پیامدهای منطقهای توافق هستهای / راهبردهای آمریکا در صورت حصول توافق برای اطمینان بخشی با اسرائیل
اولی همه ما را تهدید میکند؛ دومی نشانی از یک پیروزی برای ایران و اثبات اینکه این کشور درصورتیکه از قدرت خود برای تغییر عرصه منطقه استفاده کند، موفق خواهد بود، است.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- اندیشکده «واشنگتن» با انتشار گزارش «دنیس راس» عضو ارشد ومشاور این مؤسسه که به کمیته روابط خارجی سنا ارائه شد به بررسی پیامدهای توافق هستهای با ایران پرداخت اين اندیشکده آمریکایی معتقد است که ترس اسرائیلیها و سعودیها در خصوص توافق هستهای متفاوت است، اما اگر آمریکا میخواهد تا دوستان خود را از چنین توافقی مطمئن سازد، باید منبع نگرانیهای آنها را بیابد و گامهایی برای پاسخ به آنها بردارد.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي «پارس»،اشراف متن كامل گزارش «دنیس راس» عضو ارشد ومشاور اندیشکده «واشنگتن» به اين شرح است:
آمادگی آمریکا برای رسیدن به توافق با ایران در خصوص موضوع هستهای عامل نگرانی بسیاری از همپیمانان سنتی ما در خاورمیانه است. این توافق با توجه به اینکه آمریکا احتمالاً ایران را به نحو فزایندهای همپیمان خود محسوب خواهد کرد، برای اعراب خالی از ضرر نخواهد بود. برای اسرائیلیها، نگرانی از این است که ما به توافقی دستیابیم که وقتیبا بحران جهانی دیگری مشغول هستیم ایرانیها را در آستانه تبدیلشدن به کشوری هستهای قرار خواهد داد- کشوری قادر به گریز هستهای به سمت سلاحهای هستهای. هر دو گونه ترس، وقوع توافق را مفروض میگیرند. درحالیکه کمیته از ما خواسته که پیامدهای منطقهای چنین توافقی را بیان کنیم، باید بگویم که من احتمال توافق را حتی کمتر از ۵۰ درصد، میزانی که اوباما سال گذشته پیشبینی کرد، میدانم.
وجود شکافهای مفهومی اساسی میان ایران و آمریکا در مسئله هستهای
با توجه به اینکه ایرانیها همچنان معتقدند که پیشنهادهای محدود آنها در زمینه غنیسازی برای رفع نگرانیهای ما درباره ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای آنها کافی است، شکافهای مفهومی اساسیای وجود دارند. آیا رهبر معظم که سخن از دست برنداشتن از برنامه هستهای به میان میآورد، کاهش چشمگیر تعداد سانتریفیوژهایشان را خواهد پذیرفت؟ ما به این موضوع خواهیم پرداخت، اما در اینجا باید بگوییم که «{آیتالله}علی خامنهای» برای عقبگرد برنامه هستهای ایران آماده نیست و یا معتقد است که مجبور به چنین کاری برای رفع جدی تحریمها نیست. بدون عقبگرد عمیق در برنامه هستهای ایران عقبگردی در تحریمها وجود نخواهد داشت – بدین معنا که سانتریفیوژهای ایرانی باید بهشدت کاهش یابند، بسیاری از اورانیوم غنیشده باید از کشور خارج شود، فردو باید از بین برود یا بهکلی از کار بیفتد و راکتور آبسنگین اراک باید تغییر کاربری داده شود تا نتواند پلوتونیوم تولید کند.
مقاومت ایران در مقابل درخواستهای آمریکا درباره عقبنشینی از برنامه هستهایاش
مذاکرهکنندگان ایرانی به نظر نمیرسد در مقطع کنونی قادر به پذیرش چنین عقبنشینیای باشند؛ و اگر ما راضی به غنیسازی محدود برای ایرانیها باشیم، عقبگردی از این سنخ گفتهشده، علاوه بر شفافیت فراتر از پروتکل الحاقی و جنبههای ممکن نظامی برنامه هستهای آنها ضروری است. حتی اگر رئیسجمهور «روحانی» و «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه او، آماده پذیرش چنین توافق باشند– هرچند این هم چندان روشن نیست- آیا رهبر معظم نیز به چنین توافقی تن خواهد داد؟ ممکن است؛ ولی گمان میکنم راه زیادی وجود دارد. قطعاً اگر قرار باشد توافقی صورت بگیرد، رهبر معظم باید هزینههای زیاد شکست دیپلماسی جمهوری اسلامی را در نظر بگیرد. او باید به این یقین برسد که چنین شکستی به معنای رنج پایدار و شدیدی برای اقتصاد ایران و احتمال زیاد استفاده از زور برای تخریب سرمایهگذاری عظیم این کشور در تجهیزات هستهای خواهد بود.
اسرائیلیها و اعراب معتقدند که آمریکا برای رسیدن به توافق هستهای با ایران بسیار مشتاق است
این وضعیت- که ممکن است احتمال توافق را بیشتر کند، برای کمک به رفع نگرانیهای عمیق دوستان منطقهای ما راجع به توافق احتمالی ۱+۵ با ایران مفید خواهد بود. هم اسرائیلیها و هم دوستان کلیدی عرب ما معتقدند که ما برای رسیدن به توافق هستهای بسیار مشتاق هستیم و آنها سخنان وزارت امور خارجه ما مبنی بر اینکه نرسیدن به توافق، بهتر از توافق بد است را، جدی نگرفتهاند. آنها تلاش فعالانه ایران برای برهم زدن توازن قدرت در منطقه را شاهد هستند و درست یا غلط، نشانهای از آمادگی ما برای مقابله با این تلاش ایرانیها را مشاهده نمیکنند. این فرآیند به این دریافت در میان دوستان منطقهای ما منجر شده است که ما این بند را به توافق با ایرانیها افزودهایم که چشمان خود را نسبت به رفتار این کشور در منطقه ببندیم.
نگرانیهای اسرائیل و اعراب درباره ایران متفاوت است
استدلال دولت مبنی بر صرف جدا کردن موضوع هستهای از سایر چالشهای ایرانیها در منطقه، از این گمان نکاسته است که نگرانیهای ما درباره برنامه هستهای ایران همهچیز را تحتالشعاع قرار داده است. در اینجا لازم به ذکر است که نگرانیهای اسرائیل و اعراب درباره ایران متفاوت است. اولویت اسرائیلیها برنامه هستهای ایران است. این برنامه تهدیدی برای موجودیت اسرائیل است. ایران و نایبانش مثل حزبالله تهدیداتی برای اسرائیل هستند؛ ولی به نظر اسرائیل این تهدیدات قابل مدیریت است؛ اما دستیابی ایران به سلاح هستهای قابل مدیریت یا مقابله نیست. عربستان، امارات و دیگر کشورهای عرب، ایران را در پی برتری منطقهای میبینند. از منظر سعودیها ایرانیها آنها را محاصره کردهاند – با دنبال کردن تسلط در و قابلیت تهدید از سوی بحرین، عراق، سوریه، لبنان و یمن. برنامه هستهای ایران به این تهدید خواهد افزود- شاید به ایرانیها مصونیت میبخشد– اما این مسئله آنها نیست.
مسئله اصلی ایران و عربستان مرتبط با مشروعیت این دو کشوراست
احتمال آشتی میان ایران و عربستان کم است. آنها رقبایی بهتماممعنا هستند. مسئله عرب در مقابل پارسی، سنی در برابر شیعه و یا حتی نگرانیها درباره توازن قدرت مربوط به تسلط منطقهای، مسئله اصلی نیست. البته اینها همه دخیل هستند، اما مسئله اصلی به مشروعیت هرکدام از این کشورها بازمیگردد. جمهوری اسلامی مشروعیت هر حکومت پادشاهی را به چالش میکشد و ادعاهایی مبنی بر رهبری مسلمین جهان دارد. سعودیها، ایران را تهدیدی اساسی برای نقش خود در رهبری سنیها میبینند و احساس میکنند که ایرانیها آن را به چالش میکشند. ایرانی با سلاح هستهای، برای سعودیها مستلزم واکنشی متناسب است. چنین سلاحهایی مسلماً خطر را تشدید میکنند، اما در کوتاهمدت، سعودیها حتی بیشتر از آن از ایرانی که هنوز باوجود تحریمهای شدید از هم نگسیخته، ازلحاظ بینالمللی منزوی نشده و به نحو روبه رشدی قابلیت توسعه اقتصادی را دارد و بیش از هرزمانی میتواند دردسرساز باشد میترسند.
برای اسرائیلیها وضعیت وابسته به نوع توافق است
بدین ترتیب سعودیها بهطور خاص باید از این بترسند که یک توافق بر سر مسئله هستهای نهتنها به معنای گشایش جدید از سوی آمریکا در برابر ایران خواهد بود، بلکه حتی به ایرانیها مجوز تجاوزکاری بیشتر در منطقه، با توان اقتصادی چنین کاری را میدهد. آنها به دنبال نشانههایی هستند مبنی بر اینکه توافق با ایران روابط ما با این کشور را تغییر نخواهد داد- و ما در مقابل تهدیدات منطقهای ایران هشیار هستیم. اسرائیلیها، برخلاف سعودیها، به دنبال این هستند که چه توافقی حاصل میشود. هرچند سعودیها نسبت به هر توافق مشکوکاند برای اسرائیلیها وضعیت وابسته به نوع توافق است. توافقی که ایرانیها را از تبدیل برنامه هستهای صلحآمیز به برنامهای تسلیحاتی بازمیدارد، برای اسرائیلیها مطلوب خواهد بود. مسئله اسرائیلیها این است که بهترین توافق ممکن از مجرای ۱+۵ احتمالاً ممکن نیست.
اجماع ۱+۵ بر بازگشتناپذیر بودن غنیسازی ایران
اسرائیلیها گمان میکنند که ایران باید از قابلیت غنیسازی دور شود. هرچند این مسئله از منظر منع گسترش تسلیحات کشتارجمعی مطلوب است، اما قابل دستیابی نیست – این حداقل عقیده مشترک اعضای ۱+۵ است. مسئله اسرائیلیها این خواهد بود که آیا آنها میتوانند به حد کافی از میزان عقبگرد برنامه هستهای ایران، میزان شفافیت موردنظر برای جلوگیری از فریب در این عقبگرد و عواقب معتبر برای ایران در صورت تخطی این کشور از توافق، مطمئن باشند.
این فرآیند چه پیامدهایی میتواند برای رهیافت ما نسبت به دوستان منطقهای ما در صورت حصول توافق دارد؟ ازآنجاکه نگرانیهای سعودیها و اسرائیلیها متفاوت است، رویکرد ما به آنها نیز باید از برخی جنبهها متفاوت باشد.
بقای اسد، یک پیروزی برای ایران است
گفته میشود که درهرصورت اگر جدال آمریکا با ایران حفظ شود، دو طرف راضی خواهند بود. تمام دوستان ما میخواهند که ببینند ما به ایران اجازه نخواهیم داد به قدرت بیشتری در منطقه دست یابد؛ و اینکه ما برای کمک به دوستانمان آماده هستیم و ما آنقدر از درگیر شدن با ایران نمیهراسیم که با هر رفتاری از سوی این کشور کنار بیاییم.
از این منظر نیاز است که ما دو گام برای اطمینان بخشی اعراب و اسرائیلی برداریم:
در سوریه نشان داده شد که نگرانی ما معطوف به حضور جهادیها در این کشور و چشم اندازهای تحکیم قدرت «اسد» است. اولی همه ما را تهدید میکند؛ دومی نشانی از یک پیروزی برای ایران و اثبات اینکه این کشور درصورتیکه از قدرت خود برای تغییر عرصه منطقه استفاده کند، موفق خواهد بود، است.
راهبردها برای تقویت اپوزیسیون سوریه و کاستن از نفوذ ایران
ما باید نشان دهیم که تسلیم شرایط نخواهیم شد. این به معنای کمک مرگبار به اپوزیسیون سوریه نیست، بلکه انجام این کار باید با نگاه به تغییر توازن قدرت در منطقه، شامل توازن میان اپوزیسیون و حکومت، صورت بگیرد. این به معنای کنترل کردن تلاشها برای حمایت از اپوزیسیون- از طریق آموزش، کمک مادی، مسلح سازی و غیره -است تا اینکه این اطمینان حاصل شود که هرچه برای کمک به اپوزیسیون قابلقبول انجام میشود، هماهنگ و همسو است.
نشان دادن اینکه ما به ایرانیها اجازه نقلوانتقال مخفیانه تسلیحات در منطقه را نخواهیم داد. این به معنای منع حملونقل تسلیحات از سوی ایران است. اسرائیلیهای یک کشتی حامل سلاحهای ایرانی به سمت غزه را مصادره کردند، اما ما باید این کار را انجام دهیم. ما نباید آنچه را انجام میدهیم بگوییم یا حتی آن را عمومی کنیم؛ ما فقط باید آن را انجام دهیم. ایرانیها و دوستان ما این را خواهند دید و خواهند فهمید که ما با این قبیل فعالیتها میجنگیم و ایران باید هزینه اقدامات خود را بدهد.
راهبردهای آمریکا در صورت حصول توافق با ایران برای اطمینان بخشی با اسرائیل
برای پاسخ به نگرانیهای خاص اعراب و اسرائیلیها، باید برنامهریزی اقتضایی با عربستان و امارات در مورد نحوهای که باید با تهدیدات خاص ایرانیها مبارزه کنیم را انجام دهیم. این امر جدیت ما را نشان میدهد و ما را در موقعیتی قرار میدهد که هرگاه نیاز باشد دست به عمل بزنیم؛ اگر این به معنای گونهای متفاوت از همکاری با اعراب و اسرائیل باشد ایران نیز باید این پیام را دریافت کند. ما باید با اسرائیلیها دراینباره گفتگو کنیم که در صورت حصول توافق، اگر ایران از آن تخطی کند، چه عواقبی برای این کشور خواهد داشت – هرچند میتوان پیشبینی کرد که از سوی طرف دیگر تردید پیرامون پاسخ به تعدیهای احتمالی ایران از توافق وجود خواهد داشت. ما همچنین، در صورت توافق، باید برای اسرائیلیها، با ارائه بمبهای سنگرشکن و تانکرهای بیشتری برای قادر ساختن آنها برای عملیات نظامی از جانب خود در صورت تخطی ایرانیها جبران کنیم. این اسرائیلیها را مطمئن میسازد که اگر ما محذورهای در قبال مقابله نظامی با تخطیهای ایران از یک توافق داریم، توافقی که گریز هستهای را مکن میسازد، اسرائیل نیز بدون راه چاره رها نخواهد شد.
نتیجهگیری
دوستان سنتی ما در خاورمیانه نسبت به اهداف ایران در منطقه بسیار مشکوک هستند. هرچند دولت «اوباما» تلاش کرده است تا سعودیها، اماراتیها و اسرائیلیها را درباره تعهدات ما و فهم رفتار ایرانیها، مطمئن سازد، همچنان تردیدهایی جدی درباره آنچه ما عملاً به دنبال انجام آن هستیم وجود دارد.
درحالیکه تردید ما در قبال سوریه ممکن است بازنمای نگرانیهای ما درباره پرهیز از یک باتلاق باشد، ایرانیها این تردید را به خود راه ندادهاند و برای بقای «اسد» سرمایهگذاری زیادی کردهاند. در منطقهای که یک پیروزی ایران بهمنزله شکست دوستان ما خواهد بود، نگرانیها پیرامون ما افزایشیافته است. از طریق این لنز است که بسیاری از دوستان منطقهای ما توافق با ایران را مینگرند. ترس اسرائیلیها و سعودیها متفاوت است، اما اگر ما میخواهیم تا دوستان خود را از چنین توافقی مطمئن سازیم، باید منبع نگرانیهای آنها را بیابیم و گامهایی برای پاسخ به آنها برداریم. این به معنای پذیرش ترسهایی که به نظر ما بیجا هستند، نیست، بلکه به معنای برداشتن گامهایی است که میتواند امنیت بیشتری به ما ببخشد و به ایرانیها این پیام را بدهد که آنها هزینه رفتارهای غیرقابلقبولشان، بیرون از عرصه هستهای را خواهند پرداخت.
ارسال نظر