پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مترجم:مسعود شایگان- گرت پورتر نویسنده، تحلیلگر و تاریخ دان آمریکایی است که پیش از این و در سالهای جنگ ویتنام از فعالان ضد جنگ و صاحب اثر در این حوزه است. تا کنون شش اثر از وی منتشر شده است که ازجمله آنها می توان به (آمریکا،ویتنام و توافقنامه پاریس) و (کامبوج،انقلاب و قحطی) اشاره کرد. وی در تازه ترین اثر خود به بررسی بحران ده ساله هسته ای ایران و عوامل شکل گیری آن پرداخته است. کتاب روند برنامه هسته ای ایران از زمان رژیم پهلوی را بررسی می کند و پس از ذکر مقدمه ی کوتاهی در این باره به بررسی تحولات برنامه هسته ای ایران پس از انقلاب اسلامی می پردازد. وی در کتاب خود به مخالفتها و سنگ اندازی های کشورهای غربی از همان ابتدای انقلاب اسلامی  می پردازد وتاکید می کند که سنگ اندازی ها و کارشکنی های غرب بود که نهایتا به پیگیری سیاست خود کفایی هسته ای توسط ایران انجامید. هشتمین بخش از ترجمه‌ی این کتاب در ادامه می آید:

دورویی بزرگ آژانس در افشای برنامه هسته‌ای ایران
آژانس نه تنها از برنامه غنی سازی ایران خبر داشت بلکه بسیاری از جزئیات سرمنشاهای آن را نیز می دانست.آژانس هم چنین اطلاعات بسیاری پیرامون خریدهای مرتبط با این برنامه داشت.پیش از گزارش نوامبر 2003 آژانس که پیرامون"18 سال برنامه مخفی غنی سازی ایران" سر و صدای زیادی(در رسانه ها)به پا کرد، مقامات آمریکا بارها به صورت عمومی به این برنامه اشاره کرده بودند.آژانس سالها پیش از آن می دانست که ایران فناوری های ایتدایی غنی سازی را بدست آورده، آزمایش سانتریفیوژها را شروع کرده و به دنبال دست یابی به کمک های تکنیکی برای(ساخت) چرخه سوخت کامل است.آژانس هم چنین می دانست که امریکا جزئیات زیادی از خریدهای مرتبط با فناوری هسته ای توسط ایران را ردیابی کرده است.آنچه که آژانس از آن اطلاعی نداشت، میران پیشرفت برنامه هسته ای بود.با این وجود آژانس گزارش خود در نوامبر 2003 مبنی بر وجود فعالیت غنی سازی مخفیانه در ایران را به عنوان یک افشاگری بزرگ منتشر کرد، در صورتی که این ادعا(افشای یک راز محرمانه)یک دورویی بزرگ بود.اگر آژانس در همان زمان انتشار گزارش هم مطلع نبود، بعدها دریافت که ایران برای فعالیت های مخفیانه غنی سازی خود در طی سالهای پیش از آن دلایل محکمی داشته است.

اوایل سال 2004 اندکی پس از آن که ایران به طور رسمی  مواد هسته ای و فعالیتهای گزارش نشده خود را به آژانس اعلام کرد، مقامات ایران به این نهاد توضیح دادند که چگونه تلاش طولانی مدت آمریکا برای منع ایران از دست یابی به فناوری هسته ای، برای آنها گزینه ای جز مخفی نگه داشتن جزئیات فعالیت های آنها پیرامون مساله هسته ای باقی نگذاشته است.البرادعی در خاطراتش اشاره می کند که مقامات ایران برای او شرح دادند که چگونه آمریکا مانع از آن شد که فرانسه و دیگر تهیه کنندگان سوخت اورانیوم غنی شده مورد نیاز ایران را در اختیار این کشور قرار دهند و همین امر باعث شد تا سازمان انرژی اتمی مجبور شود بدون آگاه سازی آژانس به سمت غنی سازی اورانیوم در ایران برود.او تصدیق می کند که گلایه ایران در این باره برحق بود.

 آمریکایی ها نمی خواستند استدلال های مقامات ایران را بشنوند.آنها بیش از دو دهه در تلاش برای منزوی کردن ایران بودند و با این حال ترجیح دادند که مخفی کاری ایران در موضوع هسته ای را دلیلی قطعی بر برنامه ساخت سلاح اتمی توسط ایران در نظر گرفتند.با این حال بسیاری از کشورهای در حال توسعه در این موضوع که ایران برای دوری از تحریم ها به فعالیت زیرزمینی نیاز داشته است با این کشور همدل بودند.

همکاری هسته ای با چین
ایران تعدادی از آزمایش های هسته ای انجام شده بین سالهای 1981 تا 2003 را به آژانس اطلاع نداد و همین مساله به عنوان شاهدی آشکار بر نظامی بودن کل برنامه هسته ای ایران ذکر می شود.با این حال وقتی ایران به این باور رسید که آژانس قصد کمک به برنامه هسته ای این کشور را دارد، برنامه کامل خود برای تولید سوخت و تبدیل اورانیوم(که شامل نیروگاهی آزمایشگاهی برای تبدیل اورانیوم می شد) را به آژانس اعلام کرد.این آزمایش ها در آن زمان با اورانیومی انجام شد که در سال 1977 وارد کشور شده بود و در پی درخواست سال 1978 ایران از پادمان معاف شد.

سال 1988 ایران آژانس را نسبت به آزمایش های تبدیل اورانیوم و نیز آزمایش هایی که با کیک زردهای وارد شده از آفریقای جنوبی در سال 1982 آگاه کرد.

بنابراین ایران با آگاه سازی آژانس نسبت به آزمایش های دارای اورانیوم وارد شده از آفریقا مشکلی نداشت.آزمایش هایی که پتانسیل قابل توجهی برای فناوری هسته ای محسوب نمی شدند.با این حال وقتی که ایرانیان با اورانیوم وارد شده از چین فعالیت های هسته ای انجام دادند رفتارشان بسیار محرمانه تر یود.هیچ کدام از این فعالیت ها تا سال 2003، زمانی که دیگر نمی شد آنها را مخفی کرد، به آژانس گزارش نشده بود.

دلیل مخفی سای این بود که کشور چین مهم ترین شریک همکاری های هسته ای ایران محسوب می شد و در عین حال برای قطع این همکاری تحت فشاری سنگین از سوی آمریکا بود.قرارداد سال 1991 ایران با چین برای خرید 1800 کیلوگرم اورانیوم طبیعی قراردادی بسیار مهم محسوب می شد.اورانیوم مذکور در قالب سه محموله خریداری شد.1000 کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم، 400 کیلوگرم تترافلوراید اورانیوم و 400 کیلوگرم دی اکسید اورانیوم.در طی 12 سال پس از آن نه ایران و نه چین آژانس را از این معامله مطلع نکردند.

ایرانیان استدلال می کردند که ایران استدلال می کرد که 13 صدم کیلوگرم اورانیوم غنی شده ای که می توانست از این 1800 کیلوگرم تولید شود بسیار کم تر از آن بود که بخواهد تحت پوشش توافقنامه پادمان درآید.(ایران در نامه ای به آژانس مطلع ساختن این نهاد از واردات کم تر از یک کیلوگرم اورانیومآژانس ادعا می کرد کهیک کیلوگرمی که ایران در بالا ادعا کرده بود میرانی است که پیش از واردات آن باید آژانس مطلع شود.(و در موارد دیگری که کم تر از این میزان نیست لازم به اطلاع دادن پیش از واردات ندارد اما باید گزارش واردات به آژانس داده شود)

چرا ایران و چین همکاری هسته ای خود را مخفی می کردند؟
به هرحال، دلیل اصلی مخفی کردن موضوع از آژانس این بود که چین برای جلوگیری از عمل متقابل آمریکا به مخفی بودن این قرار داد نیاز داشت.در قرارداد 1985 چین پذیرفت که 4 راکتور برای تحقیق و آموزش به همراه سوخت آن‌ها به ایران بدهد.هم چنین طبق آن(قرارداد)مهندسان ایرانی را برای اموری از جمله طراحی راکتورهای پلوتونیوم مورد تعلیم قراردهد.این توافق در آن زمان اعلام نشد چرا که قرار بود قرارداد همکاری هسته ای آمریکا و چین که سال 1984 مورد توافق طرفین قرار گرفته بود جولای 1985 در کنگره تصویب شود.
واقعیت این بود که ایران به طور کامل توافقنامه پادمان را انجام داده بود اما چین دلیل قانع کننده ای برای ترس از آشکار شدن این توافق داشت. مخالفان آمریکایی همکاری هسته ای با چین هرگونه توافق ایران و چین را دلیلی بر عدم صداقت چین در انجام تعهدات منع اشاعه این کشور اعلام می کردند.از ابتدای مذاکرات آمریکا و چین برای همکاری هسته ای آمریکا از این کشور درخواست کرد که تمام فعالیت ها و مواد هسته ای خود را زیر نظر پادمان آژانس قرار دهد تا این تضمین ایجاد شود که این کشور برای پشتیبانی از برنامه های هسته ای نظامی صادراتی انجام نمی دهد. 

نماینده جمهوری خواه مارکی رئیس کمیته فرعی مواد انرژی که پیرامون این موضوع در جلسه استماع توضیح داد،بیان کرد که کندی سفیر آمریکا به (non-paper)ای  طبقه بندی شده اشاره کرده است که در آن چینی ها موافقت خود با این مساله را اعلام کرده اند.

معاون وزیر خارجه آمریکا جیمز دیواین در جلسه استماع کنگره تایید کرد که چین شفاها تضمین داده که در تمام صادرات های هسته ای خود پادمان را رعایت می کند.با این حال آن زمان چین توافقی در این رمینه امضا نکرد و  همین امر راه گریزی برای همکاری با ایران بدون اطلاع دادن به آژانس و دوری ازتحریم توسط آمریکا بود.سرویس اطلاعاتی آمریکا از جزئیات توافق نامه همکاری ژوئن 1984 میان ایران و چین خبر نداشت اما اندکی پیش از آن که توافق چین و آمریکا در اکتبر 1985 امضا شود شایعاتی مبنی بر این توافق ایران و چین برای فروش برخی فناوری های حساس هسته ای به ایران منتشر شد.فوریه 1986 چین صراحتا هرگونه همکاری هسته ای با ایران را رد کرد. سال 1989 چین پذیرفت که برای ایران کالوتورون(دستگاهی ابتدایی برای جداسازی ایزوتوپ که در دهه 1940 ساخته شد) برای اهداف تحقیقاتی فراهم کند.

سال 1991 این کشور موافقت کرد که یک راکتور 27 کیلوواتی برای اهداف تحقیقاتی به ایران بدهد. پس از آن که آمریکا این دو توافق را عمومی کرده و نگرانی خود را از هرگونه همکاری هسته ای ایران و چین ابراز کرد وزیر خارجه چین برای اولین بار در نوامبر 1991 وجود این توافق ها را تایید کرد. مقامات آمریکا در واکنش به این امر، چین را متهم به فراهم کردن امکان ساخت سلاح هسته ای توسط ایران کردند.

فشار آمریکا و لغو قرارداد ایران با چین
اما در فوریه 1992 آژانس از این کالوتورون بازرسی کرده و تایید کرد که دستگاه مذکور هیچ گونه قابلیت غنی سازی و یا امکانات انتقال مواد رادیواکتیو را ندارد لذا همان گونه که ایران و چین ادعا کرده بودند تنها می تواند برای اهداف پزشکی استفاده شود.مهم ترین توافق ایران و چین فروش 1800 کیلوگرم اورانیوم طبیعی به ایران بود که در سال 1991 به طور محرمانه صورت پذیرفت.نه چین و نه ایران نمی خواستند این قرارداد فاش شود.اگر این اتفاق در همان همان زمان می افتاد برای روابط پکن با آمریکا گران تمام می شد.

دولت آمریکا برای وادار کردن چین به قطع هرگونه همکاری هسته ای با ایران به شدت تحت فشارهای داخلی بود و کنگره نیز وضعیت دولت چین را مانند کشورهای کامله الوداد قرار داده بود.پیش از آن طی چندین لایحه وضعیت دولت کامله الوداد به مسائل متعددی مانند منع اشاعه تعلق گرفته بود.دولت بوش فشار خود بر دولت چین برای لغو کردن تصمیمش مبنی بر دادن راکتور 27 کیلوواتی به ایران را آغاز کرد.مارس 1992 استاپلتون روی سفیر آمریکا عزم آمریکا برای جلوگیری از دست یابی ایران به فناوری های هسته ای که می تواند در نهایت به توسعه سلاح نظامی بینجامد را به چین اعلام کرد.

زمانی که واشنگتن فهمید چین قصد تحویل راکتور 20 مگاواتی به ایران را دارد فشار ها ادامه یافت.چین اکتبر 1992 به دلایلی که در ظاهر فنی و تکنیکی بود این قرارداد را لغو کرد ولی تقریبا واضح است که دلیل این کار فشارهای آمریکا بوده است.حوادث سالهای 1985 تا 1992 بر ایران ثابت کرد که با گزارش اورانیوم به آژانس همکاری های هسته ای این کشور با چین به خطر خواهد افتاد.در سالهای 1990 تا 1997 ایران کم و بیش به مذاکرات خود با چین برای دست یابی به تاسیسات تبدیل اورانیومیا همان یو‌سی‌اف(که هدف اصلی ایران در ان مقطع بود) ادامه داد.در همین مقطع ایران آزمایشاتی در مقیاس کوچک با استفاده از اورانیوم وارداتی از چین انجام داد و البته این امر را از آژاس مخفی نمود.

اگر این آزمایش ها گزارش می شد طبعا واردات اورانیوم از چین هم افشا می شد و این مساله دور جدیدی از فشارهای دیپلماتیک آمریکا برای قطع هرگونه همکاری هسته ای با ایران را آغاز می کرد.اکثر اورانیوم خریداری شده از چین در یک سری آزمایشکه بین سالهای 1995 تا 2000 در آزمایشگاه جابربن حیان انجام شد و هگزافلوراید اورانیوم را بهفلز اورانیوم(به منظور این که بعدها در غنی سازی لیزری انجام شود) تبدیل گشت.سال 1997 پس از فشارهای سنگین آمریکا چین قرارداد یو سی اف را لغو کرد.با این حال پس از آن هم ایران انگیزه ای قوی برای مطلع نگردن آژانس پیرامون استفاده از اورانیوم خریداری شده از چین داشت:بخشی از این اورانیوم بین سالهای 1999 تا 2002 در آزمایش سانتریفیوژها استفاده شده بود.

همین استدلال برای برنامه غنی سازی لیزری ایران نیز وجود داشت.برنامه ای که عمیقا وابسته به فناوری های وارداتی از چین و کشوری دیگر بود که گرچه آژانس هیچ گاه از آن مطلع نشد اما احتمالا روسیه بوده است.هر یک از آزمایش هایی که ایران پیش از سال 2003 به آژانس اعلام نکرده بود و در این سال آزانس را مطلع می کرد فراهم کنندگان فناوری ها و موارد را نیز گرفتار می کرد و ایران می دانست که اگر نقش این کشورهای فراهم کننده فاش شود تحت فشار سنگین آمریکا قرار خواهند گرفت.مقامات آمریکا دلیل پنهان کاری های ایران نسبت به آزمایش هایی که در آنها اورانیوم استفاده شده را ارتباط این آزمایش ها با برنامه نظامی اتمی می دانند اما(با توجه به توضیحات گفته شده) می توان انگیزه ایران از مخفی کردن این آزمایش ها را بدون ادعای ارتباط با برنامه اتمی شرح داد. 

با این حال ایالت متحده و متحدانش از مخفی کاری ایران در برنامه اتمی، برای ایجاد این سوءظن استفاده کردند که ایران از برنامه هسته ای شهروندی خود برای پنهان کردن برنامه اتمی نظامی استفاده می کند.فضای ایجاد شده از سوء ظن باعث شد که در گفت و گوهای شکل گرفته پیرامون برنامه هسته ای ایران توجه به ریشه های مذهبی و سیاسی شکل دهنده‌ی سیاست هسته‌ای ایران مورد غفلت قرار بگیرد.ابن مساله بخشی از تاریخ ناگفته‌ی ایران هراسی هسته ای است که ما اکنون آن را بازگو می‌کنیم.