به گزارش پارس به نقل از تسنیم، صدای آژیرهای خطر در تل آویو و دیگر شهرها قطع نمی شود. اشغالگران مجبورند ساعاتی از روز را در پناهگاه ها بمانند و از قدم زدن و تردد و در خیابان هایی که یک روزی برای آن ها امن بود، بپرهیزند. چرا؟ چون موشک های مقاومت معلوم نیست این بار کدام خیابان را هدف گرفته باشند و یا قرار باشد به کدام برج شهر تل آویو اصابت کنند.


گذشته از اینها، دیگر پای پهپادهای مقاومت فلسطینی هم به سرزمین های اشغالی باز شده است و اگر برای اولین بار در یکی دو سال اخیر، پهپاد «ایوب» حزب الله توانست خود را بر فراز مهمترین مناطق حیاتی صهیونیستها برساند، امروز آنها سایه «ابابیل» حماس را هم بالای سر خود حس می کنند.

همین چند روز پیش بود که در حین جنگ غزه، شبکه 2 اسرائیل از مشاهده یک هواپیمایی شناسایی حماس در یافا و قدس خبر داد و گردان‌های القسام نیز اعلام کردند که تعدادی از پهپادهای خود را برای انجام ماموریت ویژه به داخل عمق سرزمین های اشغالی فرستاده‌اند.


منابع فلسطینی اعلام کردند که پهپادهای القسام به عمق 60 کیلومتری سرزمین های اشغالی نفوذ کرده‌اند. از طرف دیگر شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس با صدور بیانیه‌ای جزئیاتی در مورد پهپادهای جدید خود منتشر کرد. القسام اعلام کرد که پهپادهای ابابیل 1 در سه نوع توسط مهندسین داخلی طراحی شده که در ماموریت‌های زیر به کار گرفته می‌شوند:

1- پهپاد A1A دارای ماموریت شناسایی

2- پهپاد A1B دارای ماموریت هجومی با قابلیت پرتاب موشک

3- پهپاد A1C دارای ماموریت هجومی و انتحاری


القسام در این بیانیه تاکید کرد: پهپادهای ما سه دور پرواز را انجام داده‌اند که هر دور با چند پهپاد صورت گرفته است و هر پرواز ماموریت ویژه خود را داشته است و ارتباط با یکی از این پهپادها در پرواز اول و با دیگری در پرواز دوم قطع شده است.

این بیانیه می افزود: گردان‌ های القسام غافلگیری امروز را انجام داد و این اولین باری نیست که پهپادهای ما در عمق خاک اسرائل نفوذ می کنند. ما امروز برای اولین بار فاش می‌کنیم که پیشتر پهپادهای ما در یکی از ماموریت‌های مشخص خود بر فراز ساختمان وزارت جنگ اسرائیل «الکریاة» در تل آویو که حمله به غزه از آنجا رهبری می‌شود پرواز کرده است.

 
 
حال این سوال پیش می‌آید: «موشک های فجر، گراد، قسام، پهپادهای رزمی و ... چطور می توانند از پرسروصداترین سامانه دفاع هوایی در جهان عبور کنند؟»

* گنبدی که قرار بود «آهنین» باشد

بعد از تجربه جنگ لبنان و شکست ارتش اسراییل در مقابل حزب ‌الله در تابستان 2006 میلادی (جنگ 33روزه)، رژیم صهیونیستی به ‌طور جدی به فکر تقویت سیستم دفاع موشکی خود افتاد.

این رژیم پیش از این، سیستم دوربرد موسوم به «پیکان» (Arrow) را طراحی کرده‌ بود، اما بعد از جنگ 33 روزه لبنان، تصمیم گرفت که با سرمایه‌ گذاری سنگین، سیستم «گنبد آهنین» (Iron Dome) را طراحی و تولید کند.

 
 
سیستم دفاع ضدموشکی «گنبد آهنین» یک سامانه دفاع زمین به هوای توسعه‌داده‌ شده توسط صنایع دفاعی «رافائل» اسراییل برای مقابله با انواع موشک‌ها و تهدیدات هوایی علیه سرزمین های اشغالی است و بنا بر ادعای فرماندهان ارتش صهیونیستی توانایی تشخیص آن را دارد که کدام موشک به سمت مناطق مسکونی و کدام به سمت مناطق بی‌خطر می رود و از قابلیت درگیری با چندین هدف و شبکه محور بودن چندین سیستم فعال در منطقه که با هم همیشه در حال تبادل اطلاعات می باشند نیز برخوردار است.

اسراییل مدعی است این سیستم تنها در یک ماه (در طول نبرد با مقاومت فلسطین) توانسته است 80 درصد از 300 راکتهایی که از غزه به سمت سرزمین اشغالی شلیک شده را مهار کند.

 
سیستم موشکی گنبد آهنین دارای 3 بخش «رادار ردیابی موشک»، «مرکز کنترل» و «بخش شلیک موشک» بوده و شکل اولیه این سیستم نیز به‌ صورت موشک‌های پاتریوت آمریکا در سرزمین های اشغالی و عربستان به کار گرفته می‌‌شد.

طرح استقرار این سامانه در فوریه 2007 توسط عمیر پرتز، وزیر دفاع وقت رژیم صهیونیستی، مطرح و در مارس 2011 مورد بهره برداری قرار گرفت.

 
به گفته برخی منابع خبری، هزینه طراحی و استقرار «گنبد آهنین» بیش از یک میلیارد یورو برآورد شده‌ بود. در حالی که این سیستم در داخل رژیم صهیونیستی منتقدان زیادی داشت که موجب شد تا بخشی از هزینه های آن توسط آمریکا تامین شود.

 
حال این سامانه عریض و طویل دفاع موشکی که می کوشد تا 24 ساعته از امنیت سرزمین هایی که همیشه سایه ترس و مرگ را بر سر شهروندان خود می بیند، دفاع کند، در ادامه ناکارآمدی‌های خود، نه تنها این وظیفه اصلی خود را تامین نکرده، بلکه خود امروز به خطری جدی برای امنیت شهرک نشینان صهیونیست تبدیل شده است.

* گنبد آهنین؛ ناتوان در برابر راکتهای فلسطینی

در جریان جنگ 8 روزه رژیم صهیونیستی علیه مقاومت اسلامی در فلسطین، نیروهای مقاومت برای اولین بار دست به موشک باران انبوه سرزمین های اشغالی زد به نحوی که تعداد زیادی از راکت های برد کوتاه «فجر»، از غزه به سمت پایتخت این رژیم یعنی تل‌آویو و برخی شهرهای صهیونیستی شلیک شد و به برخی مراکز در این شهرها نیز اصابت کرد.

 
 
این در حالی بود که ارتش صهیونیستی بخش عمده‌ای از سامانه موشکی «گنبد آهنین» را دقیقا به منظور مقابله با موشک‌های گروه های فلسطینی، در نزدیکی باریکه غزه مستقر کرده تا بتواند جلوی موشکهای مقاومت را بگیرد اما در این جنگ و در صحنه عمل آشکار شد که این سامانه حداقل در برابر حجم انبوه موشک باران موفق نخواهد بود.

 
 
بنابراین وقتی گنبد آهنین نمی‌تواند در برابر راکتهای معمولی مقاومت فلسطین، از امنیت سرزمین‌های اشغالی محافظت کند، به طریق اولی در برابر موشک های پیشرفته و «نقطه‌زن» حزب الله لبنان و نیز موشک‌های دوربُرد ایرانی نظیر «سجیل» و «شهاب» و «قدر» و «عاشورا»، قادر به هیچ عکس‌العملی نخواهد بود.

 
 

* جولان پهپاد ایرانی حزب الله در آسمان اسراییل

مهرماه سال 91 بود که خبری مهم در رسانه های بین‌المللی منتشر شد.

این خبر حاکی از آن بود که یک فروند پهپاد ناشناس در مسیر رسیدن به نیروگاه اتمی دیمونا و در عمق سرزمین های اشغالی شناسایی و مورد هدف قرار گرفته است.

این هواپیمای بدون سرنشین توانسته بود با عبور از دید رادارهای فوق پیشرفته، وارد فضای سرزمین‌های اشغالی شده و با طی مسیری در حدود 300 کیلومتر و عبور از روی مهمترین مراکز نفتی و نظامی اسراییل، طی 3 ساعت، خود را به نزدیکی اصلی‌ترین مرکز تاسیسات هسته ای این رژیم یعنی نیروگاه دیمونا در عمق صحرای نقب برساند؛ این موضوع حتی پس از کشف و انهدام نیز تا چند روز، به معمای لاینحل سردمداران این رژیم تبدیل شده بود.


اگر چه در همان ابتدای کار، گمانه زنی‌های متعددی در خصوص این پهپاد صورت گرفت اما اندکی بعد با سخنرانی سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان معلوم گردید که این ماجرا، جدیدترین سناریوی حزب الله برای غافلگیری ارتش شکست ناپذیر! صهیونیستی است؛ ماجرایی که برای چندمین بار، حیثیت این رژیم را بر سر آنچه که سالها به آن افتخار می‌کرد لکه دار می‌کرد: ورود یک شیء پرنده به فضای سرزمینی که به گفته منابع نظامی غربی، پیشرفته‌ترین سامانه‌های راداری و دفاع موشکی با نام «گنبد آهنین» از آن دفاع می کنند.

اگر حزب الله لبنان در مقاطع مختلفی همچون جنگ 33 روزه، جنگهای منتهی به آزادسازی جنوب لبنان در سال 2000 و یا در انجام عملیاتهای شناسایی و شنود اطلاعاتی، توانسته بود ضربات بی‌آبروکننده‌ای به ارتش اسراییل بزند (مانند ضربات پی در پی حزب الله در جنگ 33 روزه به تانک فوق پیشرفته مرکاوا به عنوان ناموس ارتش صهیونیست و یا عملیات شنود اطلاعات جنگنده های ارتش اسراییل) اما این بار با بکارگیری سامانه هوایی و نفوذ به آسمان «محافظت شده‌ترین نقطه دنیا»، فصل جدیدی از نبرد میان حزب الله و اسراییل را رقم می‌زد.

دو نکته بارز در مسیر پروازی این هواپیمای بدون سرنشین آن بود که توانست حریم عملیاتی و حریم هوایی اسرائیل را بدون هیچگونه ردیابی طی کند.

حریم عملیاتی اسرائیل، منطقه‌ نفوذ و سیطره پدافند دفاع هوایی اسرائیل بوده که بالغ بر 150 کیلومتر در عمق دریا است. حریم هوایی، معمولا حریم قانونی هر کشوری است که تا 70 کیلومتر بالای دریا امتداد می‌یابد.

این پهپاد پرواز خود را بر فراز ناوگان‌های حاضر در مرز دریایی فلسطین اشغالی ادامه داد، جایی که ناوگان‌های آمریکا، کشورهای غربی و اسرائیل حضور داشتند که همگی برای دفاع و محافظت از حریم اسرائیل فعالیت می‌کنند.

پهپاد «ایوب» توانسته بود بدون شناسایی شدن، تمام ردیاب‌ها و رادارهای اسرائیل را پشت سر گذاشته و حتی پرواز و جمع آوری اطلاعات بر فراز سکوهای نفتی اسرائیل را نیز از دست ندهد.

البته حزب الله لبنان به طور دقیق مشخص نکرد که پهپاد «ایوب» دقیقا از چه نقطه‌ای وارد سرزمین‌های اشغالی شد اما 3 مسیر پروازی را برای ورود این هواپیمای بدون سرنشین به سرزمین اشغالی مشخص کرد.

این پهپاد توانست از سامانه دفاع موشکی «گنبد آهنین» که در سرتاسر مرز نوار غزه مستقر شده بدون شناسایی عبور کرده و با پرواز بر فراز مهمترین پایگاه‌های نظامی اسرائیل، عملیات شناسایی خود را انجام دهد.

در مرحله آخر از این ماجرا، پهپاد «ایوب» توانسته بود خود را تا نزدیکی سایت هسته‌ای دیمونا در عمق صحرای نقب برساند و در این منطقه بود که وجود آن شناسایی شد.

بر اساس اعتراف صهیونیست‌ها، شناسایی این پهپاد توسط رادارها نبوده و توسط دیده‌بان‌ها و از طریق چشم انجام شده است.

البته با اعلام دبیر کل حزب الله مبنی بر ایرانی بودن این پهپاد، زنگ خطر دیگری برای سران رژیم صهیونیستی به صدا در آمد که «وقتی سامانه‌های پدافندی آنها در برابر پهپاد ایوب ناکارآمد است، در مقابل نفوذ هواپیماهای بدون سرنشین پیشرفته تر ایرانی نظیر «شاهد 129» و «فُطرُس» چه عملکردی خواهند داشت؟» دور از ذهن هم نیست که جمهوری اسلامی ایران با در اختیار گذاشتن نمونه ای از دستاوردهای خود در عرصه هواپیماهای بدون سرنشین به حزب الله لبنان (به عنوان بازوی قدرتمند ایران در زیر گوش اسراییل)، علاوه بر مخابره پیامی مهم برای قسم خورده‌ترین دشمن خود، بار دیگر این نکته را یاد آورد شود که در نوبت بعدی، پهپاد نفوذی شاید مجهز به موشک هایی باشد که براحتی شاهرگ حیاتی اسراییل را در 40 کیلومتر مورد هدف قرار دهد.

هرچند حرف و حدیث و «تبلیغ» درباره سامانه اغراق شده «گنبد آهنین» بیش از این حرفهاست، اما نمونه‌های فوق در صحنه واقعی عمل و نیز اشتباه اخیر این سامانه در اصابت موشک به شهرک های صهیونیستی، گویای این نکته است که سردمداران رژیم اشغالگر قدس باید در نامگذاری این سامانه تجدید نظر کنند و شاید «گنبد پوشالی» عنوان بهتر و دقیق‌تری برای آن باشد.