روایت مادر سنگدل از قتل دختر 4 ساله اش برای ازدواج مجدد
شب حادثه چند قرص متادون به سارا خوراندم و با هم خوابیدیم؛ نصف شب متوجه شدم سارا حالش بد شده اما روی سرش پتو کشیدم تا چیزی نبینم و صبح...
دومین روز از فروردین سال جاری خبر مرگ مشکوک دختر چهار سالهای به نام سارا از سوی مأموران کلانتری 160 خزانه به سجاد منافی آذر؛ بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد و تحقیقات ابتدایی درباره علت مرگ این دختربچه نشان داد که دختر چهار ساله حدود ساعت 6 صبح همان روز توسط مادرش به بیمارستان انتقال داده شده اما قبل از رسیدن به بیمارستان جان باخته است.
همزمان با انتقال جسد سارا به پزشکی قانونی، تحقیقات بیشتر در رابطه با این پرونده در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و مادر سارا در اظهاراتش به مأموران گفت: شب قبل از حادثه سارا در منزل سرگرم بازی بود و بعد از خوردن شام کنارم خوابید اما صبح متوجه شدم سارا نفس نمیکشد که با داد و فریاد از برادرانم کمک خواستم و سارا را به بیمارستان بردیم اما دخترم جان باخت.
کارشناسان پزشکی قانونی پس از بررسی جسد سارا اعلام کردند وی بر اثر مصرف قرص متادون جان باخته است و پس از مشخص شدن علت مرگ سارا، مادر او مجددا مورد بازجویی قرار گرفت و اینبار, وی که چارهای جز بیان حقیقت نداشت، خوراندن قرص متادون به دخترش را پذیرفت و به بازپرس پرونده گفت: مدتی قبل از همسرم جدا شدم، اکنون شوهرم در زندان است و من و دخترم در منزل خانوادهام زندگی میکردیم، بیکار بودم و درآمدی نداشتم و مادرشوهرم نیز با اصرار من برای کمک به زندگی نوهاش ماهیانه 50 هزار تومان پرداخت میکرد، از این وضعیت خسته شده بودم و به دنبال تغییر در زندگیام بودم.
وی ادامه داد: خواستگارهای زیادی داشتم اما تمامی آنها به خاطر سارا حاضر به ازدواج با من نبودند تا اینکه با مرد جوانی آشنا و صیغه وی شدم، هر چه به آن مرد اصرار کردم که عقد دائم کنیم، او راضی نبود و سارا را بهانه میکرد تا اینکه تصمیم گرفتم سارا را از سر راه زندگیام بردارم به همین دلیل شب حادثه چند قرص متادون به سارا خوراندم و با هم خوابیدیم؛ نصف شب متوجه شدم سارا حالش بد شده اما روی سرش پتو کشیدم تا چیزی نبینم و صبح که مطمئن شدم سارا زنده نیست با داد و فریاد از برادرانم کمک خواستم.
پس از این اظهارات، مادر سارا با دستور بازپرس امور جنایی تهران بازداشت شد تا اینکه پدر سارا از زندان احضار و 30 مرداد سال جاری با حضور در دادسرای امور جنایی تهران نسبت به همسر سابقش اعلام گذشت کرد و به بازپرس گفت: مادرزنم از من خواست که از خون سارا نگذرم، چون به نوهاش وابسته بود اما نمیتوانم این کار را انجام دهم و قصد دارم با گذشت از مادر سارا، او آزاد شود و تا آخر عمرش با عذاب وجدان زندگی کند چون دخترم بیگناه و معصوم بود.
سرانجام با گذشت پدر سارا، مادر سارا آزاد شد و چند روز قبل برای اخد آخرین دفاع در شعبه سوم دادسرای امورجنایی تهران حاضر شد همچنین با اتمام تحقیقات در این پرونده و پس از صدورکیفرخواست برای متهم، وی از لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه و در دادگاه حاضر خواهد شد.
ارسال نظر