حیواناتی که محکوم به مرگ شدند!
قوانین مربوط به سوء رفتار حیوانات همیشه به همین سادگی نبوده است. در گذشته در برخی موارد، حیوانات هم مثل انسان محاکمه میشدند. حتی حیوانات مجرم را محکوم به مرگ میکردند.
فیلی به نام ماری
خروس بازل
در سال 1474 خروسی در بازل، سوئیس تخم گذاشت. این عمل از نظر فیزیکی غیرممکن بود، اما واقعا اتفاق افتاد. اگر چنین پدیدهای امروزه اتفاق میافتاد توجه دانشمندان زیادی را به خود جلب میکرد. اما در قرن پانزدهم این عمل را شیطانی نامیدند و خروس به خاطر جرمش علیه طبیعت محاکمه و زنده زنده سوزانده شد. جلاد سه تخم دیگر در بدن این خروس پیدا کرد. در آن زمان اعتقاد بر این بود که اگر خروس تخم بگذارد، دورگه شیطان و مرغ است. برخی هم عقیده داشتند که جادوگران از این تخمها استفاده میکنند. نظریه پردازان امروزی معتقدند که شاید این خروس در واقع مرغ بوده که آن را با خروس اشتباه گرفته اند، چون دیگر هرگز چنین اتفاقی نیفتاد.
لاکپشت آیداهو
در مارس ۲۰۱۸، یک معلم علوم در دبیرستان آیداهو به نام رابرت کروسلند ذهن واقعا منزجر کنندهای داشت. او برای تدریس جانوران همه چیزخوار، توله سگ بیچارهای را به یک لاکپشت بزرگ داد تا بخورد. دانش آموزانی که شاهد این ماجرا بودند گفتند که لاکپشت توله سگ را گاز گرفته و همه دانش آموزان کلاس جیغ و فریاد میکردند و از معلم خود میخواستند مانع این کار شود. دانش آموزان ادعا کردند که معلمشان خوکچه هندی و سایر حیوانات کوچک را هم به این لاکپشت میداده است. بررسیها پیرامون این اعمال ظالمانه آغاز شد. مسئولین لاکپشت را زندانی کرده و تصمیم گرفتند او را از بین ببرند. بعد از انتشار این خبر، مدرسه تهدیدهایی از دوستداران سگ دریافت کرد. بسیاری از والدین هم خواستار اخراج این معلم شدند.
سگی به نام دورمی
سانفرانسسیکو در سال 1921 بسیار متفاوت با امروز بود. صاحبان حیوانات خانگی به راحتی گربهها و سگ هایشان را بیرون رها میکردند. یک سگ نژاد آیردل تریر به نام دورمی به خاطر کشتن و خوردن گربههای شهر دستگیر شد. یکی از وحشتناکترین موارد، گربه مادری بود که در حیاط خانه نشسته و به بچه هایش غذا میداد. دورمی وحشیانه او و تعدادی از بچه هایش را کشت. دورمی در مجموع 14 گربه شهر را کشته بود. در آن زمان قانون صاحبان سگهای وحشی را موظف کرده بود که بلافاصله بعد از حمله آنها را بکشند. اما صاحب دورمی از این قانون امتناع کرد؛ بنابراین دورمی به خاطر جنایاتش محاکمه قانونی شد. در پایان دورمی آزاد شد و قاضی تصمیم گرفت قانون اعدام اجباری سگها را حذف کنند و در عوض گربهها داخل خانه بمانند.
مادر و بچهها
در سال 1457 کودکی در نزدیکی آغلی در فرانسه مشغول بازی که یک خوک مادر بزرگ و شش بچه خوک در آن زندگی میکردند. متاسفانه کودک در حالی که سعی میکرد با بچه خوکها ارتباط برقرار کنند داخل آغل افتاد و خوکهای گرسنه او را با ناهارشان اشتباه گرفتند. میتوانید تصور کنید که والدین این کودک چه عذابی کشیدند وقتی فرزندشان را تکه و پاره در میان حیوانات گرسنه مزرعه شان پیدا کردند. در آن زمان طبق قانون فرانسه حیوانات باید قبل از اینکه به خاطر جرمشان کشته شوند، محاکمه میشدند. خوکها هم به خاطر این قتل محاکمه شدند. دادگاه خوک مادر را محکوم به مرگ کرد، اما بچه خوکها را بخشید، چون آنها فقط از رفتار مادرشان تقلید میکنند.
میمون هارتلپول
در جنگهای ناپلئونی، یک کشتی فرانسوی در ساحل انگلستان، در روستایی به نام هارتلپول غرق شد. وقتی مردم محلی برای بررسی کشتی رفتند، یک میمون از آن بیرون پرید. انگلیسیها داستانهای وحشتناکی درباره فرانسویها شنیده بودند؛ بنابراین وقتی این میمون پشمالوی کوچک را دیدند، فکر کردند همان دشمنی است که درباره آن شنیده اند. آنها فکر میکردند این میمون جاسوس است و باید آن را اعدام کنند.
گاوها
رابطه گاوها و انسانها به زمانهای بسیار دور بازمیگردد. مسابقات مشهور گاوبازی انسانهای زیادی را در موقعیت مرگ و زندگی قرار داده است. حتی در دوران مدرن هم انسانها هنوز با گاوها مبارزه میکنند. مدارک قانونی از سال 1499 وجود دارد که گاوی در یک روستای فرانسوی یک پسر 14 ساله را کشت و دادگاه محلی گاو را محکوم به اعدام کرد. اسناد تاریخی دیگری نشان میدهد که در سال 1796 طاعون در میان گاوهای یک روستای آلمانی شایع شد. دامپزشک محلی گاوهای مرده را معاینه کرد و به گاو نری رسید که با تمام گاوهای ماده جفت گیری کرده و بیماری خود را به آنها انتقال داده بود. این گاو هم محکوم به اعدام در ملا عام شد.
امروزه کشتن موشها و موجودات مزاحمی که به محصولات و داراییهای شخصی آسیب و خسارت میرسانند، کاملا طبیعی است. اما در سال 1519 شهروندان شهر اتریشی استلویو در دادگاه جمع شدند تا تصمیم بگیرند با حیواناتی که محصولاتشان را میخورند یا در زمینها نقب میزنند و حاصلخیزی خاک را از بین میبرند چه کنند. برخی افراد کشتن این حیوانات را ظالمانه میدانستند، به خصوص حیواناتی که باردار هستند یا برای بچه هایشان غذا میبرند. مردی به نام هانس گرینبنر مسئول دفاع قانونی از این حیوانات بود. او معتقد بود رفتار این حیوانات بخشی از طبیعت است و مردم شهر باید با آن کنار بیایند. اما وکیل دادستان میگفت: این حیوانات آنقدر به محصولات آسیب رسانده اند که برخی شهروندان به زحمت میتوانند اجاره زمینشان را پرداخت کنند. در نهایت قاضی تصمیم گرفت که شهروندان میتوانند حیواناتی را که به آنها خسارت مالی زدهاند را بکشند.
در را باز نگذارید
در سال 1494 زوجی در مزرعهای متعلق به کلیسا در فرانسه زندگی میکردند. باتوجه به اینکه خانه آنها با راهبان مشترک بود در روزهای گرم با خیال راحت در را باز میگذاشتند. مرد باید به دامها غذا میداد، همسرش به کارهای خانه میرسید و فرزندشان هم در گهوارهاش خوابیده بود که گرازی وارد خانه شد و به دنبال چیزی برای خوردن میگشت که به نوزاد رسید. خوک شروع به خوردن صورت و گردن کودک کرد. والدین و سایر ساکنان خانه شاهد این صحنه خون آلود و وحشتناک بودند. گراز دستگیر و زندانی و سپس در ملا عام اعدام شد.
ارسال نظر