تصور میکنم آنچه که موجب برآشفتگی از تولید و انتشار این مستند بود، خیلی ربطی به ماجرای مک فارلین نداشت. برجسته سازی ماجرای مک فارلین، بیشتر با انگیزه تمرکز زدایی از یک بخش کلیدی فیلم بود که از قضا تا حدودی هم در این زمینه موفق شدند.

فیلم، تیر خلاص را به جریان وابسته گرا آنجایی میزند که تصویری از عضو تیم مذاکره کننده را در سال ۸۳ و در گفتگوی غیر رسمی با البرادعی نشان میدهد. در این بخش آقای محمد جواد ظریف، موضوع ملی هسته ای را وجه المصالحه حفظ اعتبار غرب و متقابلاً حفظ اعتبار و موقعیت جریان سیاسی متبوع خود در داخل کشور میخواند.

اینگونه گروکشی کردن در یک مسئله ملی برای حفظ موقعیت جناحی، آیا کار یک انسان خردمند است؟ آیا رفتاری عزتمندانه است یا ذلیلانه؟ آیا پناه بردن به ولایت الله است یا تمسک به ولایت دشمنان اسلام و بشریت؟ آیا طرف مقابل پاسِ این رویکرد ذلیلانه را داشت و به سپاس از آن، بر آمد؟ فاعتبروا…

رهبر انقلاب ۶ خرداد ۱۳۹۳:
«چالش وجود دارد، مشکلات وجود دارد؛ برسر راه زندگى، این مشکلات هست. اگر زندگى بخواهد عزّتمندانه باشد، انسانهاى داراى خِرَد و تدبیر، مشکلات را به‌خاطر رسیدن به عزّت و شرف انسانى و کرامت انسانى و تقرّب الى‌الله تحمّل میکنند؛ انسانهایى که بى‌خِرَدند همین مشکلات در زندگى آنها هست، آنها را با ذلّت تحمّل میکنند، به جاى اینکه ولایت الهى را قبول کنند، ولایت شیاطین را قبول میکنند: وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ ءَالِهَةً لِیَکونوا لَهُم عِزّاً، کَلّا سَیَکفُرونَ بِعِبادَتِهِم وَ یَکونونَ عَلَیهِم ضِدّاً؛ فرمولى که انسانهاى بى‌خِرَد، دستگاه‌هاى بى‌خِرَد، انسانهاى غافل در دنیا انتخاب میکنند و اتّخاذ میکنند، این‌جور در قرآن کریم رسوا شده‌است. به جاى اینکه به خدا پناه ببرند، به جاى اینکه ولایت الهى را قبول بکنند، به جاى اینکه به هدایت الهى چنگ بزنند، به ولایت شیاطین، به ولایت دشمنان اسلام و دشمنان بشریّت متمسّک میشوند براى اینکه براى خودشان عزّت درست کنند، و این عزّت به دست آنها نمى‌آید. آن عبادت شوندگان نابکار هم از آنها سپاسگزارى نخواهند کرد: کَلّا سَیَکفُرونَ بِعِبادَتِهِم وَ یَکونونَ عَلَیهِم ضِدّا. این بیان قرآن، بیان روشنى است؛ باید از این بیان درس گرفت، باید راه را درست شناخت، خطّ هدایت قرآنى، انسانها را به سعادت میرساند، بایستى از خداى متعال کمک خواست.»