قلدری آمریکا مانع عملیات ما نشد
این بار، کنترلر ناو با لحنی خشمگین، بر روی فرکانس رادیویی اضطراری - که تمام ایستگاههایی که روی رادیو بگوش هستند، متوجه آن می شوند. سه بار اعلام کرد که این یک دستور جنگی است. مسیر خود را تغییر دهید.
در هشت سال جنگ تحمیلی گروه های مختلفی از مردم بودند که لباس رزم بر تن کردند و برای دفاع از خاک و ناموس و اعتقادشان به میدان جهاد رفتند. آنها راهی را انتخاب کردند که میدانستند ممکن است دیگر هیچ گاه برنگردند اما آگاهانه قدم در این راه گذاشتند و شجاعانه دشمن را از خاک سرزمینشان بیرون کردند.
خلبانان هوانیروز یکی از پر افتخار ترین رزمندگان آن دوران هشت ساله بودند که خاطرات فراوانی را در عملیات هایشان رقم زدند. آنچه خواهید خواند روایتی است از یک سرگرد هوانیروز که میگوید:
تا از پیروزی انقلاب اسلامی ، وظیفه هواپیمای P3F' اغلب دانایی شناورها و زیر دریایی های شوروی و چین و کشورهای شرقی ده، لکن پس از پیروزی انقلاب و در خلال جنگ تحمیلی ، تمام باورها و زیر دریایی های حاضر در منطقه را شناسایی می کردیم و با تجربه و تحلیل اطلاعات، از مقاصد هر یک و یا هر گروه از این شناورها مطلع می شدیم تا توسط یگانهای دریایی و یا هوایی عکس العمل لازم در مقابل تحریکات آنها صورت گیرد. در واقع، پرواز این هواپیما مانند خاری بود در چشم بیگانگان حاضر در خلیج فارس و دشمنی که ناجوانمردانه از سوی آنان حمایت می شد. این هواپیما به دلیل قابلیت شناسایی و اهمیت خاصی که داشت، از همان روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، در حصر قطعات یدکی قرار گرفت ؛ اما متخصصان «نهاجا» با ابتکارات و خلاقیتهای مختلف، این هواپیما را عملیاتی و روی پا نگه داشته بودند.
پرواز عملیاتی این هواپیما در خلال جنگ، چنان برای دشمنان ناباورانه بود که در هر پرواز نمی توانستند خشم خود را پنهان سازند و به عناوین مختلف سعی داشتند در انجام مأموریت آن اخلال به وجود آورند. مثلا به به دلایل واهی، از سوی ناوهای امریکایی و انگلیسی مستقر در منطقه، به این هواپیماها اخطار داده می شد تا از این طریق مانع ادامه مسیر و شناسایی شناورها شوند. در اثر پروازها خصوصا در مسیرهای دور دست - بعضا هواپیماهای متعلق به ناوهای هواپیمابر آمریکایی ، به هواپیماهای ما نزدیک می شدند، از مقصود و هدف ما مطلع شوند و یا به انحای مختلف ، با گردشهای خطرناک به سوی ما، سعی در ارعاب و انصراف از انجام ما می داشتند. این یاری و مساعدت به عراق ، تا سالهای آخر جنگ به صورت مخفیانه و موذیانه انجام می شد و حتی امریکا و انگلیس کشورهای غربی سعی کردند منطقه خلیج فارس را از انواع شناورهای نظامی اشباع کنند تا هر لحظه که هواپیماهای ایرانی برای مقابله با هواپیماهای متجاوز عراق به که از فضای خلیج فارس استفاده کرده ، پایه شناورهای نفتکش و تجارتی که به سمت بنادر ایران در حرکت بودند حمله ور می شدند - به پرواز در می آیند، از طریق مطلع ساختن خلبانان عراقی، به آنها کمک نمایند تا تغییر سمت داده، متقابلا در مقابل فعالیت هواپیماهای ایرانی، ایجاد مزاحت کننده نیروی هوایی عراق، در طول جنگ تحمیلی، با وجود مجهز بودن به انواع تجهیزات نظامی و رادار های دوربرد نتوانست حوزه کنترل هوایی خود را در خلیج فارس گسترش دهد و از این رو، در حد فاصل شمال نصف النهار ۵۰ درجه به شرق، کنترل آنها بر روی شکاریهایشان تقلیل می یافت و در این مدت، آنها ضمن توافقهای پنهانی با دول غرب، شرایطی را به وجود آورده بودند که مستقیم یا غیر مستقیم ، ناوهای بیگانه به آنها کمکهای فنی هوانوردی ارائه می دادند.
گاهی مساعدتهای آنها از این هم فراتر می رفت و اطلاعات مربوط به پرواز هواپیماهای ایرانی را به طریق مختلف، در اختیار آنها قرار می دادند و همواره سعی می کردند از غافلگیر شدن هواپیماهای عراقی در محدوه جزیره لاوان» تا در اس البیشه، جلوگیری کنند. به عنوان نمونه، یک نوع شناسایی موذیانه ای که آنها برای هواپیماهای عراقی در حال پرواز بر فراز سواحل جنوب خلیج فارس و محدوده کشورهای عربی انجام می دادند، به این صورت بود که به بهانه اخطار به هواپیماهای ایرانی، نوع هواپیما و سمت و ارتفاع و موقعیت جغرافیایی آن را روی فرکانس اضطراری اعلام می کردند و این موجب می شد تا خلبانان عراقی، چنانچه در حد فاصل برد موشکهای هواپیمای رهگیری ایرانی قرار داشتند، به سرعت خود را از مهلکه نجات دهند و اگر فاصله زیاد بود، با آرامش، به مأموریت خود ادامه دهند. در حقیقت، نقش کنترل و فرماندهی عراقیها در پهنه خلیج فارس، به عهده ناوهای بیگانه بود.
در یکی از روزهای سال ۱۳۵۹ و اوایل جنگ تحمیلی، در ماموریتی که به سمت شرق کشور آغاز می گشت و ادامه آن تا نصف النهار ۶۱ درجه به طول می انجامید، ناو سرفرماندهی ایالات متحده در دریای عمان، به شدت به ما اخطار کرد که ادامه مسیر را متوقف کرده ، به سمت دیگری تغییر جهت دهیم. معمولا ناو
فرماندهی در دریا ، به اتفاق چند رزمناو و ناوشکن و شناورهای لجستیکی، به صورت یک ناو گروه در حرکت هستند و ما می دانستیم که این ناو گروها عازم خلیج فارس هستند تا به یاری دشمن بشتابند
به هر حال، این ناو گروه برای جلوگیری از شناخته شدن توسط هواپیمای اکتشافی اپ ۔ تری - افا، ما را به شدت مورد اخطار قرار داده بود و ما هم قطعا تصمیم به شناسایی آنها داشتیم ؛ به همین جهت به مسیر ادامه دادیم ، همه می دانند که ناو سرفرماندهی، مجهز به سیستمهای ارتباطی مختلف - از جمله ماهواره ای - است که در هر لحظه می تواند با اقصی نقاط جهان تماس داشته باشد، ناو آمریکایی مجددا اعلام کرد که اگر از نصف النهار ۶۱ درجه جلوتر برویم ، با ما درگیر شده، ما را هدف قرار خواهد داد، ما نیز با علم به این که مسیر پروازیمان، قانونی و فاقد هرگونه ایراد و اشکالی بوده ، کماکان به مسیر ادامه دادیم. این بار، کنترلر ناو با لحنی خشمگین، بر روی فرکانس رادیویی اضطراری - که تمام ایستگاههایی که روی رادیو بگوش هستند، متوجه آن می شوند. سه بار اعلام کرد که این یک دستور جنگی است. مسیر خود را تغییر دهید.
مفهوم آن، این بود که اگر تغییر مسیر ندهیم، از دید ستاد آمریکا در واشنگتن، ما را یک دشمن تلقی کرده، و احتمالا با سلاح های خود، به ما شلیک خواهند کرد.
در این هنگام ، بین کروی پروازی، مشورتهایی صورت گرفت. اول اینکه ما پروازی غیر منطبق با اصول هوانوردی و پروازی بین المللی نداشتیم و بعد اینکه اگر اینها ما را مورد اصابت قرار دهند، با فرض اینکه موفق به خروج اضطراری از هواپیما شویم، صدها مایل از پایگاه خود دور هستم و چه کسی می تواند ما را بر روی اقیانوس هند و دریای عمان شناسایی کرده و نجات دهد؟
فرمانده هواپیما ضمن اعلام مراتب اخطار بیگانگان به ایستگاه کنترل کننده و شنیدن صحبتهای بقیه پرسنل نهایتا با شجاعتی بی نظیر، تصمیم به ادامه مسیر گرفت و این اخطار نیز کوچکترین خللی در عزم راسخ کروی پروازی به وجود نیاورد، ما به دقت و حوصله فراوان ، آن قدر مسیر را ادامه دادیم تا تمامی ناو گروه را شناسایی کرده، از سرعت ۔ حرکت آنها اطلاع لازم را کسب کردیم و ماموریت خود را تمام و کمال به انجام رسانیدیم. آنها که در واشنگتن دستور می داند و اعضای این ناو گروه نتوانستند در مقابل عزم راسخ و شیوه قانونی پرواز ، بهانه ای بافته، جهت مبادرت به شلیک ، تصمیمی قطعی اتخاذ کند و در طول ماموریتهای مختلف، یک بار ما توانستیم یک کشتی ماهیگیری مصری را که تحت عنوان ماهگیری در آبهای آزاد خلیج فارس، مشغول جاسوسی برای عراق بود، شناسایی و با اطلاع عوامل مربوط به توقیف کنیم و یا کشتی تجارتی عراق را که حامل اسلحه و مهمات - تحت لوای کالای تجارتی مانند کولر و بخچال - بود، شناسایی کردیم تا در مورد توقیف آن اقدام شود. در واقع، بهره گیری از ضعف و تزلزل دشمن، برای ما یک اصل بود و نظیر این ماموریتها در طول هشت سال دفاع مقدس، بسیار اتفاق افتاد.
ارسال نظر