کشف استخوان های ابن سینا در اصفهان!
اگر شواهد بر محل قبر ابن سینا در اصفهان روز به روز قویتر میشود، چرا مسوولان در فکر پیگیری این مهم نیستند که لااقل مقبرهای برای او بسازند و تنها به داشتن نام یک خیابان اکتفا نکنند.
با وجود اینکه حدس و گمانها مبنی بر اینکه ابن سینا در اصفهان مدفون است روز به روز قویتر می شود اما از این شیخ وارسته در اصفهان جز نام یک خیابان و یک مدرسه موجود نیست. اما سوال این است که اگر شواهد بر محل قبر ابن سینا در اصفهان روز به روز قویتر میشود چرا مسوولان در فکر پیگیری این مهم نیستند که لااقل مقبرهای برای او بسازند و تنها به داشتن نام یک خیابان اکتفا نکنند.
محمد حسین ریاحی مدرس تاریخ و تمدن دانشگاه اصفهان و مسئول پژوهش مرکز اصفهان شناسی پیرامون مدرسه ابن سینا میگوید: این مکان در حکم بزرگ ترین نهاد آموزشی جهان اسلام، جایگاهی که شیخ ۱۵ سال از عمر خود را به تدریس در آن صرف کرده است، باید به یک مکان یا موزه با کاربری فرهنگی – آموزشی برای معرفی ابن سینا تبدیل شود.
شواهد زیادی مبنی مدفون بودن ابن سینا در اصفهان وجود دارد
مهدی فقیهی پژوهشگر میراث فرهنگی نیز با اشاره به اینکه شواهد و منابع تحقیقاتی بسیار زیادی مبنی مدفون بودن ابن سینا در اصفهان موجود است گفت: در محله دردشت سنگ قبری منوط به ابن سینا بوده که معلوم نیست چه بلایی سرش آمده است.
وی در خصوص وجود قبر ابن سینا در اصفهان میگوید: در حدود هشت سال پیش در مدرسه ملا حسن در محله دردشت استخوانهایی پیدا شد که مجددا آنها را دفن کردند؛ در حالیکه با آزمایشهای کربنیک میتوانستند لااقل به این نتیجه برسند که این استخوانها مربوط به چند سال پیش است.
فقیهی، کتابها و منابع متفاوت و زیادی را منبع و ماخذ و محل استناد وجود قبر و محل دفن ابن سینا در اصفهان دانست و افزود: ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن خود مینویسد: هنگامی که محمود غزنوی، ابن سینای بیرونی و دیگر علماء معروف را از دربار مامون خواست، ابن سینا از قبول این دعوت خودداری کرد و به گرگان گریخت و در دربار قابوس منصب یافت. پس از کشته شدن قابوس برای معالجه امیر همدان به آنجا رفت و پس از توفیق در معالجه امیر مقام وزارت وی را به دست آورد. اما سپاهیان و فرزندان امیر از او ناراضی بودند و او را تحت تعقیب قرار دادند. حتی مدتی نیز زندانی Prisoner شد و به همین جهت به اصفهان گریخت و در دربار علاءالدوله از دیالمه ی اصفهان پناهندگی یافت.
فقیهی به مطالبی از کتاب اعلام اشاره کرد و افزود: نویسنده کتاب اعلام اصفهان میگوید: سرانجام ابن سینا در سفری که به همدان میرفت به بیماری قولنج مبتلا شد و هرچه معالجه کرد فایدهای نبخشید و وی در شنبه ۶ شعبان یا جمعه اوایل رمضان ۴۲۸ قمری در بین راه وفات یافت. پیکرش را به همدان بردند و در آنجا دفن کردند و چندی بعد جسد او را به اصفهان نقل کرده و در دروازه کون گنبد یا تخت گنبد مدفون ساختند.
ابن سینا در اصفهان وفات کرد
همین نویسنده در جلد اول کتاب خود صفحه ۱۷۵ عنوان میدارد که در مجموعه شماره ۱۰۱ کتابخانه آیت الله مرعشی رساله شماره ۲ در ترجمه حال ابن سینا از نویسندهای نامعلوم که حیدربن علی بن اسماعیل بن عبدالعالی هاشمی کرکی در سه شنبه ۲ ذی قعده ی ۱۰۷۲ قمری (آن را) کتابت کرده، بیوگرافی (مشخصات ابو علی سینا) را به طور مختصر مینویسد و پس از ذکر مؤلفات او در آخر میگوید: ابن سینا در همدان مرده و در آن جا دفن شده و پس از آن جنازهاش را به اصفهان نقل کردند. در جایی دیگر میر سید علی جناب صاحب کتاب الاصفهان در ص ۲۱۸ سطر ۲۰ و ۲۱ به نقل ازابن اثیر در حوادث Accidents سنه ۴۲۷ آورده است، ابن سینا در اصفهان وفات نمود که فیلسوف مشهور و صاحب تصانیفی است.
سعید نفیسی و دولتشاهی سمرقندی نیز در کتاب خود آوردهاند که ابن سینا را به اصفهان بردند و در جایی بر دروازه کونکنبد به خاک سپردند.
پژوهشگر میراث فرهنگی با اشاره به اینکه از قدیم الایام دراصفهان مدرسه ابن سینا ما بین مردم اصفهان به نام قبر ابوعلی سینا شهرت داشته است گفت: در این محل، گنبدی آجری بر روی اتاقی چهارگوش بوده ونقل است که محل تدریس او بوده و محل قبر او را در آنجا نشان میدهند و مطابق نقل اهالی محل سنگ نوشتهای بروی قبر بوده که مالک آن بنا سنگ نوشته را ناپدید ساخته است.
فقیهی در ادامه گفت: در حدود هشت سال پیش در مدرسه ملا حسن در این محله استخوانهایی پیدا شد که مجددا آنها را دفن کردند؛ در حالیکه با آزمایشهای کربنیک میتوانستند لااقل به این نتیجه برسند که این استخوانها مربوط به چند سال پیش است.
وی افزود: محققین و مورخین اصفهان همچون استاد همایی و محمد صدرهاشمی برای اثبات وجود قبر ابن سینا در اصفهان و احداث آرامگاهی شکوهمند بر مزار او تلاش بسیار کردند اما عاقبت حکومت آن زمان (اواخر پهلوی) ضمن برپایی مراسم هزارمین سال تولد ابن سینا در همدان آرامگاهی بر سر قبر منسوب به او بر پا ساخت.
فقیهی افزود: در جایی دیگر جلال الدین همایی صاحب کتاب تاریخ اصفهان در این مورد مینویسد : هم اکنون در محله در دشت (باب الدشت ) که از محلات شمالی قدیم اصفهان است در سمت شمال شرقی گنبدی به عنوان بقعه مقبره شیخ الرئیس به نام گنبد ابن سینا و گنبد ابو علی سینا معروف است که عامه آن را مرقد ابو عالی سینا میگفتند و معلوم نشد که دست کدام غاصب تبهکار اثر قبر را محو کرد. اما هم اکنون گنبد و بقعه مخروبه بر جای است. این گنبد در حدود یک صد و چند متر بالاتر از مدرسه شفیعیه معروف دردشت واقع شده است.
ارتفاع گنبد حدود دوازده ذرع و پایه گنبد ده ذرع (۱۰ ذرع ×۱۰ ذرع ) و فضای داخلی گنبد و در حدود ۸ ذرع (۸×۸) میشود. باری گنبد مزبور علی المشهور مقبره شیخ الرئیس است در اصفهان. همایی میافزاید: یک روایت دیگر نیاز از مشایخ اصفهان شنیدهام که بعضی ادعای روایت کردهاند به این قرار که در محل حوض خانههای قدیم بود و مرحوم حاج آقا جمال الدین مسجد شاهی، امام جماعت مسجد این قسمت را از مدرسه خواجهها گرفت و برای مسجد شیخ لطف الله حوض خانه و چاه و منبع و حوض خانه و منبع ساخت و قبل از وی این جا حوض خانه و متوضا وجود نداشت. گفتند در این محل چون حفر کردند به سر دابهای عظیم قدیم بر خوردند که در وسط سردابه قبری مجلل با سنگ لوح قدیمی پیدا شد که متعلق به شیخ الرئیس ابو علی سینا بود و معلوم نشد که آن سنگ لوح را چه کردند.
محمد حسین ریاحی مدرس تاریخ و تمدن دانشگاه اصفهان و مسئول پژوهش مرکز اصفهان شناسی در سال ۱۳۸۶ در گفتگو با روزنامه ایران میگوید: آنچه اکنون از مدرسه ابن سینا باقی مانده، بخشی از بنای بزرگی است که در گذشته وجود داشته و طی زمان با تصرف و تخریب به خانه و کاربریهای دیگر بدل شده است.
وی پیشنهاد میکند: این مکان در حکم بزرگترین نهاد آموزشی جهان اسلام جایگاهی که شیخ ۱۵ سال از عمر خود را به تدریس در آن صرف کرده است، باید به یک مکان یا موزه با کاربری فرهنگی – آموزشی برای معرفی ابن سینا تبدیل شود.
توانستیم تنها بخشهایی از یک استخوان پا و دست را پیدا کنیم
اما محسن جاوری مسئول دفتر باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی اصفهان نیز در بخشی از سخنانش با روزنامه ایران در این مورد میگوید: متأسفانه حدود ۹۰ سال قبل عدهای تصمیم میگیرند، این مکان را به زورخانه تبدیل کنند؛ به همین علت محتویات داخلی بنا از جمله سنگ قبری از جنس مرمر که به گفته شاهدان قدیمی بسیار هم زیبا بوده از جا کنده و به وسیله یکی از اوباش محل داخل چاهی انداخته میشود.
وی با اشاره به نظر اهل فن که به نوعی این مکان را مدفن شیخ نیز میدانند میگوید: چند سال قبل به وسیله سازمان میراث فرهنگی گمانه زنی در این مکان انجام شد، اما متأسفانه چون در زمان تبدیل به زورخانه میزان تخریب و گود برداری بسیار بوده است، ما توانستیم تنها بخشهایی از یک استخوان پا و دست را پیدا کنیم، که این هم چیز روشنی را ثابت نمیکند و تنها اثبات میکند که زمانی شخصی این جا دفن شده است.
ارسال نظر