به گزارش پارس به نقل از  فارس، برخی از مورخان که در کشور زندگی می‌‌کنند به صورت تدریجی و ملایم، شروع به تطهیر رضاخان کرده‌اند و این تطهیر با قدرت هرچه بیشتر در خارج از کشور توسط شبکه‌‌های ماهواره‌ای ادامه یافته است. در برنامه‌های گوناگون این شبکه‌ها رضا‌خان را در حد قهرمان ملی که امنیت و مدرنیته را برای ایران به ارمغان آورده است بالابرده‌اند. برای بررسی تاریخی اینکه هدف از تطهیر رضاخان چیست به گفت‌وگو با کیوان لولویی عضو هئیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی نشستیم که در ذیل می‌آید:

*مهمترین دلیل تاریخی که نشان می‌دهد رضاشاه و کودتای سوم اسفند 1299 با کمک انگلیسی‌ها صورت گرفته است، چیست؟

ـ به قدرت رسیدن رضاشاه در ایران به عقیده بسیاری مورخان همچون ایرج ذوقی، جواد شیخ‌اسلامی، محور طلوعی و جورج لنزوسکی نتیجه انقلاب بلشویکی اکتبر در روسیه می‌دانند. یعنی چون وقوع این انقلاب و موقعیت آن، همراه با سیاست‌های ضد استعماری رژیم انقلابی، معادلات سیاسی در منطقه، خصوصا در ایران را بهم زد و به گونه‌ای شد که تهدیدی جدی برای منافع دولت انگلستان به شمار می‌رفت، لذا بریتانیا مجبور شد برای جلوگیری از نفوذ تدریجی رژیم انقلاب در ایران که اوج آن در اشغال گیلان توسط بلشویک‌ها مشاهده می‌شد، دست به ایجاد یک حکومت مقتدر مرکزی بزند. در حقیقت ایجاد چنین حکومتی، واکنشی بود برای جلوگیری از نفوذ بلشویکها که در قالب کودتای سوم اسفند 1299 نمایان شد. از سوی دیگر انقلاب اکتبر روسیه، به نوعی موجب بروز اندیشه های انقلابی و روحیه آزادی‌خواهی در شهرهای شمالی ایران شد، به طوری که این اندیشه‌های انقلابی در ایجاد و گسترش هرج و مرج در آن نواحی بسیار مؤثر افتاد و ایران نیز آمادگی لازم را برای پذیرش یک حکومت مقتدر مرکزی پیدا کرد.دولت بلشویکی سعی داشت زمینه‌های نفوذش را در ایران فراهم کند و بدین ترتیب با انگلستان - که با انقلاب به مبارزه برخاسته بود - مقابله کند. بدنبال آن، قرارداد 1919.م - 1298 خورشیدی ایران و انگلیس که در جهت جلوگیری از وسعه نفوذ افکار بلشویکی بود صورت گرفت.

قرارداد 1919 توسط وثوق‌الدوله و 2 نفر از اعضای کابینه‌اش یعنی نصرت‌الدوله فیروز (وزیر عدلیه) و صارم‌الدوله (وزیر دارایی) به نمایندگی از جانب انگلیس و مشاوران سیاسی او به طور محرمانه انجام می‌شد و به موجب آن تسط دولت انگلیس بر شئون نظامی - سیاسی و اقتصادی ایران مسلم و سرتاسر خاک ایران تحت حاکمیت غیر مستقیم بریتانیا قرار می‌گرفت و اوضاع را وفق هیجانات انگلیسی‌ها پیش می‌برد.

دلیل دیگر اینکه سید ضیاءالدین طباطبایی قوه سیاسی و رضاخان سرتیپ قزاق، قوه اجراء‌کننده نظامی این کودتا بود. و همان‌طور که همه می‌دانند رضاخان توسط ژنرال سر ادموند آیرونساید، فرمانده نظامی منطقه به فرماندهی بریکاد قزاق منصوب شد و این فرمانده انگلیسی به خوبی می‌دانست که رضاخان از این قدرتی که بدست آورده برای برکناری یا مقابله با احمدشا قاجار استفاده خواهد کرد، و این همان کاری بود که رضاخان انجام داد. او پایتخت را اشغال کرد و تمام ادارات و مؤسسات آن را به اختیار خود درآورد و وزیر جنگ شد و سایر ماجراها تا تاج‌گذاری وی.

از جمله اسناد انگلیسی در این زمینه نوشته‌های رابرت گراهام در کتاب «ایران سراب قدرت» است که به نقش انگلیسی‌ها به وضوح اشاره کرده است و در سال 58 به فارسی ترجمه نیز شده است.

* چرا برخی از مورخان سعی می‌کنند به تطهیر رضاخان بپردازند؟

ـ در آن زمان افکار عمومی و احساسات مردم در برابر کودتای 1299 نه با شوق و استقبال بود و نه با مخالفت و اعتراض، از جریانات پشت پرده اطلاع درستی نداشتند، هرچند ابتکار و اختیار کارها را در دست انگلیسی‌ها می‌دانستند و لذا کم و بیش حالت تسلیم داشتند، زیرا از احمد شاه هم دل خوشی نداشتند.

از سوی دیگر در مورد عامل یا عاملین کودتا، چون انگلیسی‌ها بیشتر از هر کسی مورد سوء‌ظن بودند، سعی و کوشش آنها بر این بود که دخالت خود را پنهان نگاه دارند و چون با سقوط حکومت صد روزه سید ضیاء و تشکیل مجلس دوره چهارم روزنامه‌ها، گاه و بیگاه در اطراف کودتا مطالبی می‌نوشتند و درباره علت و بانیان آن به بحث می‌پرداختند، لذا برای جلوگیری از این گونه انتشارات، عامل نظامی کودتا یعنی رضاخان سردار سپه (وزیر جنگ) را وا داشتند با بیان معروف خود که «با حضور من مسبب حقیقی کودتا را تجسس کردن مضحک نیست؟» خویش را عامل کودتا معرفی کند و انگلیسی‌ها را از آن مبری کند، و با تهدید به مجازات، نویسندگان را بترساند که دیگر در این مقوله مطلبی ننویسند. به قول مرحوم سید حسن مدرس: «انگلیسی‌ها حاضر بودند، یکی دو میلیون خرج کنند تا این وصله را از خود بکنند. رضاخان به رایگان تمام گناه‌ها را به گردن گرفت و آنها را از این مخمصه بین‌المللی فارغ کرد که در آینده دولت ایران نتواند گله‌گذاری در این زمینه بنماید.»

به قول زین‌العابدین فروزش مدیر وقت روزنامه نجات که در مقاله شدید‌اللحنی به سردار سپه نوشت: عامل کودتا انگلیسی‌ها بودند اگر تو به این اقدام مبادرت نمی‌کردی، یک صاحب منصب و افسر دیگری را می‌آوردند.