«هیس» دردی را درمان نکرد، بر دردها افزود
فرشته روحافزا، مدیر طرح، برنامه و تدوین سیاست شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده؛ درباره فیلم سینمایی «هیس، دخترها فریاد نمی زنند» ساخته پوران درخشنده؛ نظرات جالب و تازهای دارد.
به گزارش پارس ، به نقل از تسنیم: پوران درخشنده در فیلم « هیس» دست روی معضلی گذاشته که در همه دنیا معضل شناخته شده ای است. اما چیزی که در این فیلم به مخاطب القا می شود این است که انگار مسئله ای در جامعه ایران رواج دارد و مردم ایران تا حد زیادی با آن دست و پنجه نرم می کنند. مسئله ای که عاملی به نام آبرو اجازه نمی دهد که رسانه ای و مطرح شود. به نظر شما این معضل که بسیار وحشتناک هم هست در ایران چقدر قابل طرح است و در سطح بین الملل چگونه است؟ و معضلی که در فیلم « هیس» به آن پرداخته شده تا چه حد اولویت مخاطب ایرانی است؟
فرشته روح افروز: بعد از دیدن این فیلم برداشت من از کار خانم درخشنده این بود که دست کم پشت فیلم نامه « هیس» کار تخصصی و تحقیقاتی انجام نگرفته است. من حتی با چند دختر جوان که این فیلم را دیده بودند، صحبت کردم. این دختران جوان می گفتند که پس از دیدن فیلم احساس خیلی بدی داشتیم و فکر می کردیم که وقتی در حال خارج شدن از سالن سینما هستیم همه مردم در حال قضاوت کردن درباره گذشته ما هستند و احساس می کنند چنین اتفاقی برای ما افتاده و ما آن را مخفی کرده ایم.
بزرگنمایی موجود در فیلم مبنا و استدلالی ندارد
پیشنهاد من به خانم درخشنده این است که اگر می خواهند از زنان و دختران جامعه دفاع کنند، بیایند حقوق دختران پاکی را که در زندگی شان چنین اتفاقی که در فیلم شاهدیم برایشان رخ نداده، در جایی ابقاء و احقاق کنند، زیرا به نظر من حق این دخترها و زنان جامعه ما توسط ساخت این فیلم مورد تعدی و اجحاف شده است. چون به اعتقاد من آنقدر در این فیلم بزرگ نمایی صورت گرفته گرفته که برداشت بیننده این است که این موضوع در جامعه ما همه گیر و شایع است. بینندگانی که چنین برداشتی نخواهند کرد، شاید استثنا باشند، یعنی تنها شاید ۱ یا ۲ نفر با خود بگویند این معضل به ندرت در جامعه ایرانی اتفاق می افتد. آنگونه که من با بینندگان این فیلم صحبت داشته ام عموم آن ها درگیر این بزرگ نمایی شده و از اینکه به بیننده القا می شود این معضل در جامعه ما شایع است احساس بدی داشتند. خانم درخشنده این بزرگ نمایی را با کدام استدلال انجام داده اند؟ این سوالی است که ایشان باید به آن پاسخ دهند. اتفاقا شورای فرهنگی اجتماعی زنان، پس از اکران این فیلم بیانیه ای در رابطه با این موضوع انتشار داد و به نظر من مسئله از نظر حقوقی جای کار دارد و می شود در این باره بحث کرد.
*تسنیم: اگر ایشان مدعی باشند که چنین تحقیقی صورت گرفته و بر مبنای تحقیقات علمی به ساخت این فیلم مبادرت داشته اند. با اثبات این ادعا مشکل ساخت چنین اثری حل می شود؟
اگر خانم درخشنده ادعا دارند که درباره این موضوع کار علمی انجام دادند، آمارشان را نشان بدهد. البته من مطمئنم که ایشان در برابر این پرسش اینگونه پاسخ می دهند که کشور ایران جایگاه آمار ندارد و چون شما آمار صحیحی ارائه نمی دهید ما هم نمی توانیم آمار دقیقی ارائه کنیم. فرض می کنیم که چنین است. بیایید رصد عمومی داشته باشیم و به صورت پرسش نامه در سطح شهرها و شهرستان ها، مدارس و دانشگاه ها آمار بگیریم تا ببینیم واقعا چند درصد از مردم ما مبتلا به این معضلی هستند که در فیلم سینمایی « هیس» مطرح شده است. ادعای من بر اساس پایش و پژوهشی که انجام داده ام این است که این موضوع اصلا همه گیر نیست. البته من نمی گویم این اتفاق اصلا رخ نمی دهد بلکه حرف من این است که آنگونه که این فیلم سعی می کند نشان دهد، همه گیر و شایع نیست.
معضل طرح شده در « هیس» ، معضل جامعه ما نیست
بنابراین سوال اینجاست که چرا مشکلی را که الان در سطح اجتماع ما اصلا مسئله نیست، یعنی نه دختران و زنان ما و نه خانواده های ما آن را به عنوان یک معضل احساس نمی کنند تا این حد در مورد بزرگ نمایی رسانه ای قرار گرفته است و به طور عیان آن را باز کرده ایم؟ این قرار ایت به حل چه چیزی کمک کند؟
چرا مسائلی مانند حجاب، گرانی، انتخاب دانشگاه و رشته دانشگاهی، ازدواج، طلاق، مهریه، اشتغال زنان، مهدهای کودک، همسرداری، فرزندپروری و ده ها مشکل دیگر که در حال حاضر مسائل مبتلابه جامعه زنان ما هست دغدغه عوامل این فیلم نبوده و برای آن فیلم نساخته اند؟ این ها مسائلی است که همواره مورد بررسی ما در شورا قرار گرفته و به دنبال ارائه راهکارهایی هم هستیم. خلاء هایی در این مسائل وجود دارد که باید رفع شود.
*تسنیم: شما که کارتان پژوهش در حوزه زنان است، آیا تا به حال با چنین موضوعی روبرو شده بودید؟
خود من تا به حال نه چنین چیزی را شنیده ام و نه از کسانی که این فیلم را دیدند، شنیده ام که چنین مسئله ای را پیش از طرح آن توسط این فیلم در جامعه احساس کرده باشند. آیا کارگردان و عوامل این فیلم به نحو هدفمند و با نیت خاصی این موضوع را انتخاب کرده اند؟ آیا می خواهد با طرح چنین موضوعی جامعه را در چالش خاصی قرار دهند؟ همچنین اگر می خواهند موضوعی را طرح کنند، از آنجا که این کار را بر اساس علم و تحقیق انجام نداده است، چه ضرورتی دارد که این فیلم اکران شود و وزارت ارشاد در این میانه چه می کند؟ آیا هر کسی، هر حرف بدون پایه و اساسی را که می خواهد در قالب هنر بزند به راحتی این اجازه به او داده می شود؟ اگر پاسخ مثبت است پس مسئولان وزارت ارشاد و دولت جمهوری اسلامی چه نقشی دارند؟ اینها پرسش هایی است که باید به آن پاسخ گفته شود.
چون خانم کارگردان موضوعی به ذهنش رسیده که از آن فیلم بسازد، آیا پایش علمی هم انجام داده تا متوجه شود که این موضوع واقعا مشکل اجتماع ما است و آسیبی به جامعه نمی زند؟ آیا رفرنسی وجود دارد؟ در یک مصاحبه معمولی از آدم ده جور رفرنس و ماخد می خواهند، اما برای ساخت یک فیلم نباید چنین رفرنس ها و مدارکی وجود داشته باشد؟
فیلم، هیچ مبنای علمی و رفرنسی ندارد
*تسنیم: اما گویا ایشان با کسانی که چنین مشکلی داشتند مواجه شده و از آن ها چنین چیزی را شنیده را شنیده اند و اتفاقا به همین همین مواجهه به ساخت این فیلم ترغیب شدند.
بله، من هم در یکی از مصاحبه های کارگردان این فیلم دیدم که ایشان گفتند من با این مسئله مواجه بودم. همچنین گفته اند که من پولی نداشتم که این اثر را بسازم و دیدم آنقدر این مسئله زیاد است که با خود گفتم اگر هیچ پولی هم نداشته باشم، با دست خالی هم حتما باید این معضل را مطرح کنم و این فیلم را بسازم.
نمی دانم چقدر خرج اولیه اش بوده است اما به هر حال سودش که خوب بوده است. اما من همچنان معتقدم که مسئله ای را که این فیلم به عنوان معضل مطرح می کند، از نظر علمی پایش و رفرنس درستی ندارد و کسی نمی تواند ادعا کند که این مسئله مشکل جامعه ما است.
نکته بعدی که به سیستم برنامه ریزی و سیاست گذاری در فرهنگ و هنر ما بر می گردد این است که چطور یک فیلم که بر مبنای تحقیق و تفحص و پایش علمی شکل نگرفته و ممکن است حتی آسیب هایی را هم به بار بیاورد، توانسته ۳ میلیارد تومان بفروشد؟ اما یک استاد دانشگاه با سی یا چهل سال کار پژوهشی در راه کشف و حل و فصل معضلات جامعه نمی تواند همچین درآمدی داشته باشد؟ من مخالف درآمد کار هنری نیستم، بلکه بیشتر نگران سلمه ای هستم که توسط چنین اثر به اصطلاح هنری به بدنه اجتماع وارد می شود. ایشان شاید همین مقدار یعنی ۳ میلیار خرج کرده باشند و این فیلم را ساخته باشند، که مطمئنا چنین مبلغی نبرده، اما حالا ما باید ۳۰ میلیارد تومان خرج کنیم تا مشکلاتی را که این فیلم بوجود می آورد و ذهنیت منفی و سوء استفاده هایی را که از ساخت آن ناشی می شود، حل کنیم.
فریاد نزدن، لزوما پنهان کاری نیست، گاهی حفظ عفت است
*تسنیم: اگر قرار باشد به طور منسجم و منظم به انتقادات محتوایی تان از « هیس» بپردازید و این انتقادات را در چند دسته تقسیم بندی کنید، ابتدا از کجا شروع می کنید؟
روح افزا: شاید بهتر باشد از همان عنوان فیلم شروع کنیم. کارگردان می گوید « هیس، دختران فریاد نمی زنند! » ، مراد کنایی از این عبارت این است که چرا دختران نباید چنین مسئله ای را فریاد بزنند؛ اتفاقا باید این موضوع را فریاد زد و این مشکل را مثلا رسانه ای کرد تا دیگر تکرار نشود! در حالی که با طرح این موضوع، در حقیقت حق دختران اجحاف می شود. یعنی اگر چنین اتفاقی برایشان بیفتد و ما آن را در فرایند اجتماعی مطرح کنیم، در حقیقت حقشان خورده شده است. ایشان باید بدانند که اگر از این مسائل حرفی به میان نمی آید به خاطر عفت است. مسئله عفت برای زنان و دختران بسیار حیاتی است و باید آن را به عنوان حق مسلم برایشان به رسمیت شناخت نه اینکه با شعار دفاع از آنان، حقی مسلم را از آنان سلب کنیم.
علنی کردن بی عفتی، قبح آن را از بین می برد
آیا شما می دانید که طرح این موضوع چقدر می تواند روی شخصیت کسی که این اتفاق برایش افتاده اثر منفی بگذارد؟ از سوی دیگر وقتی چنین موضوعی علنی می شود، جدای از اینکه شخصیت کسی را که دچار این معضل بوده با آسیب جدی مواجه می سازد، همچنین قبح این اتفاق ناگوار را هم از بین می برد و تکرار آن، نبود عفاف را در جامعه ساده و عادی می کند و آن را به حاشیه می راند. موضوعی که در جامعه غربی شاهد آن هستیم.
از سوی دیگر با مقایسه آمار چنین اتفاقاتی در ایران و دیگر کشورها به راحتی می توان دریافت که جوامعی که به علنی کردن این گونه از مسائل تن داده اند و آن را امری جایز و قانونی می دانند و اصرار دارند که اتفاقا دختران باید فریاد بزنند آمار تجاوز به کودکان دختران و زنان شان بسیار بیشتر از جامعه ما است که می گوئیم بسیاری از مسائل نباید فریاد زده شود. آمار تجاوز و کودک آزاری در کشورهای خارجی خیلی خیلی بالاتر از کشور ما است و این ها اصلا قابل مقایسه با هم نیستند. حال شما بگوئید چرا؟ آیا به دلیل فریاد زدن یا نزدن نیست که این آمار ها اینگونه است؟
شکایت و پیگیری ایرادی ندارد، علنی کردن اشتباه است
شما در غرب شاهد هستید که مثلا در برخی خانواده ها پدران به بچه های خردسالشان چه دختر و چه پسر تجاوز کرده اند. تازه خودشان می گویند که آمارها فقط ۳۰ درصد واقعیت را بیان می کند و هفتاد درصد فاجعه گفته نمی شود و دلیلشان هم برای بیان نکردن همه حقیقت این است که معتقدند آسیبی که خود انسان ها از طرح این قضیه در سطح اجتماع می بیند، جبران ناپذیر است. ما هم می گوییم که علنی کردن این موضوع، به فرض اینکه واقعا در جامعه ما چنین معضلی وجود داشته باشد - که من معتقدم وجود ندارد- مشکلی از مشکلات دختران حل نخواهد کرد. دقت کنید که نمی گویم شکایت یا پیگیری قانونی نشود، بلکه حرف ما این است که علنی نشود. خواه توسط مطبوعات، خواه با ساختن فیلم و سریال و دیگر آثار هنری.
مگر جوامع غربی این معضلات را در جامعه فریاد می زنند و علنی می کنند؟ خودتان می گوئید که آن ها حمایت های پلیس را دارند و قانونشان هم در این زمینه ها خوب عمل می کند. آیا آن ها توانسته اند این معضل اجتماعی شان را حل کنند یا اینکه برعکس با گذشت زمان آمارشان بالاتر رفته است؟ ما اعتقاد داریم وقتی چنین مسائلی در جامعه علنی می شود، عادی سازی گناه و جرم در اجتماع صورت می گیرد و فرازی باز می شود تا گناه و جرم راحت تر عملی شود. خانم درخشنده لااقل باید با چند روان شناس برای ساختن چنین فیلمی مشورت می کردند و از آن ها هم نظر می خواستند.
اگر فریاد زدن، راه حل بود، آمار تجاوزها در غرب کمتر از ایران بود
بنابراین حتی اگر فارغ از آموزه های دینی بخواهیم درباره فیلم « هیس» صحبت کنیم، یعنی فقط از منظر روانی و با رویکرد روانشناختی درباره آن سخن بگوییم باز هم نمی توان توجیهی برای ساخت. اکران این فیلم پیدا کرد. زیرا این فیلم و کارگردانش لااقل باید به این سوال پاسح بدهند که آیا با علنی کردن این موضوع مشکلی که به اعتقاد شما در جامعه ما وجود دارد، حل می شود؟ به نظر من در خوشبینانه ترین شکل اگر این فیلم آسیبی به جامعه وارد نکند، قادر به حل مشکلی هم نیست. به همین دلیل به نظر من فرایندی را که کارگردان برای حل مشکل مفروض پیش گرفته کاملا غیرمنطقی است.
پیام فیلم این است که باید مدل غربی کار کنیم. به نوعی کلمه هیس را آورده که زنان را خارج کنیم اگر این چنین مسئله ای بود. در این فیلم قوانین ایران به چالش کشیده شده است. سیاه نمایی در بُعد قانون نشان داده است.
اگر کارگردان معتقد است که این اتفاق در ایران زیاد است بگوید چرا این اتفاق می افتد؟ آیا علتش عوامل غیر مذهبی و غیر دینی است یا می خواهد بگوید در جامعه ای که مردم آن شب های قدر و روزهای عاشورا با شور حال شب زنده داری و عزاداری می کنند در حقیقت آلوده اند؟ اگر فرض کنیم چنین مشکلی وجود دارد باید روشن شود که مقصر این مسائل کیست؟ آیا بهره گیری از فرهنگ غرب باعث چنین آسیب های اجتماعی می شود یا تمسک ما به دین و مذهب و اعتقادات اسلامی منجر به این مشکل شده است؟
*تسنیم: پاسخ خانم درخشنده درباره این مسائل روشن است. ایشان می گویند کمکی که فیلم « هیس» به حل چنین مسائل و معضلاتی می کند این است که خانواده ایرانی را تا حدی بیدار می کند که بیشتر مراقب فرزندانشان باشند. به دلیل مشغله کارهایی که خودشان باید انجام دهند را به دیگران نسپارند. به هر کسی اطمینان نکنند و… . این مسائل هم منطقی هستند. شما همچنان اعتقاد دارید که فیلم هیچ کمکی به حل یک مشکل اجتماعی نمی کند، بلکه بیشتر آسیب می رساند؟
روح افروز: ببینید باز من این موضوع را طرح می کنیم که چه کسی گفته این معضل جامعه ما است؟ آیا این معضل است یا مشکل ازدواج جوانان در جامعه؟ چرا ایشان خانواده ایرانی را نسبت به مسئله ازدواج بیدار نمی کنند؟ اگر ازدواجِ درست صورت بگیرد، شاید این چیزی که به نظر ایشان معضل جامعه ما است، حل شود. چرا خانواده ایرانی را نسبت به مسئله طلاق، حقوق عاطفی کودکان و ده ها مشکل اجتماعی دیگری که داریم بیدار نمی کنند؟
به نظر من کارگردان این فیلم یک ادعای غیر علمی را مطرح کرده است. اگر ایشان از بین ۷۰ میلیون جمعیت تنها ۷۰۰ نمونه از این معضل را سراغ دارند، بگویند و من ادعای ایشان را می پذیرم، اما از ایشان می پرسم اگر این ۷۰۰ نمونه را سراغ داشتید چرا آن ها را به فراکسیون زنان مجلس معرفی نکردید تا قانون برایشان تصمیم بگیرد و قانون به حق و حقوقشان رسیدگی کند؟ چرا از چنین موضوعی فیلم درست کردید که به اعتقاد من آسیبش بیشتر از سود آن است. این فیلم معضلی که ادعای حل آن را دارد در جامعه عادی سازی می کند به طوری که اگر می خواست ۷۰۰ نفر را نجات دهد، در عوض ۷ هزار نفر را مبتلا می کند.
جاذبه های جنسی؛ علت فروش ۳ میلیاردی « هیس»
*تسنیم: این فیلم با فروش خوبی مواجه شده؛ اگر استدلال شود که دلیل موفقیت فیلم این است که به معضلی پرداخته که برای همه دغدغه است، پاسخ شما چیست؟
روح افزا: شما فکر می کنید این فیلم به خاطر این معضل عده ای رفتند و این فیلم را نگاه کردند یا به خاطر جاذبه های جنسی که در این فیلم بود، دیده شد؟ به نظر من در این فیلم با زیرکی تمام، جاذبه های جنسی برای فروش فیلم یک فیلم به کار گرفته شده است، به نحوی که به چشم کسی هم نیاید. اگر به طور خوشبینانه تنها فرض را بر این بگذاریم که کارگردان فیلم قصد دارند کار اقتصادی انجام دهند - فارغ از اینکه نتایج دیگری در زمینه های فرهنگی و سیاسی هم می توان گرفت - پس درد اجتماع را نداشتند و دغدغه شان فروش بوده؛ آن هم با اضافه کردن یک درد بزرگ بر دیگر دردهای اجتماع.
نکته بعدی که بسیار هم مهم است و کمتر به آن توجه شده این است که خانم کارگردان در این فیلم به طور ناخودآگاه اتفاقا از آقایانی که چنین بیماری ای دارند حمایت کرده است؛ به عبارت روشنتر این فیلم به این استدلال از سوی مخاطب دامن می زند که اگر در ایران چنین کاری را انجام دادی، دختر ایرانی جرات ندارد بازگو کند و این کار را برای مردان سهل می کند. این ادعا را حاضرم در یک مناظره تلوزیونی به خانم درخشنده ثابت کنم. ایشان اتفاقا با این فیلم امنیت اجتماعی دختران را به خطر انداخته است و ممکن است مردان و پسران زیادی پس از دیدن این فیلم بستر را برای انجام چنین کارهای غیر انسانی مهیا ببینند. پاسخ این نتیجه گیری ها را چه کسی خواهد داد؟ حتی اگر تنها ۱ نفر به چنین نتیجه وحشتناکی برسد، مقصر کیست؟
اگر این کارگردان موضوعی برای فیلمسازی ندارد و از سوی دیگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نمی داند چه مکانیسمی را باید برای اکران فیلم ها اتخاذ کند، چرا این خانم ها و آقایان به پایش های و تحقیقات علمی توجه نمی کنند و برای تصمیماتشان با متخصصان امر مشورت ندارند؟
*تسنیم: یعنی شما اعتقاد دارید که مطرح کردن و علنی کردن این مسئله به فراگیر شدن این موضوع غیراخلاقی کمک می کند؟
روح افروز: بله. چنین فیلمی نه تنها در ذهن جوان ها اثر نامطلوبی می گذارد و با آن را برایشان عادی می کند، زیرا می گویند که این اتفاق می افتد و تا حدی هم رخ دادن آن عادی است که پای چنین موضوعی به سینما هم باز شده؛ علاوه بر این با خود می گویند اگر چنین اتفاقی افتاد، مشکلی نیست، زیاد هم نمی خواهد نگران باشید زیرا کسی از ترس آبرو آن را بروز نخواهد داد.
من خودم به شخصه دست خانم در خشنده رو میبوسم شما چی فکرکردید اصلا این موضوع را از نزدیک تجربه کردید برخلاف ادعای شما من معتقدم کودک آزاری در ایران بیداد میکنه حکاس
یت مشت نمونه خروار است با تحقیقاتی که من داشتم واقعیت اینه و متاسفانه هیچ پیگیری هم ندارد