پارس به نقل از مهر، مسعود ده نمکی نویسنده و کارگردان" رسوایی" با دفاع از بازی الناز شاکردوست در نقش افسانه گفت: وقتی" اخراجی ها ۳" را در آن فضای سیاسی ساختم می توانستم محافظه کاری کرده و فیلمی بسازم که فحش خور سیاسی نداشته باشد.

فیلم سینمایی" رسوایی" چهارمین ساخته مسعود ده نمکی است که در نوروز ۹۲ اکران شد و همانند دیگر فیلم های این کارگردان در صدر فروش گیشه قرار گرفت. " رسوایی" اولین فیلم سینمایی ده نمکی است که در ژانر اجتماعی ساخته شده و چندان شباهتی به سه گانه" اخراجی ها" که برپایه طنز آنهم در ژانر سینمای جنگ ساخته شده است، ندارد.
البته وی پیش از این و در سینمای مستند تجربه کارهای اجتماعی داشته است. ده نمکی اولین بار با مستند" فقر و فحشا" از دنیای مطبوعات پا به دنیای سینما گذاشت؛ مستندی که هیچ گاه اجازه اکران پیدا نکرد و نیروی انتظامی از ده نمکی برای ساخت این فیلم که درباره قاچاق دختران ایرانی است، شکایت کرد.
وی بعد از آن مستند دست به ساخت" کدام استقلال کدام پیروزی" در فاصله سال های ۸۳ تا ۸۵ زد که این فیلم مستند هم باز جنجال آفرین شد. ده نمکی بعد از این دو مستند با ساخت سه گانه" اخراجی ها" به طور جدی وارد سینمای بلند داستانی شد؛ فیلم هایی در ژانر کمدی که توانست مخاطبان بسیاری را برای سینمای وی به ارمغان آورد و رکورد فروش گیشه در سینمای ایران را هم بشکند.
البته بسیاری از منتقدان سینما علت فروش بالای این فیلم ها را طنز بودن آن دانستند. همین مسئله سبب شد تا ده نمکی فیلمی را بسازد که کمدی نبوده و به صورت جدی به مسائل مختلف جامعه اشاره کند. وی که در فیلم های کمدی خود از بازیگران ثابتی چون اکبر عبدی، محمدرضا شریفی نیا، امین حیایی و… استفاده می کرد این بار نیز در اولین فیلم اجتماعی خود از اکبر عبدی یکی از بزرگترین بازیگران سینمای کمدی ایران در نقش یک روحانی استفاده کرد.

این در حالی است که عبدی پیش از این در فیلم" خوابم می آد" به کارگردانی رضا عطاران در نقش یک پیرزن حضور داشت، همین مسئله سبب شد تا بازی وی در نقش روحانی با حواشی ای در سینما و دیگر نهادهای مرتبط با سینما همراه باشد.
هرچند فیلم سینمایی" رسوایی" در حمایت از جامعه روحانیون ساخته شده است، اما همین فیلم در استان قم اکران نشده و با مشکلاتی همراه است تا جاییکه که ده نمکی از نمایش" رسوایی" در قم انصراف داد. البته وی بعد از نمایش فیلمش در جشنواره سی و یکم فیلم فجر سعی کرد در دیدارهایی با روحانیون و آیات عظام این فیلم را برایشان به نمایش درآورد و نظر مثبتشان را جلب کند.
" رسوایی" در جشنواره فیلم فجر از سوی داوران و منتقدان مورد توجه قرار نگرفت ولی فروش بالای آن بار دیگر نشان داد که سینمای ده نمکی هنوز بین مردم طرفداران خودش را دارد.
*نزدیک به ۲ سال پیش که تصمیم گرفتید چهارمین فیلم سینمایی تان را بسازید خبرهای مختلفی مبنی بر اینکه این فیلم قرارست با نام" اخراجی ها ۴" و با همان حال و هوا جلوی دوربین برود، منتشر شد، اما همان زمان شما این خبرها را تکذیب کرده و اعلام کردید فیلمی متفاوت بدون درون مایه طنز خواهید ساخت.

چه چیز باعث شد شما دست به ساخت فیلمی متفاوت با دیگر فیلم های سینمایی تان بزنید؟ فیلمی که شباهتی هم به مستندهایی که در گذشته ساخته بودید، دارد.
ده نمکی: قبل از ورود به سینما یک سری ایده در ذهن خود داشتم که در سینما به آن می گویند ایده اولیه. در واقع ۱۰ ایده یک خطی در ذهن داشتم که اگر هر دو سال یک بار آنها را می ساختم، ۲۰ سال از عمرم را در سینما می گرفت. در همین راستا، فعالیت سینمایی خود را با مستند" فقر و فحشا" آغاز کردم که یکی از این ۱۰ ایده بود. " اخراجی ها ۱" نیز از همین ایده ها گرفته شده است اما" اخراجی ها ۲" ایده دیگری بود که آن را بر قصه" اخراجی ها ۱" سوار کردم.
* بعد از موفقیت" اخراجی ها" در فروش، طبیعی بود که همه ایده هایتان را کنار گذاشته و دنباله همان کار را بسازید

ده نمکی: تجربه فیلم اول نشان داد ژانر طنز بهترین ابزار برای بیان مشکلات اجتماعی در جامعه است و مخاطب به خوبی با آن ارتباط برقرار می کند. البته اتفاقات بسیاری در زمان اکران" اخراجی ها ۱" رخ داد که می توان به قاچاق سی دی این فیلم در زمان اکران اشاره کرد.

هرچند برخی از دوستان، این اشتباه را بر دوش قاچاقچیان انداختند اما معتقدم که اگرنمایش" اخراجی ها ۱" در سینما ادامه پیدا می کرد، فروش آن از" اخراجی ها ۲" هم بیشتر می شد، اما سی دی قاچاق آن را وارد بازار کردند و مانع فروش بالای آن در سینما شدند. هرچند این فیلم نتوانست آن طور که انتظار داشتم فروش داشته باشد، اما همین میزان فروش از سوی بسیاری از دوستان در سینما تصادفی خوانده شد.
* یادمان هست که خیلی از منتقدان می گفتند این یک اتفاق تصادفی است و ده نمکی نمی تواند با فیلم بعدی اش هم این میزان فروش را داشته باشد.

ده نمکی: بله. به همین دلیل تصمیم گرفتم" اخراجی ها ۲" را بسازم و یکی دیگر از ایده های خود را با ژانر طنز به مخاطبان خود ارائه کردم تا نشان دهم فروش فیلم اولم تصادفی نبود.
بعد از ساخت" اخراجی ها ۲" ، با بوجود آمدن وضعیت سیاسی متفاوت در کشور تصمیم گرفتم" اخراجی ها ۳" را متناسب با آن شرایط بسازم.

در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم یک تفاهم ملی بین مردم ایجاد شده بود که یکی از نمودهای آن این بود که هزاران نفر در سینماها دست جمعی سرود" ای ایران" را می خواندند ولی متاسفانه فضای سیاسی در نهایت آن تفاهم را به تقابل تغییر داد و طیف های مختلف رو در روی هم قرار گرفتند. در چنان شرایطی به این نتیجه رسیدم که باید به یک نقد تند سیاسی دست زد و آن اتفاقات سیاسی و تمرین دموکراسی مدرن را به چالش کشید.
در چنان شرایطی با ساخت" اخراجی ها ۳" با تم سیاسی، با آبروی خود معامله کردم. آن فیلم می توانست یک اثر اجتماعی- جنگی باشد، داستانی که روایتگر بازگشت قهرمانان جنگ و دیده نشدن آنها توسط جامعه باشد. آن فیلم می توانست نقدی بر وضعیت این افراد بعد از جنگ باشد و فحش خور سیاسی هم نداشته باشد اما ترجیح دادم محافظه کاری نکرده و همان آدمی باشم که خودم می خواستم و محبوبیتم را به هر قیمتی حفظ نکنم. به همین دلیل مفاهیم سیاسی غلیظ را در قالب سه گانه" اخراجی ها" گذاشتم.
درباره" اخراجی ها ۳" تقابلی علیه آن ایجاد شد که از عالم سیاست چیزی کم نداشت. همه جماعتی که تقابل سیاسی می کردند این بار مقابل یک فیلم قرار گرفتند و فکر می کردند اگر فیلم را زمین بزنند و یک رقابت دو قطبی علیه آن ایجاد کنند، برنده می شوند و ثابت کرده اند که در انتخابات تقلب شده است.
هر آنچه آنها نتوانسته بودند در کف خیابان عملیاتی کنند به حوزه سینما آورند و از همان روز اول که فیلم اکران شد به صورت شناسنامه دار آن را کپی غیرمجاز کرده و وارد بازار قاچاق کردند و در فضای مجازی هم با افتخار آپلود کردند حتی برخی به حرام بودن دیدن آن فتوا دادند و ماهواره ها و شبکه های فارسی زبان خارجی هم وارد این فضا شدند.

* اینکه شما پس از ماجراهای سال ۸۸ سراغ فیلمی چون" اخراجی ها ۳" بروید امر چندان دور از ذهنی نبود و آسیب شناسی نوع مواجهه مردم با آن فیلم سر دراز دارد. چون بحث ما اینجا فیلم" رسوایی" است می خواهم بدانم چطور شد تم جنگ و سیاست را رها کرده و سراغ مسایل اجتماعی در این شکل و سطح رفتید؟

ده نمکی: در واقع به دنبال آن بودم که ثابت کنم تنها ژانر کمدی و پربازیگر بودن یک فیلم نیست که مردم را به تماشای آن می کشاند. ایده" رسوایی" قابلیت این را داشت که در" اخراجی ها ۴" با طنز کمتر دنبال شود. به عنوان مثال حاجی که زمانی امثال مجید سوزوکی ها را سلوک می داده و از کوچه و بازار به جبهه و شهادت می رسانده حالا خود در معرض اتهام قرار می گیرد. چه چیز می تواند دراماتیزه تر از این باشد.

در این فیلم یک ریسک دیگر کرده و ثابت کردم که از بازیگران طنز می توان بازی جدی گرفت و نشان دادم که یک مضمون اجتماعی و عرفانی با یک تم جدی و ملودرام می تواند میلیون ها نفر مخاطب را به سمت سینما بکشاند و خوشبختانه اکران" رسوایی" نشان داد که مردم از این فیلم بسیار خوششان آمده است.

این در حالی است که" رسوایی" هیچ کدام از امتیازهای" اخراجی ها" را در زمینه تبلیغات تلویزیونی و شهری نداشت و حتی در برخی از شهرها از اکران آن ممانعت شد اما توانست فروش قابل توجهی داشته باشد.

من فکر می کردم اگر این اقبال صورت بپذیرد و ادامه پیدا کند، انگشت اتهام از سوی مردمی که به دلیل دیدن فیلم های من متهم به ساده پسندی شده اند، برداشته شده و به سمت سینماگرانی می رود که نمی توانند به توقع مردم در سینما پاسخ دهند. البته اگر هم من جای آنها بودم همین حرف ها را می زدم. این گروه نمی توانند به فیلم" رسوایی" نقد ساختاری وارد کنند به همین دلیل از تم فیلم ایراد گرفته و آن را یک فیلمفارسی می دانند.
*اگر فضای جامعه قبل از ساخت" رسوایی" به گونه ای بود که شخصیت های" اخراجی ها" می توانستند روایتگر داستان این فیلم باشند، " اخراجی ها ۴" ساخته می شد؟

ده نمکی: بعد از ساخت" اخراجی ها ۳" یک نظرسنجی انجام شد که هزاران نفر در آن شرکت کردند. بیش از ۸۰ درصد از مخاطبان اعتقاد داشتند که باید ادامه این سه گانه ساخته شود اما من برخلاف نظر مخاطبان عمل کرده و" رسوایی" را در تم جدی ساختم.

* چندین بار در صحبت های خود اشاره کردید که" رسوایی" را فیلم جدی تری نسبت به تریلوژی" اخراجی ها" می دانید. ولی من" رسوایی" را فارغ از دستمایه های طنز نمی بینم و شما هر جا که خواستید از موقعیت ها و دیالوگ های طنز استفاده کردید و حتی در مواقعی دچار افراط هم شده اید.

ده نمکی: من" اخراجی ها" را به شدت حاوی مطالب و مفاهیم جدی می دانم که در قالب طنز تلخ و یا طنز سیاه نمود پیدا کرده است. هجو موجود در فیلم های ضد جنگ در سه گانه" اخراجی ها" دیده می شود.
" اخراجی ها" یک فیلم کمدی- تراژدی بود، یعنی فیلمی که ممکن است با کمدی شروع شده و با تراژدی به پایان برسد. ساخت فیلمی که کمدی محض باشد سخت تر از ساخت یک فیلم جدی است؛ چراکه در این نوع از فیلم ها قرار است مخاطب را بخندانیم اما در فیلم جدی اگر بتوان در لحظه هایی هم مخاطب را به خنده انداخت موفق شده ایم. وقتی که بر روی یک فیلم نام طنز گذاشته می شود اگر نتوان مخاطب را خنداند فیلم در گیشه شکست خواهد خورد.

در" رسوایی" هرجا که لازم بود از طنز استفاده کردم البته تا جایی که به فضای اصلی فیلم صدمه نزند. همه چیز در" رسوایی" به صورت ریسک بود. از انتخاب بازیگر طنازی که قرار است در یک نقش جدی بازی کند تا پرهیز از ژانر غالب طنز در یک مضمون این چنینی. اگر می خواستم گوشه چشمی به گیشه داشته باشم، دوز طنز فیلم را بالا می بردم و این فیلم قابلیت این کار را داشت.
*یک سوم اول فیلم زمانی که مخاطب بیشتر با شخصیت" افسانه" با بازی الناز شاکردوست آشنا می شود، بار طنز این شخصیت خیلی بالاست و دیالوگ ها و رفتارهای وی را اغراق آمیز می کند.
ده نمکی: من اسم این برخوردها را طنز نمی گذارم اما در برخی جاها برای پیش بردن فیلم باید از فوت کوزه گری استفاده کرد. در برخی از کتاب هایی که درباره تجربیات کارگردانان دنیا نوشته شده، اشاره شده اگر یک فیلم بتواند در پنج جا مخاطب را درگیر کند می تواند فیلم موفقی باشد و مانع فرار مخاطب از سینما شود. به نظر من فیلم برای آن که بتواند اتفاقی را خلق کند باید در هر سکانس مخاطب را جذب خود کند. این اتفاق می تواند یک دیالوگ باشد و یا یک صحنه اکشن.
در" رسوایی" نیز چون قرار است شخصیت هایی که از آنها توقع طنز می رود به سمت طنز نروند، بار طنز را بر دوش شخصیت های مکمل که از آن جمله می توان به افسر پلیس و سرباز فیلم اشاره کرد، گذاشتیم.
البته این سکانس ها هم چندان خنده دار نیستند اما در فیلمی کاملا جدی که بار تراژیک آن بالا است، حتی چنین صحنه هایی هم جذاب به شمار می آیند و به فیلم کمک می کنند که مفهوم اصلی خود را به مخاطب بقبولاند. حتی گاهی حاج یوسف نیز در فیلم دیالوگ های جدی می گوید که برای مخاطب طنز است.

*در مورد شخصیت بازیگران حرفه ای فیلم مانند اکبر عبدی، محمدرضا شریفی نیا و… و بار طنزی که در بر دوش آنها گذاشته شده است، مشکلی ندارم. مشخصا درباره الناز شاکردوست صحبت می کنم. آیا این نوع بازی که ارائه داده سلیقه کارگردان است یا خود بازیگر آن را ارائه کرده است؟
ده نمکی: مسئولیت چگونگی بازی شاکردوست در این فیلم برعهده من است. برای شخصیت" افسانه" در مرحله نگارش و انتخاب بازیگر یا باید بازیگری با چهره معصوم، مظلوم با یک کشش ترحم برانگیز از سوی مخاطب انتخاب می کردیم و یا باید از بازیگری با وجهه پرشور و شیطان استفاده می کردیم. اگر از بازیگری با چهره مظلوم استفاده می کردیم شاید خیلی جاها به کار ما می آمد به ویژه در صحنه های پایانی که شخصیت افسانه از حاج یوسف دفاع می کند اما ریسک کرده و تصمیم گرفتیم از بازیگری استفاده کنیم که بیشتر شور و شیطنت داشته باشد.
* الناز شاکردوست بهترین انتخاب شما بوده و یا آن چیزی است که برای شما در سینمای ایران در دسترس است؟ به نظر من این فیلم می توانست با وجود بازیگری غیر از شاکردوست در نقش اول آن، خیلی بهتر باشد؟
ده نمکی: اگر اشکال واقعی در بازی شاکردوست باشد به من برمی گردد. از طرف دیگر باید به خاطر داشته باشیم که در سینمای ایران هیچ چیز در اختیار شما نیست. یک بازیگر ممکن است برای کار شما مناسب باشد ولی چند کار را با هم داشته باشد.
اما انتخاب شاکردوست از بین سه گزینه مورد نظر، انتخاب خیلی درستی بود. نمی توان گفت یک بازیگر صد در صد خوب است اما از نظر من شاکردوست نه تنها لطمه ای به فیلم نزده، بلکه کمک هم کرده است.
دژاکام: به عنوان بازیگر از اینکه در این فیلم بازی کردم، خوشحالم. من ۳۰ سال در تئاتر کار کردم و زمانی که می خواستم برای بازی در این فیلم تصمیم بگیرم، فیلمنامه آن را خواندم و بعد از مطالعه فیلمنامه احساس کردم مضمونی که در سال های اخیر در سینما گم شده توسط ده نمکی دوباره پیدا شده است.
اصلی ترین دلیل موفقیت فیلم این است که پا می گذارد جای پای کسانی که قبل از ده نمکی در این جامعه رو به روی ریا قرار گرفتند. زمانی که برخی کانون های دینی می توانند صاحب قدرت شوند این احتمال وجود دارد که کسانی تظاهر به دینداری کرده و به مرکز قدرت نزدیک شوند.
یکی از آفات فعلی جامعه ما ریا است و به همین دلیل مردم می خواهند درباره ریا حرف بشنوند و تفاوت دینداری واقعی و دروغین را ببینند. قصه این فیلم دربرگیرنده همین مفهوم اصلی است. اگر" رسوایی" توانسته در روزگار امروزمان موفق باشد، به همین دلیل است.
درباره بازی بازیگران دیگر در این فیلم نمی توانم نظر دهم چون خودم نیز در این فیلم بازی کرده ام. الناز شاکردوست در دوران تحصیل همکلاس من بوده است و افتخار می کنم با هم هم دانشگاهی بودیم، اما همین که در این فیلم توانستم حضور داشته باشم بسیار خوشحال هستم.
اکبر عبدی یکی از بهترین ها است و مانند آنتونی کویین بازیگر متفاوتی است. ما بازیگران بزرگی داریم اما اکثرا خود را تکرار می کنند. الناز شاکردوست به خوبی می توانست مفهوم مورد نظر این فیلم را انتقال دهد اما بستگی دارد که چه کسانی می توانند با این فیلم ارتباط برقرار کنند و چه کسانی نمی توانند.

* یعنی همه شما معتقدید اغراق در بازی الناز شاکردوست به فیلم لطمه نزده است؟
ده نمکی: اغراق ذات سینما است و بستگی به نظر کارگردان دارد. من در کارنامه خود" فقر و فحشا" را دارم و این قشر از جامعه را که شاکردوست نقش آن را بازی می کند به خوبی می شناسم.

اگر برخی از منتقدان می گویند چرا دختر پایین شهری باید چنین لباس هایی بپوشد باید بگویم در جامعه امروز ما تنها بالاشهری ها بینی شان را جراحی نمی کنند و دیگر جراحی های زیبایی تنها مختص بالاشهری ها نیست و کسانی که در خیابان های جردن و فرشته به اصطلاح" دور دور" می کنند، الزاما بالاشهری نیستند.
افرادی که به این مسئله در فیلم ایراد می گیرند در تاریخ باقی مانده اند و به روز نیستند. اگر قرار است فیلمی بسازیم که آخوند داستان را آخوندها باور کنند، افسانه قصه را نیز باید افسانه های جامعه باور کنند.
در ضمن باید یادآوری کنم من در این سینما دستم بسته است و باید به گونه ای کار کنم که همسو با اعتقادات خودم هم باشد. به عنوان مثال زمانی که می خواهم در فیلم خود نشان دهم که مردان خیابانی در جامعه بیشتر از زنان خیابانی هستند باید نقشی را طراحی و اجرا کنم که ارزش داشته باشد مردان به خاطر وی صف بکشند.

در ایران که نمی توانم برای چنین نقشی از آنجلینا جولی استفاده کنم، به همین دلیل از شاکردوست استفاده کردم. " افسانه" باید دختر بدنامی باشد که بسیار اغواگر بوده و موی خود را هم از ترس من نمی تواند بیرون بگذارد چون من نمی خواهم بازیگران زن مویشان بیرون باشد. به همین دلیل از المان هایی چون کفش قرمز و آرایش استفاده کردم همچنین در کنار آن، بازیگر نقش" افسانه" باید بازی اگزجره ای (اغراق شده) داشته باشد که مردم فکر کنند افسانه خودش مشکل دارد.
* آقای شریفی نیا نظر شما درباره بازی الناز شاکردوست چیست؟ من معتقدم کامران تفتی هرگاه مقابل شاکردوست قرار می گیرد بازیش خوب از آب در نمی آید اما مقابل شما خوب است. نظر به اینکه آقای ده نمکی هر نوع ضعف در بازی این بازیگر را به گردن می گیرند فکر نمی کنید افسانه فیلم باید شخصیت پردازی بهتری می داشت؟ این شخصیت ایرادهای دیگری هم دارد که بعدا مفصل درباره آن حرف می زنیم.
شریفی نیا: علاقه ای به صحبت درباره چگونگی بازی دیگر بازیگران در این فیلم ندارم، ولی درباره شخصیت" افسانه" در فیلمنامه می توانم بگویم که مشکل این جاست که وجه قربانی بودن این زن و وجهی که مخاطب باید دلش به حال او بسوزد کم پرداخته شده است.
اینکه افسانه قربانی جامعه است به چشم نمی آید. بیننده باید با او همراهی کند و زمانیکه مرد روحانی دستش را می گیرد تا نجاتش دهد، بیننده باید لذت ببرد که این اتفاق به خوبی رخ نمی دهد. شاید بخش دیگری از شخصیت افسانه هم در فیلمنامه به خوبی پرداخته نشده و آن هم جایی است که باید نشان دهد افسانه مجبور است در جامعه پرخاشگر باشد و ظاهرش را به همان ترتیب آراسته کند اما در خانه دیگر همان رفتار موجه نیست. فیلم باید نشان می داد که او به خاطر شرایط جامعه اینگونه زندگی و رفتار می کند.