نظام جمهوری اسلامی ایران و مسأله پیادهروی اربعین
وظیفه حقوقی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی در قبال اتباع خویش و همچنین وظیفه دینی و فرهنگی نظام در قبال مساله پیادهروی اربعین سبب می شود مسئولین امر، بی تفاوتی را نسبت به این حماسه کنار بگذارند.
بی شک حرکت عظیم پیادهروی اربعین و مشارکت حدود دو و نیم میلیونی عاشقان اباعبدالله الحسین(علیه السلام) از جمهوری اسلامی ایران در این تجمع خارق العاده مویدی است بر استمرار حرارت عشق حسینی در قلوب مومنان[1] و اهمیت آن تا بدانجاست که رهبر حکیم انقلاب آن را ضامن بقای نظام اسلامی برشمردند.[2]
حرکت پرشور مردم ایران در این جریان بدون ابراز هرگونه توقع از فرد، نهاد یا سازمان خاص در جمهوری اسلامی ایران یا جمهوری عراق است و مردم علاوه بر تحمل سختیهای این سفر، اقدام به هزینه مبالغ متعدد جهت ایجاد رونق در مواکب موجود در مسیر پیادهروی نیز مینمایند و همین مردمی بودن کلیه جوانب این حرکت عامل موفقیت و امتیاز بارز آن است که باید در حفظ آن بسیار کوشید. آنچه بر اهمیت این حرکت میافزاید میزان حضور مردم است که با توجه به آمارهای منتشر شده مبنی بر حضور حدود دو و نیم میلیون زائر در سال 1395، این عدد تقریبا 2/3% کل جمعیت کشور خواهد بود و این در حالی است که سفر چنین نسبتی از جمعیت یک کشور در یک محدوده زمانی کوتاه به یک کشور و شهر خاص اگر بی نظیر نباشد، حتما کم نظیر خواهد بود. اما سوالی که در این میان قابل طرح است، وظیفه نظام جمهوری اسلامی ایران در قبال این حرکت و همچنین وضعیت اتباع خویش در طول این سفر است. به عبارتی مسایلی چون کمبود امکانات بهداشی از قبیل درمانگاه و دارو، امکانات رفاهی همچون محل استراحت، استحمام، سرویس بهداشتی، امکانات مخابراتی و امکانات امنیتی خصوصا در قبال زنان و کودکان میتواند و میباید به عنوان یک مساله توسط نهادهای مختلف در جمهوری اسلامی ایران مورد توجه و اهتمام قرار گیرد یا چنین امری توقعی نابجا تلقی میگردد؟
به نظر میرسد در توجیه مثبت بودن پاسخ این سوال میتوان دو محور اصلی را مطمح نظر قرار داد؛ اول: وظیفه حقوقی و سیاسی نظام در قبال اتباع خویش؛ دوم: وظیفه دینی و فرهنگی نظام در قبال مساله پیادهروی اربعین.
اول: وظیفه حقوقی و سیاسی نظام در قبال اتباع خویش
نکته اول: هر نظام سیاسی حمایت از حقوق اتباع خویش را در تمام حیطه ها وظیفه خویش می داند و نظام جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد و این امر ارتباطی با حضور تابعان در مکان یا زمان خاص ندارد و در هر زمان و هر مکان به قوت خویش باقی است. با توجه به نیازهای اولیه زائران در این سفر و عدم توان دولت و ملت عراق جهت تامین این نیازها نظام جمهوری اسلامی موظف است نسبت به تمهید شرایط لازم جهت ایجاد امکانات حداقلی لازم جهت اتباع خویش و حفظ حرمت و کرامت آنها (البته و حتما به صورت غیرمستقیم و توسط خود مردم و متولیان مواکب) اقدام نماید.
نکته دوم: تعداد حجاج ایرانی در حج تمتع در سالهای مختلف بین حدود 60000 تا 100000 نفر بوده و در آخرین حج در سال 1394 به حدود 60000 هزار نفر رسیده است که حدود یک چهلم زوار اربعین در سال 1395 میباشد. نظام جمهوری اسلامی ایران به درستی در سال 1358 اقدام به تاسیس سازمان حج و زیارت[3] نمود که به نظر میرسد در حال حاضر فارغ از بحث بسته شدن مسیر حج و با توجه به افزایش روزافزون زائران عتبات باید موضوع زیارت در آن جدیتر شده و ظهور و بروز واقعی آن در این حرکت عظیم نمایان گردد. (البته این به معنای ورود مستقیم سازمانی به بدنه این حرکت در طول مسیر نیست و بیشتر تمهیدات داخل کشور مد نظر می باشد.)
نکته سوم: تعامل جدیتر با دولت عراق در راستای لغو متقابل روادید یا حداقل کاهش چشمگیر هزینه روادید (جهت تسهیل سفر، تقلیل جدی هزینه ها و جلوگیری از بروز مسایلی همچون اتفاقات مرز مهران در اربعین 1395) از یکسو و تمهید نیازهای سفر عتبات به طور کلی و پیادهروی اربعین به صورت خاص. نیازهای ناظر به مسایل حمل و نقل زوار (مثل تمهید لوازم مسیر حرکت زوار در ایران خصوصا در استان ایلام که سبب آبادانی آن استان هم خواهد شد، نظارت جدی بر آژانسهای مسافرتی اهل سوء استفاده از احساسات مردم جهت سفر به عتبات و ...)، نیازهای بهداشتی(به طور مثال در ایام پیادهروی در یکی از موکبها که درمانگاه فعالی وجود داشت، در یک روز حدود سههزار نفر از زوار توسط پزشکان حاضر در درمانگاه موکب معاینه گردیدند) امکانات رفاهی عتبات به جهت کمی و کیفی (همانند امکانات مخابراتی با توجه به ضرورت و نیاز جدی نسبت به آن) و ...
دوم : وظیفه دینی و فرهنگی نظام در قبال مساله پیادهروی اربعین
نکته اول: با توجه به علقه ایمانی کلیه مسئولان نظام به این حرکت از یکسو و بر اساس اصول 3[4] و 11[5] قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از سوی دیگر، نظام می تواند و بلکه باید به این حرکت به عنوان یک موضوع فرهنگی وحدت ساز در میان ملل مسلمان و حتی غیرمسلمان بپردازد و بر همین اساس نمیتوان نهادهای مختلف فرهنگی نظام را در قبال این مساله فاقد تکلیف و بی تفاوت شمرد.
نکته دوم: بودجه فرهنگی کشور در سال 1395 در حدود شش هزار میلیارد تومان است که اگر فقط ده درصد آن تنها در یک سال برای حل مشکلات پیشگفته در نظر گرفته شود، بسیاری از مشکلات موجود برای همیشه از بین خواهد رفت و کسی شک ندارد که این راهپیمایی یک حرکت فرهنگی با تاثیرات بسیار عمیقتر و جدیتر نسبت به غالب برنامههای فرهنگی نهادهای متعدد متولی این امر در کشور است و شائبه هزینه شدن در خارج از ردیف مصوب آن نمیباشد و قاعده هزینه فایده نیز موید این هزینهکرد میباشد. اگرچه باید مراقبت نمود تا انجام کارها در همان مجرای مردمی خویش و داوطلبانه صورت پذیرد تا در پیچ و خم مسایل اداری حکومتی معطل نگردد. (تاکید می گردد که هزینه این بودجه باید توسط مواکب مردمی و در راستای ایجاد، تکمیل و تجهیز مواکب توسط خود مردم باشد و ورود نهادها به روند اجرا مضر خواهد بود.)
نکته سوم: یکی از تهدیدات واقعی این حرکت عظیم، بی توجهی معدودی از افراد حاضر در آن به شان و جایگاه خویش از یکسو و این سفر معنوی و بایسته های آن از سوی دیگر است که خدای ناکرده در صورت تسری و تعمیق می تواند تاثیرات مخربی بر اصل و آثار پیاده روی اربعین برجای گذارد؛ نگاه از بالا به پایین برخی به میزبانان بی ادعای عراقی، وظیفه دانستن پذیرایی از زوار برای مردم عراق، بعضی رفتارهای ناشایست همچون پرخاش با میزبانان و زوار سایر کشورها، بی توجهی به رعایت حق الناس با رفتارهایی چون کشیدن سیگار در اماکن عمومی، دامن زدن به برخی اختلافات با مردم عراق و دعوای ساختگی عرب و عجم و ... . این موارد اگرچه در حال حاضر بسیار اندک و موردی است ولی ضروری است علاوه بر نهادهای مردمی همچون سخنرانان و ذاکران هیاتها توسط نهادهای تبلیغی خصوصا رسانه ملی نیز مورد توجه قرار گرفته و از ابتدای محرم نسبت به آموزش و فرهنگسازی ناظر به آن اقدام گردد.
نکته چهارم: اگر برخی مواکب نزدیک به کربلا و نجف به صورت هدفمند و جدیتری تجهیز گردد، میتوان در طول سال امکان زیارت ارزان و آسان را برای بسیاری از مشتاقان که به خاطر هزینه هتل و مسافرخانه امکان سفر به عتبات را ندارند، فراهم نمود و هزینههای حمل و نقل از مواکب نزدیک به شهر به مراتب کمتر از هتل و الزامات جانبی آن خواهد بود و بدین طریق طرح زیارت ارزان نیز محقق خواهد گردید.
در نهایت امیدواریم و امید داریم برخی کاستیهای موجود در این مسیر - که البته توسط برخی بدخواهان به آن دامن نیز زده میشود- سبب دلسردی و دلزدگی حتی یک نفر از زوار و عاشقان نگردد که خدای ناکرده در این صورت همه کسانی که باید کاری میکردند و نکردند، باید در درگاه خدای متعالی و در مقابل اباعبدالله الحسین (علیه السلام) پاسخگو باشند.
یکی از زوّار اربعین 1395.
[1]. ان لقتل الحسین فی قلوب المومنین حراره لن تبرد ابدا: همانا برای شهادت حسین علیه السلام حرارتی در قلوب مومنین وجود دارد که هرگز به سردی نخواهید گرایید.
[2]. بیانات در دیدار با مردم اصفهان 27/8/1395: این حرکت عظیم و میلیونی میان نجف و کربلا و این شور و شوق و حرکت، حتی اگر با خطر همراه باشد، همواره در دل مردم و جوانان ما موج میزند و این سرمایه را باید حفظ کرد زیرا ضامن بقای کشور است.
[3]. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در سال 1358 با تصویب شورای انقلاب، کار حج از سازمان اوقاف جدا شد و به عنوان سازمان حج و زیارت زیر نظر وزارت ارشاد قرار گرفت. در پی آن، با مصوبه سال 1363 مجلس شورای اسلامی، مساله حج در شمار وظایف سازمان اوقاف درآمد و به عنوان معاونتی از سازمان حج و اوقاف و امور خیریه زیر نظر وزارت ارشاد به فعالیت ادامه داد. در اوایل دهه 70 شورای عالی اداری بار دیگر حج و اوقاف را از یکدیگر تفکیک و سازمان مستقلی را به نام حج و زیارت زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایجاد نمود، لیکن اصول حاکم بر فعالیت سازمان، همان مصوبات شورای انقلاب بود. شورای عالی اداری در خرداد سال 84 ساختار تشکیلاتی سازمان حج و زیارت را با توجه به لایحه قانونی تشکیل این سازمان، مصوب سال 58 شورای انقلاب مورد بازنگری قرار داد و آن را سازمانی دولتی، مستقل و وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دانست که بر اساس سیاست های مصوب نظام، اندیشههای امام راحل(ره) و رهنمودهای مقام معظم رهبری و رییس جمهوری اداره میشود.
[4]. اصل سوم: دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد: 1 - ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی...
[5]. اصل یازدهم به حکم آیه کریمه "ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون" همه مسلمانان یک امت اند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.
ارسال نظر