فریبا نادری و مرد جنجالی اخیر اینستاگرام در رستوران
عکسی که فریبا نادری با مستر تستر معروف در صفحه رسمی اینستاگرام خود گذاشته است
فریبا نادری متولد ۱۳۶۳، بازیگر و مدیر بازرگانی ایرانی است. فریبا نادری به طور اتفاقی وارد عالم بازیگری شد، او با سریال «مروارید سرخ» معرفی شد و با سریال «گل بارونزده» باعث شد که اهالی سینما روی بازی او حساب ویژه ای باز کنند. او به جز بازیگری به خانه داری به ویژه آشپزی علاقه ویژه ای دارد و هرگاه که در منزل است، وقت خود را صرف آشپزی میکند.
فریبا نادری که در اوج جوانی با مسعود رسام که خیلی از او بزرگتر بود ازدواج کرد، فریبا نادری گفت که این ازدواج به تشخیص خودش انجام شده است. او پس از مرگ همسرش مسعود رسام در سال ۱۳۸۸ دیگر ازدواج نکرد و در مصاحبهای اعلام کرد هرگز با بازیگران تلویزیون یا سینما ازدواج نخواهد کرد. فریبا نادری در مورد همسرش میگوید در کنار مسعود رسام زندگی عاشقانهای داشتم و با وجود بیست و هفت سال تفاوت سنی هیچ وقت در زندگی با او خللی حس نکردم. حتی کوچکترین سخنان او برای من آموزنده بود و این بهترین خاطرهام از اوست که هنوز هم حرفهای پرمحتوایش در خاطرم هست.
فریبا نادری در سال ۹۶ با مهرداد طباطبایی از فعالان مواد غذایی ازدواج کرده است. ثمره این زندگی یک دختر بنام یارا طباطبایی متولد اسفند 96 می باشد.
شخصیت فریبا نادری جنجگو و برونگراست. به گفته خودش از کودکی به فوتبال علاقه داشته و رابطه بسیار نزدکی با حمید برادرش داشته است.او میگوید: در کودکی پای تمام بازیها و کارهایم برادرم حمید بود. به خاطر او شیطنت هایم هم پسرانه شده بود. به جای عروسک عاشق توپ چهل تکه بودم و توی کوچه با بچه ها هفت سنگ و فوتبال بازی می کردم.
دوست دارم وقتی شب یلدا می شود جای دورهمی و مهمانی های بی ربط کنار خانواده باشم و حافظ بخوانم. ما سنت های خوبی داریم که به هر دلیلی در زندگی امروز مردم کمرنگ می شوند. شاید دلیل آن مشغله بیش از حد به خاطر نان باشد یا آمدن پدیدههایی مثل تلگرام و اینستاگرام که آدمها را جور دیگری به هم وصل می کند.
خانم نادری و همسرش با تازگی رستورانی را تاسیس کردند که در آن جیگر و دل هم سرو میشود. مهرداد طباطبایی در این رستوران مدیر اجرایی و خانم نادری هم کارهای فروش و مدیریت مارکتینگ را انجام می دهند.
زمانی که در دوران راهنمایی تحصیل میکردم، به طور اتفاقی به من پیشنهاد اجرای برنامه «نیمرخ» داده شد، اما مادرم مخالفت کرد. از این حکایت چند سالی گذشت تا اینکه یک روز با دوستم که گریمور بود برای تست به دفتر «مسعود رسام» رفتیم، آن روز وی با تست بازیگران برای سریال «مروارید سرخ» مشغول بود، من هم غافل از این ماجرا نشسته بودم تا اینکه از اتاق شان آمدند بیرون و گفتند نوبت شماست. گفتم من برای تست بازیگری نیامدهام، دوستم آمده است… او به من گفت: حالا که آمدی بیا تست بده… آن روز خوششانس بودم و در تست قبول شدم، اما میدانستم که خانوادهام مخالفت خواهند کرد.
https://doublelibra8.edublogs.org/2022/04/07/establishing-your-organization-up-for-success-social-media-marketing-tactics-that-actually-work/
در قراردادم شرط کردم که خانواده ام هم باید پشت صحنه بیایند و گروه مروارید سرخ هم پذیرفتند. با این شرایط باز هم مادرم مخالفت کرد، اما سرانجام متوجه شد که علاقه من به بازیگری وصفناپذیر است و نمیتوانند مقابل علاقهام ایستادگی کنند و این شد که به بازیگری روی آوردم و خوشحالم که مردم هم از آن استقبال کردند.
https://pbase.com/topics/yewsandra8/social_media_ideas_and_crea
رشته تحصیلیام، گرافیک رایانهای بود، اما میخواستم زودتر به هدفهایم نزدیک شوم. من با کار بازاریابی شروع کردم، البته به علت بازیگری نمیتوانستم تمام وقت کار کنم. کار سختی بود، طرفهای مذاکره من اغلب مدیران باتجربه شرکتهای بازرگانی بودند، خوشبختانه الان در سمت مدیریت بازرگانی شرکتی بزرگ مشغول به کار هستم، طی این مدت به این نتیجه رسیدم که بیشترین نیاز مشتریان، کار خوب و درجه یک است و بهتر است به جای توجیه، از دقت در اجرای کارها استفاده کرد.
https://reda.sa/members/rivershop5/activity/1145385/
اصولا آدم معاشرتی هستم و از ارتباط لذت میبرم، چرا که آدمها را خیلی دوست دارم و برای احساساتشان ارزش زیادی قائلم، به همین خاطر، هم به خانهمان زیاد مهمان میآید و هم زیاد مهمانی میروم و هر دو حالت برایم خوشایند و بسیار لذتبخش است.
ارسال نظر