کارگران افغان: دیگر ایران برای ما نمیصرفد!
عبدالله سرکارگر افغانستانی میگوید: «من سال ۷۷ به ایران آمدم و آن موقع اینجا برای ما افغانها برای کار کردن بهشت بود. اما حالا ریال ایران ارزشش کم شده و همه بچهها در این مدت ضرر کرده اند. باید کم کم برویم ترکیه. آنجا به ما احترام میگذارند. حتی مردم و خیابانهایش هم شادتر از ایران است. ما به ترکیه میرویم و شما هم به اروپا بروید».
سیل مهاجرت افغانها از ایران به کشورشان مدت هاست شروع شده و بالا رفتن قیمت دلار و شوکهای پی در پی بازار Store ارز، آنها را از ماندن در ایران منصرف کرده است.
نصیرا... ۶ سال پیش تک و تنها به ایران آمده است. او میگوید: «دو سال است که سر ساختمان کار میکنم. دستمزدم را ماهانه گرفته ام، اما حالا دیگر کار کردن در ایران نمیصرفد.
ما برای خانوادههایمان پول میفرستیم اگر قرار باشد همین کار را هم نتوانیم بکنیم و هر روز هم غذای حاضری بخوریم، چه فایدهای دارد؟ ما یک ماه اینجا کار کنیم به ما یک میلیون تومان میدهند که میشود هشت هزارتا افغانی. با این پول حتی نمیشود یک ماه در افغانستان زندگی کرد»
نصیرا... میخواهد اذیتش کند و با صدای بلند میگوید: «میرویم و دیگر برنمی گردیم. از این درو دیوارها خداحافظی کن، خداحافظ تهران».
این روزها بازار مهاجرت افغانها به دوبی و ترکیه داغ است. حال استانبول برایشان همانقدر کعبه موعود است که ۲۰ سال پیش ایران بود. عارف ۶ میلیون تومان چک پول ایرانی را میشمرد و به راننده اتوبوس مشهد میدهد؛ قرارشان ساعت ۹ شب از ترمینال جنوب به سمت ترکیه است. سه نفری گذرنامه هم ندارند، اما انگار مشکلی برای آن نیست. فقط باید نفری ۲۰۰ هزارتومان روی کرایه شان بگذارند تا از مرز ردشان کنند!
در ترمینال جنوب در میان هفت تعاونیای که به مقصد تایباد مسافر دارند، ۱۰ تا ۱۵ اتوبوس روانه مرز ایران و افغانستان میشوند که درصد زیادی از آنها افغانها هستند. رضا راننده یکی از این اتوبوسها میگوید: «الان سیل مهاجرتشان کم شده. از دی اتوبوسها پر از افغان بود. عدهای میروند ترکیه و دوبی و عدهای هم برمی گردند افغانستان».
کارگرانی که در حفر چاههای ایران کار میکنند، همگی افغان هستند. عبدا... سرکارگرشان هم افغان است و میگوید: «من سال ۷۷ به ایران آمدم و آن موقع اینجا برای ما افغانها برای کار کردن بهشت بود. اما حالا ریال ایران ارزشش کم شده و همه بچهها در این مدت ضرر کرده اند. باید کم کم برویم ترکیه. آنجا به ما احترام میگذارند. حتی مردم و خیابانهایش هم شادتر از ایران است. ما به ترکیه میرویم و شما هم به اروپا بروید».
ارسال نظر