پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محسن مهدیان- یکی از گرفتاری های جدی در حوزه های اجتماعی این است که از بهترین و عالی ترین مفاهیم و تعابیر شعارها، بدترین سابقه ذهنی را می سازیم. چرا این اتفاق می افتد؟ 

در اغلب اوقات مفاهیم متعالی و ارزشمند مورد بهره برداری های سیاسی قرار می گیرد و بهانه ای برای قدرت سازی و قدرت داری می شود و نتیجه اینکه پس از اجرا، آنچه از شعارهای عالی در ذهن مردم می ماند، خاطره تلخی است که بعدها نیز اگر مسئولی بخواهد مجدد سراغ آن برود، برای جاانداختن موضوع و جلب همراهی مردم باید وقت و هزینه های قابل توجهی صرف کند. نمونه این شعارها، مردمی کردن اقتصاد است. همه این شعار را می پسندند. 

کسی نیست که با مردمی کردن اقتصاد مخالف باشد. این شعار وقتی در اقتصاد به منصه ظهور می رسد می شود خصوصی سازی. همه گرایش های متداول و متعارف اقتصادی، بزرگ بودن دولت را مذمت می کنند. برخی ایدئولوژیکی با دولت بزرگ مخالفند و برخی دیگر برای اینکه دولت بتواند بارهای بزرگتری بردارد، از این سیاست حمایت می کنند. اغلب نیز با ورود بخش خصوصی کارا به اقتصاد اتفاق نظر دارند. طبیعی است که اقتصاد وقتی رشد می کند که بخش خصوصی کارآمد و فعال داشته باشد. 

از سوی دیگر خصوصی سازی در اقتصاد، پیامدهای سیاسی و اجتماعی قابل ملاحظه‌ای دارد. یکی از مهمترین آثارش حس مشارکتی است که ایجاد می کند تا مردم خود را در سرنوشت شان سهیم بدانند. با همین گزاره های درست و منطقی، سالها پیش بحث خصوصی سازی در جامعه مورد اقبال قرار گرفت و با ابلاغ سیاست های کلی اصل 44 تبدیل به رویکرد کلان اقتصادی شد. اما با همین شعار خیلی خوب چه برخوردی کردیم؟ نتیجه خصوصی سازی امروز چیست؟ چقدر به آن اهداف نزدیک شدیم؟

اگر قرار باشد نتایج مهم خصوصی سازی را در دنیا نام ببرند، اگر نگوییم تنها 4 مورد است اما در چهار مورد اشتراک خواهند داشت:

 یکم کوچک سازی دولت

دوم تقویت بخش خصوصی

سوم نیز کارآمدی واحدهای تولیدی 

و نهایتا چهارمی شفاف سازی در اقتصاد و بالا رفتن امر نظارت است. 

تا امروز حدود 10 سال از ابلاغ سیاست های کلی اصلی 44 می گذرد. لازم است نهادهای پژوهشی ما یکبار آثار اجرای این ابلاغیه را طی یک دهه گذشته بررسی کنند. اما اجمالا در این یادداشت مروری بر اجرای این سیاست با توجه به همان 4 مولفه کلیدی خواهیم داشت. طی این 10 سال 99 هزار و 935 میلیارد تومان سهام شرکت های بزرگ دولتی فروخته شده است. 

نکته اول و جالب این است که تنها 12.7 درصد از این سهام واگذاری به دست بخش خصوصی رسیده است. باقی در اختیار کیست؟ باقی این سهام به شرکت هایی رسیده اند که در اقتصاد ایران به شبه دولتی ها شناخته می شوند. چرا بخش خصوصی نیامده است ؟ دو دلیل ساده دارد. دلیل اول این است که دولت های وقت و سرکار، تنها به بند جیم ابلاغیه توجه کردند و بند الف و ب و دال را رها کردند. بند جیم تنها به واگذاری ها اشاره دارد و بندهای دیگر بر توانمندسازی بخش خصوصی و مقدمات اجرای این واگذاری ها تاکید دارند. 

از سویی دیگر نگاه دفع شری دولت به شرکت های دولتی و همچنین نگاه درآمدی صرف به واگذاری ها ونه کارآمدی بخش خصوصی، باعث شده است که 95 درصد این شرکت ها به صورت بلوکی واگذار شود. واگذاری بلوکی نیز به روشنی مانع ورود بخش خصوصی خواهد بود چرا که توانایی خرید بلوکی برای بخش خصوصی وجود ندارد. 

اما وضعیت دولت بعد از این واگذاری ها چطور بوده است؟ نسبت بودجه دولت به تولید ناخالص داخلی از 83 تا سال 90 تغییر معناداری نکرده است و از 84 درصد با یک درصد کاهش به 83 درصد رسیده است. این یعنی دولت، شرکت‌ها را واگذار کرده است اما همچنان سهم خود را در اقتصاد نگه داشته است. 

و اما شفاف سازی وضعیت اش چگونه است؟ کمترین انتظار از خصوصی سازی این است که سهم شفافیت در اقتصاد افزایش یابد. اما همین نتیجه هم وجود ندارد. مدتی پیش رئیس کمیسیون اصل 44 مجلس طی گزارشی تصریح کرد که بسیاری از شرکت های شبه دولتی در اقتصاد پس از خرید سهام شرکت های دولتی حاضر نشدند گزارش اطلاعاتی خود را به بورس ارائه کنند. به گفته رئیس کمیسیون اصل 44 بنیاد تعاون سپاه و ناجا و ستاد اجرایی فرمان امام از جمله نهادهایی هستند که حاضر نشدند گزارش دهند. به این ترتیب وضعیت شفافیت و نظارت نیز نامعلوم است. تا شفافیت هم نباشد نمی توان از میزان رشد کارایی تولیدی این شرکت ها نیز اطلاع کسب کرد و معلوم نیست واگذاری این شرکت ها چه میزان در رشد بازدهی و بهره وری و کارایی آن‌ها موثر بوده است.

در نهایت اینکه اجرای کاریکاتورگونه خصوصی سازی در کشور ما حداقل های انتظار از اجرای این سیاست را محقق نکرده است. نتیجه این می شود که مردم بعد مدتی از همین شعار مردمی سازی اقتصاد نیز دلزده می شوند. اثر بدترش این است که اگر روزی دولتی پیدا شود که بخواهد این مسیر را اصلاح کند، آنگاه با عدم همراهی قابل ملاحظه مردم و حتی در مواردی با مقاومت آن‌ها مواجه است.