روایات شنیدنی از رفتار پیامبر گرامی اسلام (ص) با کودکان
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، حسنین علیهماالسلام را بر دوش خود سوار میکرد و به آنها میفرمود: «خوب مرکبی دارید و شما هم خوب سوارکارانی هستید.»
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، حسنین علیهماالسلام را بر دوش خود سوار میکرد و به آنها میفرمود: «خوب مرکبی دارید و شما هم خوب سوارکارانی هستید.» آن حضرت حتی در حضور جمع، خود را هم پایه کودکان قرار میداد و با آنان انس میگرفت. همچنین به یاران خود میفرمود: «با کودکان مأنوس شوید و آنان را در آغوش بگیرید.» کودکانی نیز که رسول خدا صلی الله علیه و آله، آنان را به دوش میگرفت، به این امر افتخار میکردند.
۱. سنّ کودکی، بهترین زمان برای تربیت پذیری است، چرا که دل و جانش، پاک و بی آلایش است.
۲. در برخورد با کودکان، باید رفتاری کودکانه داشت.
احترام و بزرگداشت کودکان
کودکان در سنین مختلف، نیازمند توجه و احترام هستند. از این رو، والدین باید با دقت، این خواسته آنها را پاسخ گو باشند. روح ظرافت و حساس کودک، با کوچکترین حرکت نادرست، ناراحت و پژمرده میشود. پس باید از هرگونه تحقیر و تمسخر کودک و به زبان آوردن عیبها و خطاهای او به ویژه در مهمانیها و دیدارهای خانوادگی پرهیز کرد و با شیوهای خردمندانه به تأیید ویژگیهای مثبت وی و تشویق او پرداخت. برخی از والدین، به غلط میپندارند پدر و مادر، حق هر گونه اعمال نظر سلطه جویانه بر فرزندان خود را دارند و هرگونه که بخواهند، میتوانند با آنها رفتار کنند.
در این زمینه، گفتار و کردار پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و پیشوایان معصوم علیهم السلام با فرزندان خود، بزرگترین درسهای تربیتی نسل بشر است. از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت است: «اَکرِمُوا أوْلادَکُمْ وَ أَحْسِنُوا آدابَهُم یُغْفَرْلَکُم؛ فرزندان خود را احترام کنید و آدابشان را نیکو بگزارید که از رحمت الهی برخوردار شوید.» گفته اند روزی مردی در حضور پیامبر به خاطر کاری که فرزندش انجام داده بود، از او عیب جویی کرد. پیامبر به او فرمود: «فرزندت، تیری از تیرهای تیردان توست.» مفهوم این سخن آن است که فرزند، ت پاره تن تو و ذخیره آینده توست. تو با اهانت به شخصیت او، هم به خودت ضربه میزنی و هم کسی را حقیر میکنی که مددکار و پشتیبان تو در آینده خواهد بود و هر کار نیکی که انجام دهد، تو نیز در پاداش آن، شریک خواهی بود.
پرهیز از عیب جویی کودکان، به ویژه در حضور دیگران.
رعایت حال کودکان حتی در نماز
گاهی خردسالان هنگام نماز خواندن والدینشان، از طولانی شدن نماز آنها، به سبب گرسنگی یا تنهایی، بی تابی میکنند. در این شرایط، پدر و مادر با به کارگیری سیره پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و اهل بیت معصوم علیهم السلام باید بکوشند تا هیچ گاه از یاد خدا غافل نمانند و در ادای فریضه سستی نورزند. در کنار آن، برای اینکه به خواستهها و نیازهای کودک نیز اهمیت دهند بهتر است تا حد امکان، نمازشان را کوتاهتر بخوانند.
پیامبر گرامی اسلام، نماز ظهر را با مردم به جماعت برگزار و دو رکعت آخر آن را به سرعت تمام کرد. پس از نماز، مردم گفتند: «یا رسول اللّه! آیا در نماز حادثهای رخ داد؟» حضرت فرمود: «چرا میپرسید؟» گفتند: «دو رکعت آخر نماز را با سرعت خواندید.» فرمود: «مگر صدای گریه و فریاد کودک را نشنیدید؟»
از امام حسن صلی الله علیه و آله یا جابربن عبداللّه نقل شده است که نماز را در محضر رسول اللّه صلی الله علیه و آله خواندم. همین که آن حضرت سلام داد، به ما فرمود: «صبر کنید، کوزهای با مقداری حلواست.» آن گاه برای تقسیم آن از جا بلند شد و به هر کس مقداری حلوا میداد تا اینکه به من رسید. من کودک بودم. آن حضرت انگشتی حلوا به من خوراند، سپس فرمود: «باز هم بدهم؟» گفتم: آری! آن حضرت انگشتی دیگر به خاطر خردسال بودنم به من خوراند.
چنین رفتارهای ناب مذهبی سبب میشود بذرهای ایمان از همان طفولیت در دل فرزندان کاشته شود و خاطراتی شیرین و زیبا از این دوران به یاد داشته باشند.
۱. کوتاه کردن نماز، هنگام گریه کودکان.
۲. تشویق کودکان پس از شرکت کردن او در نماز جماعت.
شاد کردن کودکان
یکی از آموزههای مهم اسلام، مهرورزی و نشاط بخشی به کودکان است. بازی کردن پدر و مادر با کودک، خریدن پوشاک زیبا و مناسب، قصه گفتن هنگام خواب یا دادن هدیه، فرزند را شاد و خوشحال میسازد.
روزی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله برای نماز به مسجد میرفت. در راه، گروهی از کودکان انصار بازی میکردند که تا آن حضرت را دیدند، دور او جمع شدند و به دامن او آویختند به گمان اینکه، چون آن حضرت همواره حسن و حسین علیهماالسلام را بر دوش خود میگرفت، این بار آنها را نیز به دوش بگیرد. پیامبر از یک سو نمیخواست آنها را برنجاند و از سویی دیگر مردم در مسجد منتظرش بودند و میخواست خود را به مسجد برساند. در این حال، بلال حبشی از مسجد بیرون آمد و به جست وجوی پیامبر پرداخت. پس از مدتی، آن حضرت را کنار گروهی از کودکان یافت و جریان را فهمید. خواست کودکان را تنبیه کند، ولی پیامبر او را از این کار نهی کرد و فرمود: «تنگ شدن وقت نماز، برای من بهتر از رنجاندن کودکان است.» آن گاه به بلال فرمود: «به خانه برو و آنچه از گردو یا خرما یافتی، بیاور تا خود را از این کودکان بازخرید کنم.» بلال رفت و پس از جست وجو، هشت دانه گردو یافت و آن را به حضور پیامبر آورد. پیامبر آنها را میان کودکان تقسیم کرد و بدین گونه کودکان راضی شدند آن حضرت را آزاد کنند.
در نظر پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، تنگ شدن وقت نماز، بهتر از رنجاندن و بی توجهی به کودکان است.
رعایت مساوات میان فرزندان
از وظایف بسیار مهم پدران و مادران آن است که بکوشند همواره بر اساس عدالت و مساوات میان فرزندان خود رفتار کنند و هیچ گاه در محبت و توجه کردن به فرزندان، پسر را بر دختر یا فرزندی را بر فرزندان دیگر مقدّم ندارند. پیامبر گرامی اسلام میفرماید: «از خدا بترسید و میان فرزندانتان با عدالت رفتار کنید همان گونه که دوست دارید آنان به شما نیکی کنند».
تنها نقطه امید و مایه شادی و آرامش کودک، محبت و حمایت پدر و مادر است. هیچ کارب به اندازه محبت والدین، کودک را آسوده خاطر و آرام نمیکند و هیچ مصیبتی مانند دور شدن از محبت والدین، روح و روان او را آزرده و پریشان نمیسازد. به همین دلیل، حسادت کودک به فرزند تازه متولد شده خانواده تعجب آور نیست؛ زیرا میپندارد از بخشی از مهربانیها و مراقبتهایی که تاکنون متعلق به او بوده است، محروم خواهد شد.
والدینی که در ابراز علاقه و محبت به کودکانشان، عدالت را رعایت نمیکنند و هر از گاهی، یکی را بر دیگری ترجیح میدهند، در واقع، آنها را تحقیر و به شخصیت آنان اهانت میکنند و به کودک این گونه القا میکنند که تو شایستگی احترام و محبت را نداری. گفته اند روزی پیامبر گرامی اسلام، مردی را دید که دو فرزند خود را به همراه داشت. مرد یکی از فرزندانش را بوسید و دیگری را نبوسید. رسول خدا صلی الله علیه و آله به مرد فرمود: «چرا میان دو فرزندت، عدالت و برابری را رعایت نکردی؟»
تفاوت گذاشتن میان کودکان، روح آنها را خسته و ناتوان میکند و به بیماریهای روانی دچار میسازد. گاهی نیز کودک را به انتقام جویی از برادر، خواهر یا والدین خود برمی انگیزد و او را فردی کینه توز بار میآورد.
نبود عدالت رفتاری میان فرزندان، سبب ایجاد اختلالهای روانی و کینه توزی در آنها میشود.
یکی از راههای ابراز محبت والدین به فرزند، تهیه کردن وسایل بازی و سرگرمیِ مناسب سن اوست. همچنین هرگاه کودک از والدین بخواهد که با او بازی کنند، پدر و مادر باید به این درخواست او پاسخ مثبت دهند، ولی شیوه اداره بازی را بر عهده کودک بگذارند و خواستههای خود را بر او تحمیل نکنند. بازی افزون بر اینکه نشاط و شادابی را به کودک هدیه میکند، به رشد استعدادهای نهفته او نیز میانجامد. پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت علیهم السلام با تأکید بسیار بر این موضوع، خود در بازی فرزندانشان، شرکت و به نظارت بر بازی آنها، آنان را بر این امر تشویق میکردند.
روزی امام حسین علیه السلام در کوچه سرگرم بازی بود. پیامبر نیز به همراه یارانش از خانه خارج شدند. وقتی چشم پیامبر به امام حسین علیه السلام افتاد، به طرف او رفت و دستانش را گشود تا او را در آغوش بگیرد. امام حسین علیه السلام خنده کنان به این طرف و آن طرف میگریخت. پیامبر نیز خندان دنبال او میدوید تا اینکه سرانجام او را گرفت. پس دست زیر چانه اش گذاشت و او را بوسید.
یکی از نزدیکان پیامبر نقل میکند که رسول خدا صلی الله علیه و آله گاهی زبان خود را برای حسین علیه السلام که کودک بود، از دهان بیرون میآورد. کودک با مشاهده این کار پدربزرگ خود، غرق در خنده و شادی میشد. مردی که این کار پیامبر را میدید، با تعجب گفت: به خدا سوگند! پسرم مرد گشته و ازدواج کرده است، ولی تا حالا من او را نبوسیده ام. پیامبر که از سنگدلی مرد شگفت زده شده بود، فرمود: «هر کس لطف و مهربانی نشان ندهد، به او نیز مهر و محبت نمیشود».
۱. بازی با کودک موجب شادابی کودک و رشد استعدادهای نهفته او میشود.
۲. والدین هنگام بازی با کودک، بکوشند بنا بر خواست و میل کودک رفتار کنند و خواسته خود را بر او تحمیل نکنند.
کودکی، بهترین دوران یادگیری
آگاهیهای دینی اگر درست و متناسب با نیازها و شرایط روحی کودک در اختیارش قرار بگیرد، نقش مهمی در سرنوشت او خواهد داشت؛ زیرا اساس زندگی آدمی را بینش و اعتقادات او تشکیل میدهد و اگر مبتنی بر آموزههای محکم دینی باشد، زندگی او رنگ و بوی الهی مییابد.
پیامبر گرامی اسلام میفرماید: «محفوظات طفل نورس همچون نقشی است که روی سنگ حک شده باشد، ولی محفوظات مرد بزرگ سال مانند نوشتن بر روی آب است.» روزی پیامبر با دیدن تعدادی از کودکان فرمود: «وای بر فرزندان آخرالزمان از روش ناپسند پدرانشان!» گفتند: یا رسول اللّه، از پدران مشرک شان؟ فرمود: «نه! از پدران مسلمانشان که چیزی از احکام دین را به آنان نمیآموزند و اگر فرزندان بخواهند خود درصدد آموزش مسائل دینی برآیند، آنان را از این کار بازمی دارند و تنها به این دل خوشند که فرزندانشان بهره ناچیزی از دنیا به دست آورند. من از این قبیل پدران بیزارم و آنان نیز از من بیزارند».
ارسال نظر