به گزارش پارس به نقل ازچهره واقعی خرم سلطان. حتماً یا از طرفداران پر و پا قرص سریال ترکی حریم سلطان هستید یا اسم آنرا بارها شنیده اید. سریال حریم سلطان به اتفاقات درون حرمسرای سلطان سلیمان عثمانی می پردازد و داستان زندگی تنها زنی که توانست به صورت همسر نکاحی سلطان در آید…

چهره واقعی خرم سلطان. حتماً یا از طرفداران پر و پا قرص سریال ترکی حریم سلطان هستید یا اسم آنرا بارها شنیده اید. سریال حریم سلطان به اتفاقات درون حرمسرای سلطان سلیمان عثمانی می پردازد و داستان زندگی تنها زنی که توانست به صورت همسر نکاحی سلطان در آید را به تصویر کشیده است: خرم سلطان.

شاید تاکنون به این فکر کرده اید که چهره واقعی خرم سلطان به چه شکل است؟ ! آیا شبیه بازیگری که این نقش را ایفا کرده هست؟

جواب اینست: آری!

خرم سلطان (۱۵۰۶ - ۱۵ آوریل ۱۵۵۸) با نام اصلی روکسلانا یا الکساندرا لیسوفسکا همسر سلطان سلیمان قانونی بود.

منابع سدهٔ شانزدهم عثمانی دربارهٔ نام او به هنگام دوشیزگی سکوت کرده اند اما چندین سده بعد در روایت های مردمی اوکراین که اولین بار در سدهٔ نوزدهم ثبت شده اند، از او با نام آناستازیا یاد شده است و طبق روایت های لهستانی، نام او الکساندرا لیسوفسکا بوده است.

در زبان های اروپایی از او بیشتر با عنوان روکسلانا نام برده اند و در ترکی با عنوان خرم و در عربی با عنوان کریمة‎ .

سال های آغازین

بنا بر منابع اواخر سدهٔ شانزدهم و اوایل سدهٔ هفدهم، چون ساموئل تواردوسکی، شاعر لهستانی که دربارهٔ خرم سلطان در ترکیه به تحقیق و پژوهش پرداخته است، خرم احتمالاً دختر کشیشی ارتودکس از اوکراین بود. او در روهاتین، در ۶۸ کیلومتری جنوب شرقی لووف زاده شد. در دههٔ ۱۵۲۰ در یکی از یورش های مکرر تاتارهای کریمه به آن منطقه، اسیر و برده شد. احتمالاً ابتدا به بازار برده فروشان کافا و سپس به قسطنطنیه منتقل شد و از آنجا برای حرم سرای سلطان انتخاب شد.

او به سرعت مورد توجه سلطان قرار گرفت و حسادت رقبایش را برانگیخت. یک روز سوگلی سلطان، ماه دوران (همچنین معروف به گلبهار) ، به شدت با او درگیر شد و به سختی او را کتک زد. سلطان سلیمان که از این قضیه دل آزرده شده بود، ماه دوران را به همراه شاهزاده مصطفی به مانیسا تبعید کرد. تبعید او در ظاهر به دلیل رسم سنتی تربیت ولیعهد در شهری دیگر، انجام گرفت ولی واقعیت چیز دیگری بود. با رفتن ماه دوران، خرم به سوگلی بی رقیب سلطان یا خاصگی سلطان تبدیل شد. سال ها بعد، به دلیل ترس از شورش (ترسی که احتمالاً خرم سلطان به آن دامن زده بود) ، سلطان سلیمان دستور داد تا پسرش مصطفی را خفه کنند و به قتل برسانند. پس از مرگ مصطفی، گلبهار موقعیتش در کاخ به عنوان مادر ولیعهد را از دست داد و به بورسا رفت.

نفوذ خرم بر سلطان به سرعت افسانه ای شد. او برای سلطان شش فرزند به دنیا آورد: مهرماه، سلیم، بایزید، عبدالله، جهانگیر، و محمد. با زیر پا گذاشتن عادات و رسومات پیشین، خرم در نهایت از بردگی خارج شد و به بنده ای آزاد و همسر نکاحی سلطان بدل شد. بدین ترتیب سلیمان قانونی، اولین سلطان امپراتوری عثمانی پس از اورخان غازی شد که همسری رسمی اختیار می کرد. با این ازدواج، موقعیت خرم سلطان در کاخ افزایش یافت و در نهایت با اعمال نفوذ، پسرش سلیم را بر تخت حکومت نشاند.

همچنین خرم به عنوان مشاور سلطان در امور کشوری عمل می نمود و احتمالاً بر امور خارجی و سیاست های بین المللی امپراتوری عثمانی نیز اعمال نفوذ می کرد. دو نامه ای که خرم به سیگیسموند دوم اوگوستوس، پادشاه لهستان نوشته بود، هم اکنون نیز موجودند و در طول حیات او، روابط امپراتوری عثمانی با دولت لهستان صلح آمیز بود. برخی از مورخین اعتقاد دارند که خرم سلطان با استفاده از قدرت سلطان سلیمان، حمله های مکرر تاتارهای کریمه به زادگاهش که برای گرفتن برده انجام می گرفت را کنترل کرده بود.

خیرات

در کنار دخالت ها و دسیسه های سیاسی اش، خرم سلطان در انجام امور خیریه نیز دستی داشت و احتمالاً ایفای این نقش را به تقلید از زبیده همسر هارون الرشید انجام می داد. ساختن مسجد، دو مدرسهٔ قرآنی، فواره، و بیمارستان زنان در نزدیکی بازار برده فروشی قسطنطنیه از جمله اقدامات خیریهٔ او به حساب می آیند.

او دستور داد تا در نزدیکی مسجد ایاصوفیه، حمامی بنا کنند تا عبادت کنندگان بتوانند از آن استفاده کنند؛ حمامی که امروزه حمام خاصگی خرم سلطان نام دارد. در سال ۱۵۵۲ در بیت المقدس، امارت خاصگی سلطان را بنا کرد تا در میان فقرا و نیازمندان غذای رایگان توزیع کند.

همچنین برخی از کارهای قلاب دوزی او (یا حداقل قلاب دوزی های که به سرپرستی او انجام گرفته بود) تاکنون باقی مانده اند؛ از جمله قلاب دوزی هایی که در سال ۱۵۴۷ و ۱۵۴۹ به ترتیب به شاه تهماسب و سیگیسموند دوم اوگوستوس اهدا شد.

خرم در ۱۵ آوریل ۱۵۵۸ درگذشت و در توربه ای (آرامگاه گنبدی شکل) زینت شده با نفیس ترین کاشی های ایزنیک که طرحی از باغ های بهشت بر روی آن ها نقش بسته است دفن شد. آرامگاه او در نزدیکی آرامگاه مجزا و حزن انگیزتر سلطان سلیمان، در مسجد سلیمانیه قرار دارد.