خط قرمزهای آمریکا را جدی بگیریم؟
از آنجائیکه دولتها با نحوه مدیریت خود بر بحرانهای خارجی چهره خود را نشان میدهند، سوء مدیریت آنها در ناآرامیهای پیشرو، به اعتبارشان خدشه وارد میکند؛ اتفاقی که در نوع رویارویی با ماجرای سوریه و اوکراین، برای آمریکا رخ داده است.
به گزارش پارس به نقل از فارس، دوران ریاست جمهوری باراک اوباما با وعده های بزرگ در عرصه سیاست خارجی آغاز شد و با انفعال بسیار در حال سپری شدن است. سخنان او صرفا به وعده و وعید محدود نبوده و خط و نشان کشیدن ها هم بخشی از رویکرد اوباما به شمار می آید. داستان نیز از همین خط و نشان کشیدن ها شروع می شود. هر بار هر ناآرامی و بحرانی در نقطه ای از جهان روی می دهد که به مذاق آمریکایی ها خوش نمی آید، رئیس جمهور آمریکا موردی را به عنوان خط قرمز خود تعیین می کند که به گفته او، عبور و عدول از آن، حمله نظامی یا اقدام تلافی جویانه واشنگتن را به همراه خواهد داشت.
ایران یکی از کشورهایی است که سال هاست مورد تهدید اقدام نظامی قرار گرفته و دولتمردان آمریکایی بارها هشدار داده اند در صورت عبور تهران از خط قرمز مد نظر آنها، تمام گزینه ها از جمله اقدام نظامی بر روی میز است. بعد از ایران، سوریه دومین کشوری است که طی سه سال اخیر تهدید به حمله نظامی شده. خط قرمز تعیین شده برای این کشور جنگ زده نیز استفاده از تسلیحات شیمیایی بود که چند ماه پیش اتفاق افتاد.
چالش داخلی و خارجی اوباما نیز از همین جا شروع شد.
کاخ سفید بیش از سه سال است در تکاپوی این است که در قبال جنگ داخلی جاری در سوریه چگونه عمل کند؟ چند ماه پیش بود که کاخ سفید مدعی استفاده دولت سوریه از تسلیحات شیمیایی علیه شورشیان سوری شد. رویداد چنین اتفاقی به معنای نقض خط قرمز تعریف شده از سوی اوباما در قبال سوریه و نهایتا فراهم کردن زمینه برای مداخله نظامی در سوریه بود. اما بیزاری از مداخله نامحدود در بحران سوریه باعث شد، مقامات آمریکایی از تصمیم گیری جدی درباره ضرورت نقش فعال واشنگتن در بحران سوریه دوری کنند و در نهایت به طرح روسیه مبنی بر خلع سلاح شیمیایی سوریه تن دهند؛ موردی که خشم بسیاری از متحدان آمریکا از جمله عربستان سعودی را به دنبال داشت.
انصراف عربستان از کرسی شورای امنیت و هشدار سعودی ها مبنی بر کاهش سطح مناسبات و نیز تجدیدنظر در قراردادهای نفتی خود با آمریکا نشانه هایی از افزایش اختلاف بین آمریکا و عربستان است. علاوه بر این، شاهزاده بندر بن سلطان، رئیس دستگاه اطلاعاتی این کشور به دیپلمات های اروپایی گفته بود، به نشانه اعتراض به روش های غیر موثر آمریکا در قبال بحران سوریه و اختلافات میان فلسطینی ها و اسرائیل و نیز سیاست نزدیکی واشنگتن به تهران، عربستان سعودی روابط خود با آمریکا را محدود می کند. او از این سیاست با عنوان « تغییر بزرگ» یاد کرد. بندر بن سطلان حتی تهدید کرده بود، عربستان سعودی در زمینه هایی چون فروش نفت و خرید تجهیزات نظامی، در سیاست های خود تجدیدنظر خواهد کرد.
اینها تنها بخشی از ناکامی دولت اوباما در مدیریت بحران سوریه بود که تسلط ارتش سوریه بر مناطقی چون القلمون و یبرود و پاکسازی آنها از شورشیان مسلح بر دامنه آن افزود.
اوباما هنوز از این دردسر خلاص نشده، ناآرامی های اوکراین پیش آمد که به خاطر دخالت های اروپا، در نهایت به تنش میان روسیه و غرب بر سر شبه جزیره کریمه منجر شد. اما اوباما که دیپلماسی را بر اقدام نظامی ترجیح می دهد، درست در زمانی که بیشترین بحران ها در منطقه در حال شکل گیری است، در موضع ضعف از جهان عقب نشست و اقدامات خود را محدود به تحریم روسیه کرد.
بسیاری از منتقدان رئیس جمهور آمریکا می گویند که وی در قیاس با سایر روسای جمهور گذشته، در مواجهه با بحران های جامعه جهانی، جدیت و جسارت لازم را ندارد، به گونه ای که در بسیاری از وقایع چند ساله اخیر، جایگاه و هژمونی آمریکا لطمه دیده است.
چه بخواهیم و چه نخواهیم، دولت ها توسط مدیریت بحران های خارجی تعریف و ارزیابی می شوند و بر اساس این معیار می توان گفت دولت اوباما در سال های اخیر در حوزه سیاست خارجی بسیار ناکام بوده است.
بر اساس همین ارزیابی ها بود که جان مک کین، سناتور آمریکایی گفت: « ایالات متحده درباره سوریه از خود ضعف نشان داد و به آنچه مسکو دیکته کرده بود عمل کرد، در نتیجه پوتین از این ضعف استفاده کرد و آنچه اکنون در اوکراین اتفاق می افتد از عواقب سیاست های اوباما در سوریه است» .
دیک چنی، معاون جرج بوش، رئیس جمهور سابق آمریکا نیز در انتقاد از عملکرد اوباما در قبال مسکو به تردید واشنگتن در قبال سوریه اشاره کرد و گفت: « جای هیچ سئوالی نیست که پوتین معتقد است اوباما ضعیف است. ما تصویری از ضعف نه فقط برای روسیه بلکه برای تمام جهان ایجاد کرده ایم. اوضاع سوریه دیگر قدیمی شده است. قرار بود کاری انجام دهیم اما در لحظه آخر برای امضای توافق نامه، اوباما عقب کشید» .
شاهزاده « ترکی الفیصل» ، رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی عربستان سعودی نیز چندی پیش گفت: « ما شاهد خطوط قرمزی بودیم که رئیس جمهور آمریکا مطرح کرد و با جلو رفتن زمان این خطوط قرمز کمرنگ تر شد و در نهایت ناپدید شد. وقتی این نوع تضمین از سوی رهبر یک کشوری مثل آمریکا مطرح می شود، ما انتظار داریم که پای آن تضمین بایستد» .
اما از همه این موارد می توان برای ارزیابی تهدیدات آمریکا علیه برنامه هسته ای ایران بهره جست. سال هاست دولتمردان آمریکایی جمهوری اسلامی را به اقدام نظامی در صورت تخطی از خط قرمز خود تهدید می کنند اما همه عقب نشینی های آمریکایی ها طی بحران های اخیر نشان از آن دارد که آنها در تهدیدات خود به آن اندازه ای که مانور می دهند جدی نیستند و خود به راحتی از معیارهایی که به عنوان خطوط قرمز مطرح کرده اند، عدول می کنند.
ارسال نظر