تا بر معادلات درون جناحی دو طیف عمده سیاسی کشور اثر بگذارد؟ پاسخ به این سوال به دلیل ماهیت غیرشفاف برخی نقشآفرینیهای دولتی، آسان نیست اما بهنظر میرسد بهترین راهبرد دولت برای کمک به برخورداری از کرسیهای همسوی بیشتر در مجلس آتی، عمل به وعدههای اقتصادی و دیپلماتیک باشد. وعدههایی که میتواند راه پیروزی حامیان گفتمان اعتدال در انتخابات پیشروی مجلس را هموار کرده و اصولگرایان و اصلاحطلبان را ترغیب کند تا برای پیروزی در انتخابات، خود را با لیدرهای سیاسی نزدیک به دولت هماهنگتر کنند.
دولتمردان بهخوبی میدانند که اگر قادر به عملیاتی کردن بخش قابل ملاحظهای از وعدههای سال پیش خود تا زمستان ۹۴ نباشند، اصولگرایان و اصلاحطلبان در ایام تبلیغات انتخاباتی در نقد دولتی از یکدیگر پیشی خواهند گرفت که آشکارا شعار «فراجناحی» بودن سرمیدهد. شعاری که خوشایند هیچیک از دو کمپین بزرگ انتخاباتی نیست.
ارسال نظر