پیروان واقعی امام صادق چه کسانی هستند؟
به گزارش پايگاه خبري تحليلي «پارس»، شیخ حسین الراضی(امام جمعه منطقه الاحساء عربستان) در اخوت نوشت:
معروف این است که جماعت ها به شخصیت هایی منتسب می شوند که فکر و عقیده شان را از آنان می گیرند و بر مدار فقه او حرکت می کنند. شیعه اثنی عشری هم به امام صادق علیه السلام منتسب می باشد که در زمان او جعفری نامیده می شدند.
اقوال برخی علمای هم عصر ایشان:
زید شهید: از عمرو بن خالد نقل است که گفت: زید بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب گفت: در هر عصری خداوند به یکی از ما اهل بیت احتجاج می کند و حجت زمان ما برادرم جعفر بن محمد است که پیروان او گمراه نشده و مخالفان او هدایت نخواهند شد. (ابن بابویه، محمد بن على، الأمالی (للصدوق)، النص، ص: 544)
امام مالک بن انس درباره امام صادق علیه السلام: در بازه ای از زمان با او در ارتباط بودم. او را ندیدم جز در یکی از این سه حالت: در حال نماز، در حال روزه، در حال قرائت قرآن. و ندیدم که سخنی بگوید الا در حالی که وضو داشت. (تهذیب التهذیب ج 2 ص 104)
ابوحنیفه نعمان بن ثابت: من از جعفر بن محمد فقیه تر ندیده ام. (تذکرة الحفاظ للذهبی ج 1 ص 166)
از بارزترین صفات جعفریه حسن خلق با مخالفان شان است
ما که به اهل بیت «ع» منسوبیم بایدسعی کنیم صفات این بزرگواران را بشناسیم و در خود ایجاد کنیم. برای امام صادق علیه السلام صفات عدیده ای نام برده شده است که از جمله آنها ورع و تقوا و عمل به فرامین الهی و التزام به سنت نبوی است و از جمله بارزترین آنها عبارست از:
جماعت منتسب به امام با کسانی که شیعه نبودند(ناس) چطور برخورد کنند؟
امام علیه السلام بنحوی این صفت را بروز داده بودند که به یکی از ویژگی های بارز شیعیان تبدیل شده بود. در این رابطه دهها روایت نقل شده است و از جمله آنها:
1. ما جاء فی الصحیح عن زَیْد الشَّحَّام عن الإمام الصادق علیه السلام فی خطابه له بصورة مختصرة أَنَّهُ قَالَ: یَا زَیْدُ خَالِقُوا النَّاسَ بِأَخْلَاقِهِمْ، صَلُّوا فِی مَسَاجِدِهِمْ، وَعُودُوا مَرْضَاهُمْ، وَاشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ، وَإِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَکُونُوا الْأَئِمَّةَ، وَالْمُؤَذِّنِینَ فَافْعَلُوا، فَإِنَّکُمْ إِذَا فَعَلْتُمْ ذَلِکَ قَالُوا: هَؤُلَاءِ الْجَعْفَرِیَّةُ، رَحِمَ اللَّهُ جَعْفَراً مَا کَانَ أَحْسَنَ مَا یُؤَدِّبُ أَصْحَابَهُ. وَإِذَا تَرَکْتُمْ ذَلِکَ قَالُوا: هَؤُلَاءِ الْجَعْفَرِیَّةُ، فَعَلَ اللَّهُ بِجَعْفَرٍ، مَا کَانَ أَسْوَأَ مَا یُؤَدِّبُ أَصْحَابَهُ. (ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه ؛ ج1 ؛ ص383 رقم 1128)
یعنی: در حدیث صحیح از زید شحام از امام صادق علیه السلام است که در کلامی خطاب به او مختصرا فرمود: ای زید! با مردم براساس خلقیات خودشان رفتار کنید. در مساجدشان نماز بخوانید. به عیادت مریض های شان بروید. بر تشییع جنازه های شان حاضر شوید. اگر توانستید امام یا موذن نمازها باشید بایستید که اگر شمایان چنین کردید خواهند گفت: اینها جعفری هستند. خدا جعفر را بیامرزد چقدر خوب یارانش را تربیت کرده است. و اگر این کارها را نکنید خواهند گفت: اینها جعفری هستند. خدا جعفر را نیامرزد چقدر بد یارانش را تربیت کرده است.
مراد از کلمه ناس به کسانی که از نظر فقهی و اعتقادی با ایشان تفاوت داشتند و به امامت ایشان قائل نبودند که اصطلاحا اهل سنت نامیده می شوند و در این اصطلاح اوج ادب با مخالفان ایشان بروز دارد.
از نظر امام صادق علیه السلام یک شیعه چطور با برادر سنی خود تعامل می کند؟
2. همین حدیث در نقلی دیگر بصورت تفصیلی چنین آمده است که: اباعبدالله (امام صادق علیه السلام) به من گفت: به کسی که می بینی از من تبعیت می کند سلام مرا برسان و بگو شما را به تقوای خداوند تعالی، مجاهده برای او، راستگویی، اداء امانت، سجده طولانی و حسن معاشرت با همسایگان توصیه می کنم. محمد پیامبر خدا ص با این توصیه ها آمد. امانت را به آنکه به شما اعتماد می کند چه خوب باشد و چه بد بازگردانید. همانا پیامبر ص به بازگرداندن سوزن و نخ هم تاکید داشتند. با عشیره های خودتان در ارتباط باشید و بر جنازه های آنها حاضر شوید و به عیادت مریض های آنان بروید و حقوق شان را بپردازید.
اگر یکی از شما در دین اش ورع داشته باشد و راستگویی کرده و ادای امانت نماید و با مردم حسن خلق داشته باشد خواهند گفت: او جعفری است. این است که مرا خشنود می سازد و نیکی او به من می رسد. و خواهند گفت: این ادب جعفر است. و اگر جز این باشد ننگ و بلای او به من خواهد رسید و خواهند گفت: این ادب جعفر است!
پس بخدا قسم که پدرم به من چنین گفت که: اگر مردی از شیعه علی بن ابی طالب علیه السلام در قبیله ای بود باید بهترین شان باشد در ادای امانت و مراعات حقوق و راستگویی تا به او وصیت کرده و امانت بسپارند و از او طلب یاری کنند و بگویند: چه کسی مثل فلانی است که امانت دارترین و راستگوترین باشد؟
(الکافی (ط – دار الحدیث)، ج4، ص: 681 رقم 3602 / 4 باب 1- بَابُ مَا یَجِبُ مِنَ الْمُعَاشَرَة . الفقیه، ج 1، ص 383، ح 1128، معلّقاً عن زید الشحّام، ملخّصاً، مع اختلاف. تحف العقول، ص 487، عن الهادی علیه السلام، إلى قوله: «وطول السجود وحسن الجوار» مع اختلاف یسیر. راجع: المحاسن: ص 18، کتاب القرائن، ح 51؛ وتفسیر العیّاشی، ج 1، ص 48، ح 65؛ وصفات الشیعة، ص 27، ح 38؛ والاختصاص، ص 25؛ وتحف العقول، ص 299 ، الوافی، ج 5، ص 524، ح 2498؛ الوسائل، ج 12، ص 5، ح 15496.)
این حدیث صحیح از سه مساله مهم سخن گفته است که باعث ایجاد شادی در دل امام صادق علیه السلام می شود. در اینجا تعریف جعفری روشن می گردد تا فایده انتساب به ایشان معلوم گردد:
مساله اول:
اطاعات از امام و استجابت فرمان او که از موارد ضروری و نمی توان به ثمرات و فواید سخن امام واقف شد الا اینکه در عمل توصیه های ایشان را مراعات کنیم. می توانیم اصحاب ایشان را دو قسمت بدانیم:
قسمت اول:
کسانی که اطاعت امر ایشان را کرده و از نهی ایشان پرهیز دارند و خواسته های ایشان را محقق می نمایند. در این حدیث به ایشان اشاره دارد که دل ایشان را شاد می کنند.
قسمت دوم:
کسانی که به اوامر ایشان عمل نمی کنند و فقط اسما به ایشان منتسب هستند . اینان هستند که دل ایشان را به درد آورده و غمگین می سازند و مایه ننگ هستند. چنانچه در حدیث ذکر شده است.
فرقی هم ندارد که اینها در زمان حیات امام باشند یا خیر.
مساله دوم:
مفهوم تشیع نزد امام صادق علیه السلام و بالاخص مفهوم جعفری و چگونگی تحقق صحیح این مفهوم که در این حدیث صحیح به این موارد اشاره شده است: تقوای خدا، ورع در دین، مجاهده مخلصانه، راستگویی، امانت داری برای نیک و بد، سجده طولانی، حسن همسایگی
مساله سوم:
روش شیعه در برخورد با مخالفان: که در این زمینه امام علیه السلام به چند عنصر اساسی درباره سلوک شیعه جعفری اشاره می کنند که عبارتند از: حفظ روابط عشیره ای، نماز بر جنازه ها، عیادت مریض ها، ادای حقوق شان به صورت عام، اداء امانت، حسن خلق شیعه با مخالفان.
مفهوم صحیح جعفری:
بین برخی عناصر این حدیث که امام مطرح کرده اند روابطی هست که مجموعا مفهوم جعفری را شکل می دهد:
1. ایجاد تصویر مناسب از منتسبان به امام جعفر صادق علیه السلام تا بگویند اینها جعفری اند.
2. ایجاد تصویر مناسب از امام جعفر صادق علیه السلام در منظر کسی که ایشان را نمی شناسد و کسی که با ایشان از نظر فقهی و فکری و اخلاقی همراه نیست.
3. مراقبت جدی بر عدم تخریب چهره اهل بیت علیهم السلام
هر آنچه علیه ایشان گفته شود مربوط به کسانی است که به اسم شیعه هستند ولی در عمل مایه ننگ اهل بیت می باشند.
4. دعوت به اهل بیت علیهم السلام با عمل و نه زبان:
مساله مهم عمل صالح و رعایت تقوای الهی است نه خطبه های رنگارنگ و فلسفه های توخالی چنانچه این روایت و روایات دیگر بدان اشاره دارند.
در حدیث از ابن ابی یعفور است که گفت: امام صادق فرمود: کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیَرَوْا مِنْکُمُ الْوَرَعَ وَالِاجْتِهَادَ وَالصَّلَاةَ وَالْخَیْرَ فَإِنَّ ذَلِکَ دَاعِیَةٌ (الکافی ج : 2 ص : 78)
یعنی مردم را با غیر زبان تان دعوت کنید. اگر در شما ورع و مجاهده و نماز و نیکی ببینند بهترین دعوت است.
مخاطب این حدیث شیعیان ایشان هستند که آنها را به رفتار مناسب دعوت می کند تا مفهوم تشیع بر آنان صدق کند و آنگاه است که خود اینها دعوت به سوی اهل بیت علیهم السلام و معرفی ایشان می باشد.
در حدیث صحیح از ابی اسامه (زید شحام) است که می فرماید شنیدم از امام صادق علیه السلام که فرمود: وَکُونُوا دُعَاةً إِلَى أَنْفُسِکُمْ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ، وَکُونُوا زَیْناً وَلَا تَکُونُوا شَیْناً (الکافی ج : 2 ص : 77 ورواه محمد بن سلیمان الکوفی فی کتاب مناقب الإمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام ج 2 ص 123ح 773 ونحوه فی أمالی الطوسی ص 440 987 ح 44 المجلس 5 وأمالی الصدوق ص 484 ح 17 من المجلس 62)
یعنی مردم را بدون سخن گفتن به سوی خودتان بخوانید و برای ما زینت باشید نه عار!
این مساله یعنی زینت بودن برای اهل بیت و نه عار بودن برای ایشان از مسائل مهمی است که در احادیث خیلی بر آن تاکید شده است. آنها در سخنان خود خواسته اند که شیعیان به نیکویی آراسته شده و از هر بدی دوری نمایند. این مساله عمق ارتباط میان شیعه و ائمه را نشان می دهد و تاثیر رفتار سوء شیعه بر آنان را می نمایاند.
علامه مجلسی گفته است: کونوا دعاة یعنی دعوتگر مردم به سوی راه خودتان با اعمال نیکو و اخلاق کریمانه باشید.
آنچه لازمه محبت اهل بیت است:
شیعیان باید در این زمینه ها خود را مقید بدانند:
1. تخلق به اخلاق اهل بیت و عمل به آن اخلاق در میان شیعه و سنی
2. محبت به مردم و رفتار با مردم به نحوی که دوست داریم دیگران با ما داشته باشند
3. نیکی کردن به دیگران حتی اگر از مخالفان ما باشند
4. حفظ زبان از کلمات اضافی
5. یاد گرفتن علوم اهل بیت بصورت درست و آموزش دادن آنها به غیرشیعیان تا با این علوم آشنایی یابند
6. مواظبت در نقل روایات اهل بیت علیهم السلام حتی اگر صحیح باشند
7. غربال کردن احادیث غلط و درست و تمسک به انچه موافق قرآن است و ترک مخالف قرآن
8. پوشانیدن آن اسرار اهل بیت که نقل شان مناسب نیست
9. توقف در شبهاتی که به علوم و احادیث آنها مربوط می شود جهت حل آن
عدم ورود به مسائل اختلافی با نام اهل بیت علیهم السلام چنانچه در حدیث آمده است که : به اسم ما بر مردم چیزی را بار نکنید (الأمالی (للطوسی) ؛ النص ؛ ص232 ، بشارة المصطفى ص : 113)
10. مدارا با مخالفان
11. محبوب کردن اهل بیت علیهم السلام نزد غیر شیعیان: که یکی از راهها عرضه صحیح علوم ایشان است
از عبدالسلام هروی از امام رضا علیه السلام: خدا بیامرزد آن کسی را که امر ما را احیا می کند
گفتم: چطور امر شما زنده می گردد؟
فرمود: معارف ما را بیاموزد و آنها را به مردم بگوید که اگر مردم نیکویی های کلام ما را بدانند از ما تبعیت می نمایند. (وسائل الشیعة ج : 27 ص : 92 حدیث 33297 عن عیون أخبار الرضا - الشیخ الصدوق ج 2 ص 275)
آنچه ایجاد دشمنی با ائمه می نماید:
1. وارد کردن دروغ و خرافه به احادیث ایشان
2. علل سیاسی تخریبگرانه
3. آنچه سبب ایجاد بغض به ایشان می شود.
در جنبه سلبی عواملی که باعث ایجاد بغض به اهل بیت می شود چیست که شیعیان از آنها پرهیز کنند؟
در ادام برخی موارد که باید شیعیان از آنها پرهیز جدی داشته باشند را می آوریم:
1. بار شدن اقدامات غلط شیعیان بر اهل بیت علیهم السلام چنانچه امام باقر علیه السلام اشاره فرمودند
2. نقل برخی احادیث مخالف قرآن و انتساب آنها به اهل بیت
3. تبدیل احادیث اهل بیت به عقاید باطل و فاسد
4. تحریف احادیث اهل بیت
5. افزودن به کلام ایشان یا تغییر آن از سر هوا و هوس
6. دخالت های بیجا
بسیاری از مسائلی که اینک شیعیان با آن درگیر هستند ناشی از دخالت نابجای علمی یا عملی شیعه در سیره اهل بیت و عدم توجه به آن است.
7. آنچه که شیعه از سر ظلم مطرح کند
اثر احادیث مشکوک در ایجاد دشمنی با اهل بیت
از دیرباز دشمنان اهل بیت راههای مختلفی را برای تخریب چهره ایشان انجام داده اند لذا احادیث کذبی را جعل کرده و به ایشان نسبت دادند و برخی غلو ها و کرامت های ناصحیح را درباره ایشان جعل نمودند که مخالف قرآن و عقل بود و سبب اهانت به مقدسات می شد. حتی اهانت به مکه و مدینه را از زبان ایشان نقل کردند!
اهداف دشمنان از این اقدامات:
1. بعد از انکه دشمنان دانستند که اهل بیت بنا بر حدیث صحیح ثقلین عدل و در کنار قرآن هستند و امت اسلامی نمی تواند کسی را بر آنها مقدم بشمارد سعی کردند که ایشان را دشمنان اسلام نشان دهند! و احادیث جعلی ساختند.
2. تلاش برای ایجاد بغض اهل بیت در عامه مسلمانان
3. دور کردن اهل بیت از مسائل سیاسی و رهبری امت اسلامی
4. تثبیت نظام ظالمان و سیطره بر امت اسلامی
5. ضریب دهی به دروغگویان و جعل کنندگان در حکومتهای دشمن با اهل بیت
6. دشمنی با شیعه و شکنجه و فشار بر آنان
7. تلاش برای دور کردن امت اسلامی از اهل بیت و وارد کردن دشمنی در قلب آنها که تا حدی در این امر موفق شدند چرا که: مردم شناخت کافی نداشتند، از جنگ روانی بهره بردند، ابزارهای تشویقی و تنبیهی را به کار بردند، اجرای بسیاری از این اقدامات علیه عامه و خاصه شیعه، عدم غربال احادیث منتسب به ایشان که محمل سوء استفاده دشمن و ایجاد عداوت با ایشان را مهیا می کند.
مخالفان مرجعیت مخالفان امام هستند
زمانی بود که عده ای مخالف ائمه بودند و الان هم کسانی هستند که اگر امام بیایند باز با ایشان مخالفت می کنند و اینک همانها در حال مخالفت با مرجعیت هستند. برخی مواضعی تند علیه مراجع شیعه گرفته اند چنانچه درباره آیت الله سیستانی دام ظله این اتفاق افتاد چرا که ایشان برای وحدت شیعه و سنی در عراق و سایر کشورها خطاب به شیعیان فرمودند که نگویید اهل سنت بلکه بگویید برادران ما و حتی جان ما.
با وجود همه عظمت و بزرگی ایشان ولی افراطیون و شرورها اقدام به حمله ناجوانمردانه به ایشان و ایجاد تمرد در مردم حول ایشان کردند!
اگر امام معصوم هم امروز می بود همین صاحبان اندیشه های افراطی علیه ایشان اقدام می کردند چرا که اینها خاضع در برابر کتاب و سنت نیستند! با وجود اینکه دهها روایت در نهی از فکر و اعمالی که اینها دارند وجود دارد ولی اقدامات زشت اینها علیه اهل سنت ادامه دارد!
سوء رفتار برخی از شیعیان:
برخی شیعیان اقدام به رفتارهایی زشت و فحاشی و لعن مخالفان خود می کنند که خلاف قطعی سیره اهل بیت علیهم السلام می باشد. الان برخی شبکه های ماهواره ای که نام های اهل بیت را نیز با خود به یدک می کشند در حال چنین اقداماتی هستند که البته از آمریکا و انگلیس حمایت می شوند تا امت اسلامی را پاره پاره کنند. این اقدامات همگی بر علیه شیعه و اهل بیت تمام خواهد شد.
اینها مایه ننگ اهل بیت هستند و مایه ناراحتی و حزن ایشان می باشند. اینها به تمامه از روح مذهب جعفری بی نصیب اند و با اسلام نسبتی ندارند که حدیث زیر آنرا به خوبی نشان داده است:
در حدیث صحیح از حنان بن سدیر است که فرمود: ابوالصباح کنانی به امام صادق عرض کرد: درباره شما از مردم چه زخم زبان ها که نمی شنویم!
امام فرمود: مگر از مردم چه می بینی؟ گفت: هر گاه میان من و فردی دیگر سخن پیش می آید می گوید: جعفری خبیث!
امام فرمود: شما را بخاطر من سرزنش می کنند؟ گفت: آری!
فرمود: به خدا سوگند کسانی از شما که پیروی جعفر را می کنند خیلی اندک اند! تنها اصحاب من کسانی اند که ورع و پارسایی شان شدید باشد، برای خالقش عمل کند و ثواب را از او امید داشته باشد. اینها اصحاب من هستند.
(الکافی (ط – دار الحدیث)، ج3، ص: 197 حدیث 1633 / 6 باب الورع . الکافی، کتاب الإیمان والکفر، باب المؤمن وعلاماته وصفاته، ح 2288، عن محمّد بن یحیى، عن أحمد بن محمّد بن عیسى، عن محمّد بن إسماعیل، عن منصور بزرج، عن مفضّل، عن أبی عبداللَّه علیه السلام، مع زیادة فی أوّله. وفیه، نفس الباب، ح 2302؛ والخصال، ص 295، باب الخمسة، ح 63؛ وصفات الشیعة، ص 7، ح 12؛ و ص 11، ح 21، بسند آخر، وفی کلّ المصادر من قوله: «إنّما أصحابی من اشتدّ» مع اختلاف الوافی، ج 4، ص 326، ح 2032؛ الوسائل، ج 15، ص 244، ح 20398، من قوله: «إنّما أصحابی من اشتدّ»؛ البحار، ج 70، ص 298، ح 6.)
این روایت نشان می دهد که رفتار شیعیان چه تاثیری بر نگاه دیگران به اهل بیت دارد. افراطیون چه به اسم شیعه و چه به اسم سنی مثل داعش با رفتارهای افراطی خودشان دارند نام دین و مذهب را خراب می کنند و گرایش به اسلام و ایمان را در دیگران کمرنگ می سازند.
دعوت به اقتداء به ائمه در نوع مواجهه با مخالفان:
در حدیث صحیح از معاویه بن وهب آمده است که گفت: به ایشان گفتم: چگونه بین خود اقوام مان را درست کنیم و با کسانی که با ما رفت و آمد دارند ولی تحت امر ما نیستند؟
امام فرمود: به ائمه خودتان بنگرید و به آنها اقتدا کنید. آن کاری را بکنید که آنها می کنند. بخدا قسم ما به مریض های آنها سر می زنیم و بر جنازه های شان حاضر می شویم و له یا علیه آنها شهادت می دهیم و امانت های شان را به آنها باز می گردانیم. (الکافی (ط – دار الحدیث)، ج4، ص: 681 رقم 3601 / 4 باب 1- بَابُ مَا یَجِبُ مِنَ الْمُعَاشَرَة . الوافی، ج 5، ص 523، ح 2495؛ الوسائل، ج 12، ص 6، ح 15497.)
ارسال نظر