به گزارش پارس به نقل از باشگاه خبرنگاران، سینمای دفاع مقدس ثبت کننده یادگارهای تلخ و شیرین سال های جنگ است، در۱۰ یادداشت سعی داریم تصاویری خاطره انگیز از سینمای دفاع مقدس را برای شما مرور کنیم.

سینمای دفاع مقدس در سال های دور یکی از مهمترین عرصه های کشف استعداد نیروهای تازه نفسی بود که بیشتر آنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی وارد سینما شده و حتی تجربه مستندسازی و تصویربرداری در جبهه ها را داشتند، این نسل خاطره ها و تجربه هایشان از جبهه ها را بر پرده سینما حک کردند و برای نسل های دیگر به جای گذاشتند.

یادداشت هشتم: " مهاجر"
در سال هایی که بیشتر فیلم های جنگی تصویری یکدست از رزمنده ها نشان می دادند، حاتمی کیا (کارگردان) در فیلم هایش رزمندگان را با انواع خوی وخلق ها و عادت ها تصویر می کرد و با این کار آن ها را باورپذیرتر می کرد، مثلا مرحوم" ابراهیم اصغرزاده" در مهاجر نقش رزمنده ای کم حوصله را بازی می کرد که بسیاری اوقات مقابل نظرات دیگران می ایستاد و سعی می کرد حرف خود را به کرسی بنشاند.

" مهاجر" هواپیمای بی سرنشینی بود که از راه دور کنترل می شد و بر سر دشمن بمب می انداخت؛ دو گروه در دو محل در میان نیزارها مهاجر را هدایت می کردند و در نهایت، دو نفر از آنان بعد از هدایت موفق مهاجر به شهادت می رسند؛ در هنگام شهادت یکی از آنان به تدریج صدای سم اسبان و فریادهای مربوط به روز عاشورا روی تصویر شنیده می شود و به این ترتیب حاتمی کیا تناظری بین شهادت رزمندگان در جبهه ها و شهادت امام حسین (ع) و یارانش در روز عاشورا برقرار می کند.

در آخر فیلم" مهاجر" ، وقتی" علی" (نقی زاده) پلاک ها یش را به اسد می دهد و خود در حال شلیک تیر به سوی دشمن موانع را از سر راه" پهباد" دور می کند و به شهادت می رسد؛ اسد و پلاک ها را به گردن پهباد می اندازد و او را پرواز می دهد، پلان درشتی است از رقص پلاک ها در باد، همراه با صدای زیبای برخورد پلاک ها بر بدنه پهباد… و ایچنین، حاتمی کیا به پهباد جان می بخشد و از آن" مهاجری" خلق می کند جاودان؛ به جاودانگی" هجرت" .