در طول بيش از يك سال از عمر دولت يازدهم، يكي از بحث برانگيزترين محورها در بررسي، در رويكرد و عملكرد به نوع مواجهه اين دولت با مخالفان و منتقدان اختصاص يافته است. هرچند اين دولت با شعار مهيا شدن فضاي نقد و نقدپذيري بر سركار آمد، اما در وادي عمل، روبه‌رو شدن آن با انتقادها و منتقدان غيرقابل انتظار بوده است. 

توقيف و برخورد با رسانه‌هاي منتقد، شكايت از چهره‌هاي سياسي منتقد و به كار بردن الفاظ بحث برانگيز و قابل تأمل درباره منتقدان، همه و همه در حالي اتفاق افتاده كه هم اكنون در اولين سالگرد تشكيل اين دولت هستيم. از آنجايي كه اين بحث درخور تأمل است، در ادامه كوشش خواهد شد از جوانب مختلف مورد مداقه و بررسي قرار گيرد:

1- تا كنون اين‌گونه مسبوق به سابقه بوده است كه دولت‌ها در ابتداي امر، از سعه صدر بيشتري در مقابل منتقدان برخوردار بوده و معمولاً با گذر زمان و افزايش فشار كار دولت‌ها، بعضاً طاقت از كف داده و در مقابل منتقدان ناشكيبايي به خرج مي‌دهند اما اكنون با كمال شگفتي با دولتي تازه نفس مواجه هستيم كه نه همه آن، اما بخش‌هاي قابل اعتناي آن در مواجهه با منتقدان مشابه رويكردهاي دولت‌هاي گذشته در سال‌هاي پاياني كارشان برخورد مي‌كنند. به اين معنا كه برخي دولتمردان تاب و تحمل گاه يك انتقاد كوچك را نيز ندارند. اين رويكرد بي‌سابقه در حالي در اين دولت مشاهده مي‌شود كه شعار بنيادين آن دقيقاً در نقطه مقابل آن يعني «اعتدال» طرح شده است. 

2- در خصوص چرايي وجود اين رويكرد، مي‌توان ريشه‌هاي آن را در چند عامل گوناگون جست‌وجو كرد. نخست مشابهت رفتاري ميان دولت كنوني و دولت پنجم و ششم (معروف به سازندگي كه اتفاقاً تقارب زيادي ميان دولت يازدهم و دولت مذكور از جهت گفتمان و طبقه مديران وجود دارد) است. اصولاً يكي از ويژگي‌هاي رفتاري مديران تكنوكرات آن است كه آنچه را مسير توسعه تلقي مي‌كنند به مثابه وحي منزلي مي‌دانند كه الا و لابد بايد اجرايي شود و در اين مسير چندان به نظرات افكار عمومي و منتقدان توجه نمي‌كنند. در اين مسئله گاه تا آن حد افراط مي‌گردد كه منتقدان و مخالفان اين سياست‌ها محدود مي‌شوند كه نمونه آن را در محدودسازي نشريات منتقد سياست‌هاي ليبرال دولت سازندگي مي‌توان ديد. عامل ديگر را بايد در آفت عمومي برخي محافل آكادميك و علمي كشور جست‌وجو نمود كه مدل‌هاي ظاهراً رايج ارائه شده توسط انديشمندان و محافل غربي- كه از قضا گاه تاريخ مصرفشان در خود غرب به اتمام رسيده است- را بسان وحي منزل مي‌دانند كه نبايد هيچ ترديدي در پياده‌سازي آن داشت. در مقابل كساني كه جسارت مي‌يابند در اين مفاهيم و گزاره‌ها ترديد كنند، متهم به بي‌سوادي مي‌شوند و مع‌الأسف مشاهده مي‌شود اين آفت به برخي نخبگان دولت نيز سرايت يافته است. 

3- به نظر مي‌رسد اتخاذ چنين رويكردي در مقابل انتقاد و منتقدان در آينده دولت تأثيراتي غيرقابل جبران خواهد گذاشت كه نيازمند آسيب‌شناسي است. نبايد هرگز فراموش كرد كه بدنه اجتماعي‌اي كه در پيروزي دولت مؤثر بوده است، جمعيتي شامل اندكي بالاتر از اكثريت 50درصد را تشكيل مي‌دهد و معقول است كه نخبگان دولت يازدهم برنامه‌ريزي جامعي براي افزايش بدنه حاميان خود چه از ميان نخبگان و چه افكار عمومي داشته باشند. در چنين شرايطي انتظار حداقلي آن است كه دولت با گشاده‌رويي از منتقدان استقبال كرده و تلاش كند مخالفان خود را به منتقدان خود و منتقدان خود را به حاميان خود تبديل كند. با اين حال نه تنها اقدام مشهودي در جهت جذب منتقدان دولت انجام نمي‌گيردكه يكي از چهره‌هاي متنفذ دولت در اظهاراتي ناپخته 49.5 درصدي را كه به رقباي رئيس‌جمهور رأي داده‌اند ‌حاميان بي‌قانوني معرفي مي‌كند. گويي اين عضو بلندپايه دولت به دست خود، به دنبال آن است كه نزديك به نيمي از جمعيت كشور را در مقابل دولت قرار دهد. 

4- با توجه به آنچه مورد اشاره واقع شد، مي‌توان گفت در سنجه جاذبه و دافعه دولت يازدهم، متأسفانه كفه سنگيني تاكنون به نفع دافعه بوده است و اين در حالي است كه ميزان آراي انتخابات سال گذشته به خوبي نشان مي‌دهد اين دولت بيش از هر دولتي، نيازمند تقويت بدنه حاميان خود است. دولت يازدهم بيش از همه دولت‌هاي گذشته بايد تلاش كند حاميان خود را افزايش دهد و اين محقق نخواهد شد مگر به گشاده‌رويي و استقبال از انتقاد. 

5- از جنبه ديگري نيز مواجهه صحيح دولت با منتقدان ضروري است. روشن است كه برخلاف توهم توطئه‌اي كه در برخي مشاهده مي‌شود، همه منتقدان دولت به دنبال تخريب و مانع‌تراشي براي فعاليت آن نيستند و يكي دانستن انتقاد و تخريب و با يك چوب همه را راندن، نتيجه‌اي نخواهد داشت به جز آنكه نواقص كار برطرف نخواهد شد و در مقابل به تدريج كساني پيرامون مديران حلقه خواهند زد كه با تملق عيوب آنها را پنهان مي‌دارند. نتيجه چنين رويكردي ناكارآمدي دولت است كه پيامدهاي منفي‌اي به دنبال خواهد داشت. 

رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت امام خامنه‌اي در سال 1389، در ديدار اعضاي هيئت دولت وقت مي‌فرمايند: «انتقادپذيري را در خودتان نهادينه كنيد. بايد جوري باشد كه مسئولان دولتي انتقادپذيري را در نفس خودشان پذيرا باشند. البته اين كار، سخت هم هست، اما بايد با سعه صدر برخورد كرد، كه «آله الرّياسه سعه الصّدر». البته رياست به معناي آن بالانشيني‌ها نيست. اگر بخواهيد مديريت كنيد، ناچاريد سعه صدر داشته باشيد و يك چيزهايي را تحمل كنيد.»

بارها در آموزه‌هاي اسلامي بر اين نكته تأكيد شده است كه دوست حقيقي هر كس آن است كه عيوب او را متذكر شود و دشمن حقيقي آن كسي از عيوبش را با تملق پنهان سازد. از اين رو دولتمردان يازدهم در برابر آزموني حساس و مهم قرارگرفته‌اند. اگر آستانه تحمل و سعه صدر خويش را در برابر انتقادهاي سازنده منتقدان دلسوز بالا برند مي‌توانند حتي اين انتقادها را به فرصت تبديل كنند و اگر رويكرد كنوني ادامه يابد مي‌تواند حتي به تهديد بزرگي در برابر كارآمدي و موفقيت اين دولت تبديل شود.