خانم هایی که میخواهند ازدواج مجدد کنند بخوانند
نکاتی برای خانم هایی که میخواهند ازدواج مجدد کنند ازدواج یک سنت حسنه هست که اگر خانمی در زمان جوانی اش بیوه میشود باید برای زندگی بهترش شوهر کند .
بدانید که برای نجات خودتان باید ازدواج کنید! نکند فکر کنید که شما به یک مرد احتیاج دارید نه! هرگز! شما یک زن قدرتمند هستید. شما باید برای نجات احساسات و عواطف خودتان ازدواج کنید. کسیکه ازدواج نمی کند در حقایق راه عشق ورزیدن و محبت مشاهده، دوست داشتن و دوست داشته شدن را از خودش می گیرد و نمی تواند با اطمینان به نفس و مانند یک فرد بخشنده و عادی در اجتماع زندگی کند. پس خودتان و عواطف خودرا نجات دهید…
در جامعه ما باید این فرهنگ نهادینه شود که فرد بعد از جدایی از همسر به هر دلیلی، به آغاز یک رابطه تازه نیاز دارد . اینکه خیلی ها فکر میکنند با فوت یا طلاق همسر، زندگی مشترک فرد برای همه ی وقت تمام شده و باید آخر زندگی تنها بماند، خلاف قواعد سلامت و به نوعی خلاف قواعد شرع هست.
هر انسانی نیازهای مختلفی «از فیزیولوژیک گرفته تا نیاز به امنیت، نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن» دارد که درصورت برآورده نشدن، آسیب خواهد دید. تعداد زیادی از افرادی که به هر دلیلی تن به ازدواج مجدد نمیدهند، گریبانگیر افسردگی هایی میشوند که در انتها منتهی به آسیب های گوناگون جسمی و روانی خواهد شد.
اگرچه فراموش نشود که بعد از طلاق یا فوت همسر، فرد قطعا به مدت زمانی برای التیام روانی نیاز دارد که برترین زمان آن 1سال هست؛ بنابر این بعد از جدایی از همسر فرد- چه به موجب طلاق و چه به موجب فوت، چه فرزند داشته باشد و چه نداشته باشد- هیچوقت پیشنهاد نمیکنیم که در فاصله زمانی کمتر از یک سال ازدواج مجدد داشته باشد چون این یک سال باید صرف بازیابی فرد از دردها، غمها و آسیبهای روانی شود و همه ی این موارد مانع از شکلگیری سریعا یک رابطه تازه خواهد شد.
ازدواج زنانی که همسران خودرا از دست داده اند، افزون بر تأمین مایحتاج زندگی نیازهای عاطفی، جنسی، روحی و روانی آن ها را نیز تأمین میکند و برای سلامت روان آن ها امری لازم هست.متأسفانه در کشور ما به علت فرهنگ سازی اشتباه، برخی از افراد تا آخر عمر به علت مرگ همسر با ذکر و خاطره او زندگی میکنند و همین امر میتواند ضربه سختی رابه آن ها وارد سازد.
راهکارهای کلیدی که در ادامه میخوانید تا حدودی به خانم های مطلقه برای سازگاری با شرایط فعلی، ازدواج مجدد و به دست آوردن اطمینان دوباره کمک میکند:
1- مراجعه به روانشناس برای سم زدایی ذهن از افکار منفی ؛ همه ی مردان و همه ی ازدواج ها مانند هم نیستند! پیش از ازدواج مجدد برای شناسایی و رفع نقاط ضعف خود تلاش کنید و قبل از ازدواج دوباره، باید در خود جست وجو کنید تا مشاهده نمایید که بجای رفتارهای اشتباه قبل چطور باید رفتار کنید تا ازدواج دوم تان دوام بیاورد.
یادتان باشد همین سنجیدن ازدواج ناموفق از شما آدم با سنجیدن تری ساخته هست که با آدم قبل از ازدواج اول متمایز هست.شما باید به این مرحله برسید که دیگر مرتب به ازدواج قبلی فکر نکنید، غم ناشی از طلاق هنوز به صورت پررنگ در زندگی تان حضور نداشته باشد یا مدام نخواهید از همسر قبلی تان انتقام ذهنی بگیرید.
برخی افراد تمام دلایل شکست ازدواج قبلی رابه ویژگی های بد همسر سابق شان نسبت میدهند. برای همین برای ازدواج دوم فقط به دنبال آدمی میگردند که نقطه مقابل همسر قبلیشان باشد!
سهم خودتان را واقع بینانه از فرآیند طلاق قبلی معلوم کنید. یادتان باشد حالا شما باتجربه تر هستید، سن تان بیشتر هست و راحت تر میتوانید درمورد خودتان قضاوت کنید. آن مشکلاتی راکه شما در به وجود آمدن شان مقصر بوده اید ازآن مشکلاتی که همسر قبلی تان مقصر آن بوده، یا فقط به خاطر متمایز بودن شخصیت شما و همسر سابق تان اتفاق افتاده هست از هم جدا کنید. برای اصلاح رفتارهایی که بنظر خودتان نادرست هست، همینطور برای یادگرفتن مهارت هایی که در ازدواج قبلی آن ها را بلد نبوده اید، مثلا مدیریت خشم یا گفت وگوی منطقی با همسر و … حتما برنامه مشخصی داشته باشید.
2- احساسات خودرا تعمیم ندهید؛ این امر بسیار با اهمیت هست که بدانید کاملاً به چه علت از همسرتان جدا شده اید. غالباً اوقات از زبان خانم های مطلقه میشنوید که میگویند: ” از هر چه مرد هست فراری ام” . این جمله مهم هست و در صورتیکه فرزند دارید میتواند خطرناک هم باشد، چرا که نفرت و احساسات منفی همسر سابق خود رابه همه ی مردان ربط داده اید و بی اعتمادیتان را ناخواسته میتوانید به فرزند تان نیز منتقل سازید.
3- اطمینان به نفس و عزت نفس خودرا افزایش دهید؛ اگر احساس میکنید سنجیدن ناکامی شما باعث شده هست اکنون خودرا شخصی نالایق برای ازدواج مجدد بدانید لازم هست با اطمینان به نفس بالا تلاش کنید این احساس را تغییر دهید، چرا که احساساتی از این قبیل تا حدی پس از سنجیدن طلاق طبیعی هست و از شما که به مشکل خود، آگاهی دارید انتظار میرود بتوانید احساس خود ارزشمندی را با تمام نیرو به خودتان برگردانید.
4- مهارت بازرسی اضطراب را فرا بگیرید و آرامش خودرا حفظ کنید؛ طلاق به علت اینکه خود یک اضطراب بسیار شدید هست، بطور ناخودآگاه فرد را نسبت به رویداد های اضطراب زای دیگر در زندگی بیش از پیش، حساس میکند. بنابر این لازم هست با کسب مهارت های لازم از طریق کمک گرفتن از مشاوره تخصصی، این اضطراب ها را از خود دور کنید و بدانید که اطمینان از دست رفته در شما، با تلاشتان در اساس کاهش اضطراب و افزایش عزت نفس از طریق خود شما دوباره به دست خواهد آمد.
5- مسئولیت گزینه خودرا بپذیرید؛ در انتها هر انتخابی داشته اید مسئولیت آن را بپذیرید: اگر تصور میکنید تصمیم به جدایی، برترین تصمیم در شرایط ناب شما در قبل تان بوده هست ؛ ترس را کنار بگذارید، خودرا با هیجاناتی از قبیل سرزنش خود و احساس گناه آزار ندهید و بدانید که با درنظر گرفتن وبه کارگیری نکاتی که گفته شد، دیگر محکوم به تکرار آینده ای نمونه قبل نخواهید بود.
6- وسواس نداشته باشید؛ واقع گرا باشید. به هرحال در فرهنگ ما موارد ازدواج برای شما همچون یک فرد طلاق گرفته «چه مرد و چه زن» محدودتر هست. اگر بخواهید ملاک های دست بالایی برای ازدواج درنظر بگیرید این موارد محدودتر و محدودتر میشود.
ارسال نظر