همچنین عنوان شد که سهراب حسد بسیاری از شاعران دیگر را که خود قله شعر معاصرند، برانگیخته است؛ به همین دلیل با او بد هستند.

نگاه های تنگ آسیبی به سهراب نمی رساند

به گزارش پارس به نقل از ایسنا، موسی بیدج در چهارمین کنگره سراسری سهراب سپهری (صدای پای آب) که روز دوشنبه ۱۵ مهرماه در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد، گفت: کسی شک ندارد که سهراب از شاعران بزرگ معاصر است. اگر کسانی گفته اند، در جایی که خون جوانان ما در جوی ها جاری است، سهراب سپهری کنار جوی نشسته می گوید، « آب را گل نکنیم» ، از پنجره ای تنگ نگاه کرده اند. کسی که دلش برای یک کفتر می سوزد، چگونه دلش به حال انسان نسوزد؟ این نگاه های تنگ آسیبی به سهراب نمی رساند.

این شاعر و مترجم افزود: من شعرهایی را از سهراب ترجمه کرده ام. کشور ما دست کم پنج شاعر درجه اول جهانی دارد، اما در روزگار معاصر متأسفانه تنبلی ما باعث شده که جهان شاعران ما را نشناسد. خوشبختانه سهراب سپهری یک شاعر ترجمه شده است و جهان عرب او را می شناسند.

بیدج همچنین عنوان کرد: من دست کم چهار ترجمه از آثار سهراب را به عربی دیده ام. ترجمه شعر ریزه کاری های خاصی لازم دارد و چون سهراب با طبیعت، عرفان و فرهنگ ما درآمیخته، مترجمی که بتواند ریزه کاری های شعر او را منتقل کند، کم تر پیدا می شود. حال اگر مترجمی مثل من عینک بزند و نسب را نسیب بخواند یا شب پره را به خفاش ترجمه کند، بحثی دیگر است.

او ادامه داد: ما از نیما یوشیج کتابی مستقل به زبان عربی نداریم، اما از آثار سهراب داریم. امیدوارم در آینده هم بتوانم آثار دیگری را از سپهری ترجمه کنم؛ چون جهان عرب به شعرهای عرفانی سهراب نیاز دارد. اگر بخواهیم سهراب را با یک شاعر عرب مقایسه کنیم، جبران خلیل جبران است که همه آثارش به فارسی ترجمه شده است.

قرار نیست شاعران شبیه هم باشند

در این کنگره همچنین محمدرضا عبدالملکیان گفت: چندی پیش یکی از مجلات از من خواست به مناسبت زادروز سهراب یادداشتی بنویسم. امروز آن یادداشت را به همراه چند نکته دیگر تقدیم می کنم.

او در ادامه ضمن خواندن یادداشتی با عنوان « و بکاریم نهالی سر هر پیچ کلامی» افزود: از میان چندین ویژگی آثار سهراب، کشف معانی اشیا و مفاهیم از ویژگی های برجسته آثار این شاعر است. سپهری به جای حرکت در مسیر عادت، رنج تجربه های تازه را بر خود هموار می کند.

کنگره صدای پای آب
عبدالملکیان سپس با اشاره به نقل قولی که بیدج از احمد شاملو درباره انتقاد از شعرهای سهراب مطرح کرد، گفت: کاش به این نکته توجه می شد که زیبایی آثار ماندگار هنری در مشابهت های آن ها نیست. قرار نیست شاعران همه شبیه هم باشند. شاعری می تواند دارای کارنامه خاص و متفاوت باشد که آثارش با دیگران تفاوت داشته باشد.

این شاعر افزود: از همین منظر فخامت زبان اخوان در آثار دیگر شاعران برجسته نیمایی دیده نمی شود و موسیقی متفاوت و حیرت انگیز آثار شاملو خاص خود اوست. شعر سهراب نیز زبانی ساده و راحت و روان دارد. شعرهای فروغ هم شناسنامه نسل شهرنشین تهران چند دهه گذشته است و در آثار هیچ شاعر دیگر این شناسنامه دیده نمی شود.

عبدالملکیان همچنین عنوان کرد: دنیای سهراب و خلوت های او خاص خودش است. او کم ترین ارتباط را با محافل داشت و اهل مصاحبه نبود. تا جایی که من شنیده ام، او غیر از آشنایی با یکی دو محفل و ارتباط نزدیک تری که با فروغ و طاهره صفارزاده داشت، چندان اهل محفل و مجلس و ارتباط با شاعران دیگر نبود.

او در ادامه گفت: امروز شاید این ویژگی دست یافتنی باشد، اما نقش سهراب در دوران خودش در توجه به محیط زیست سرآغازی برجسته بود. چندی پیش در ویژه نامه ای که برای سهراب تهیه شده بود، یکی از اهل فرهنگ به خاطره ای اشاره کرد که با سهراب به کاشان می رفته و در راه سهراب چند دقیقه ماشین را ترک کرده، رفته و بعد از برگشت گفته است، در این اطراف یک چشمه هست که ماری در نزدیکی آن مردم را آزار می دهد، من رفتم و آن مار را کشتم. این خاطره در حالی است که سهراب به مگس هم مجال حیات می دهد و دور از انصاف است که بخواهیم برای نشان دادن آشنایی با سهراب چنین خیال بافی هایی را بنویسیم.

شاعرانی که خود قله شعر معاصرند، به سهراب حسادت می کنند

کریم فیضی نیز در این کنگره گفت: من کتابی با عنوان « از جبران تا سهراب» نوشته ام و در آن نمونه هایی از تقارب خواسته و ناخواسته سهراب سپهری و جبران خلیل جبران را نشان داده ام.

کنگره صدای پای آب
او افزود: سهراب سپهری از شگفتی های فرهنگ معاصر ماست و نمی توان او را با چارچوب های رایج تحلیل کرد. این شاعر حسد بسیاری از شاعران دیگر را برانگیخته است. هستند کسانی که خود در قله ی شعر معاصرند، اما با سهراب بد هستند. وقتی تأمل می کنید، می بینید علت این موضوع چیزی جز حسد نیست؛ چراکه می بینند او بدون ادعا و کارهایی که آن ها کرده اند، به این جایگاه دست یافته و کار سپهری را به جدول ضرب کلمات تقلیل می دهند.

فیضی همچنین عنوان کرد: عده ای هم به وادی اغراق لغزیده اند. قرار دادن سپهری در کنار مولانا بی انصافی است. سهراب شاعر بزرگی است، اما مولانا کسی است که ده ها فلسفه در باب او دچار حیرت است. سپهری را باید به مثابه یک معما دید و منتظر گذشت زمان بود تا این عزیز بیش از پیش خود را نشان دهد.

« صدای پای آب» شهادتین مسلمانی سهراب است

در بخش دیگری از این کنگره، علیرضا قزوه، مدیر مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری، گفت: در سال های ۶۲ یا ۶۳ سیدحسن حسینی می گفت، سهراب مسلمان است و « صدای پای آب» شهادتین مسلمانی اوست. حدود سال های ۶۹ نیز شمس لنگرودی می گفت، سهراب بزرگ ترین شاعر ۴۰۰ سال اخیر است.

کنگره صدای پای آب
او افزود: تأثیر سهراب سپهری در اندیشه های شاعران انقلاب غیرقابل انکار است. تأثیر دایره وسیع واژگان این شاعر در کار شاعری مثل احمد عزیزی دیده می شود. سلمان هراتی نیز که شاعری مرگ آگاه بود، آخرین باری که من او را دیدم، در حال رفتن سر قبر سهراب بود.

قزوه همچنین اظهار کرد: همان طور که شیر در جنگل قلمرو دارد، شاعران نیز قلمرو مخصوص خود را دارند. بیش تر شاعران در قلمرو دیگران زندگی می کنند و کم هستند شاعرانی که در گستره هزار سال شعر فارسی قلمروشان را حفظ کنند. خیلی ها به قلمرو فروغ نزدیک شدند، اما قلمرو سهراب خاص خودش است.

بی خبری بسیاری از نزدیکان سهراب از بیماری او

در این کنگره همچنین وحید نوروزی، دبیر اجرایی کنگره سراسری سهراب سپهری (صدای پای آب) ، گفت: چهارمین کنگره سهراب سپهری به همت مؤسسه حفظ آثار و نشر افکار سهراب سپهری، با حمایت خانواده سهراب سپهری و حضور خواهر ایشان خانم پروانه سپهری در حال برگزاری است. امروز خانم سپهری گله مند بودند که آثار کپی این نقاش بدون اجازه خانواده ایشان خرید و فروش می شود.

نوروزی همچنین عنوان کرد: تلاش می کنیم در آینده با همت بنیاد حفظ آثار و نشر افکار سهراب سپهری نشست های ویژه ماهانه و یا دو هفته یک بار برگزار کنیم که در آن ها شعرهای سهراب سپهری با حضور گویندگان خوانده شود.

او سپس یادآوری کرد: برای نخستین بار دوم اردیبهشت ماه سال ۹۳ نشان ویژه سهراب سپهری را که نشان کرکس است، به نیت امام هشتم که ضامن آهو و دوست دار طبیعت هستند، به هشت نفر از هنرمندان و نقاشانی که آثار خاصی درباره حفظ طبیعت دارند، اهدا می کنیم.

نوروزی افزود: تا پیش از دیدار با خانم سپهری من شخصا عمق بیماری سهراب را نمی دانستم. خواهرشان توضیح دادند که او چقدر با این بیماری جنگید و تا روزهای آخر تعداد کمی از دوستان و اطرافیان او از بیماری اش اطلاع داشتند. به دلیل بیماری سهراب در روز دوم اردیبهشت ماه سال ۹۳ نشان ویژه سهراب به یکی از کسانی که در حمایت از بیماران سرطانی فعالیت می کنند، اهدا خواهد شد.

کنگره صدای پای آب
در بخش دیگری از کنگره صدای پای آب، مهدی قراچه داغی، خواهرزاده سهراب سپهری، گفت: امیدوارم این کنگره بتواند موفق باشد و سال های سال شاهد برگزاری آن باشیم. قرار نبوده که من در این برنامه صحبت کنم؛ به همین دلیل تنها از برگزارکنندگان برنامه تشکر می کنم.

او افزود: این نظام و این گروه به شدت فعال است و سعی می کند قدمی در راه تعالی هنر و ادبیات ایران بردارد. من متأسفم که برای این جلسه برنامه ای تدارک ندیده ام تا صحبت کنم.

در بخش پایانی این نشست به کسانی که در کنگره سوم سهراب سپهری فعالیت داشتند، لوح یادبود اهدا شد. اسامی این افراد عبارت است از: محمدباقر نجف زاده، مهری رحمانی، جلال الدین مشمولی، مهدی قراچه داغی (به نمایندگی از خانواده سهراب سپهری) ، فرزند معصومه سیحون (به نمایندگی از خانواده این زنده یاد) ، محمدرضا سعید آبادی، عبدالمهدی مستکین، مجید حسن زاده، مهدی افشار، سیدسعید سعید پور، عبدالرضا مدرس زاده، ناصر بزرگمهر، فاطمه راکعی (که در این همایش حضور نداشت) ، شهره وکیلی، ایرج اسکندری، جلال الدین سلطانی کاشفی، محمدابراهیم جعفری، عبدالعلی دستغیب (که در این همایش حضور نداشت) ، کریم فیضی، محمدتقی ملبوبی، مهرداد پازوکی، حسین کلانتری، حسین کرمی، احمد اسفندیاری و محمد معینی (مجری مراسم) .

در این کنگره تعدادی از شعرهای سهراب همراه با اجرای موسیقی خوانده شدند. همچنین نمایشگاهی از تصویرهای چند نقاشی از سهراب سپهری در حاشیه کنگره برپا شد.