به گزارش پارس ، این داستان نویس در گفت وگو با ایسنا، درباره موضوعات فرهنگی که رییس جمهور منتخب باید به آن ها توجه کند، گفت: من وقتی چشم هایم را روی هم می گذارم و به سال های گذشته نگاه می کنم (من ۳۳ سالم بود که انقلاب شد و حالا ۶۸ سالم است) و همه وزیران ارشاد را یکی یکی از برابر نگاهم می گذرانم، می بینم این وزیران در اصل موضوع تفاوتی ندارند و تنها در شیوه اجرا متفاوت بوده اند و همه با آثار با ممیزی برخورد کرده‎ اند.

او ادامه داد: یعنی همه آن ها، آثار ما هنرمندان را در هر رشته هنری چون سینما، عکاسی، تئاتر و ادبیات سانسور کرده اند و فقط شاید خوشنویسی، سر سالم به در برده باشد. همه با اندیشه ای که شاعر و هنرمند با آن زندگی می کند و « من» دوم اوست، با سانسور برخورد کرده اند و من را رسانده‎ اند به جایی به نام خودسانسوری که مانند سرطان بدخیم و ایدز علاج پذیر نیست. وقتی من پشت میزم می نشینم و دسته کاغذهایم را جلویم می گذارم، به این فکر می کنم که « مؤدب باش! » ، کلماتت نباید فریاد بزند و نباید قرمز و بنفش باشد. باید چهارزانو بنشینی و باید از کلماتی استفاده کنی که وقتی به دست آقای ممیز رسید، احساس کند هیچ خطری تهدیدش نمی کند. « آنای باغ سیب» ۳۹ ماه در وزارت ارشاد ماند و آن چنان به یک داستانش ایراد گرفتند که من آن داستان را حذف کردم. « آوای نهنگ» نیز ۳۰ ماه در ارشاد ماند، اما دو هفته بعد از چاپ، جایزه هفتمین کتاب فصل را گرفت.

بیگدلی در ادامه عنوان کرد: رهبری هم گله داشتند از وضع رمان در ایران که سطحش نازل است. این یعنی مقام معظم رهبری هم به نازل بودن ادبیات داستانی در کشور معترض هستند و باید برای این موضوع فکری بشود.

او سپس درباره مدیریت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: مدیریت مثل صوت خوب و طبع شعر است و از جنسی است که خدا در برخی گذاشته و در برخی نگذاشته است. جنس خلقت برخی طوری است که می توانند مدیریت کنند. وزیر ارشاد علاوه بر این که باید جنسش مدیر باشد، باید چهار تا کتاب هم خوانده باشد. بداند فرق رمان و داستان چیست. باید دو تا کتاب شعر خوانده باشد و تفاوت اندیشه نویسنده شرقی و غربی را بفهمد. باید یک ایدئولوژی و تئوری در زمینه فرهنگ داشته باشد و اگر اهل این چیزها نیست، نباید وزیر ارشاد بشود، باید جای دیگری برود و کار کند.

بیگدلی خاطرنشان کرد: همه آدم هایی که من به عنوان وزیر ارشاد دیده ام، آدم های خوبی بوده اند. اما موضوع این جاست که باید در این حوزه بتوانند کاری انجام دهند و باید دید در دولت آینده آیا وزیر ارشاد آن قدر بودجه دارد که بتواند از پس کارها برآید؟ آیا دولتی که قرار است آقای روحانی انتخاب کند، آن قدر پول به حوزه فرهنگ می دهد که بشود خدمتی به مردمانی کرد که سابقه هفت هزار سال فرهنگ دارند یا باید وصله پینه کرد؟ وقتی وزارت ارشاد به وصله پینه بیفتد، باید از جایی ببرد و به جای دیگر بدوزد، و اگر از جایی برید، آن جای دیگر پر نمی شود.

او در پایان نیز عنوان کرد: من این حرف ها را به عنوان یک آدم دلسوز می زنم، اما وقتی این حرف ها را می زنم هم نگرانم که آیا با گفتن این حرف ها به کسی برنمی خورد و برای کتاب هایم مشکلی پیش نمی آید، یعنی من تا این اندازه دلواپسم و این دلواپسی از شیوه عملکرد مسؤولان فرهنگی آمده است.