به گزارش پارس ، به نقل از مهر: فیلم سینمایی" قاعده تصادف" دومین ساخته بلند سینمایی بهنام بهزادی از نوروز ۹۲ در گروه سینمایی عصر جدید اکران عمومی شد اما این فیلم در شرایط برابری با دیگر فیلم های اکران نوروزی قرار نداشت به این دلیل که سینمای کم و سانس های محدودی در اختیار آن قرار گرفت و از این رو نتوانست فروشی که انتظار می رفت، کسب کند. دیر صادر شدن پروانه نمایش" قاعده تصادف" یکی از دلایل مهمی بود که این فیلم تعدادی از سینماهایش را از دست داد.

" قاعده تصادف" در سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر به نمایش درآمد و توانست پنج سیمرغ از آن خود کند. در این فیلم اشکان خطیبی، بهران بنی احمدی، امیر جعفری، سروش صحت، ندا جبرئیلی، روشنک گرامی، مهرداد صدیقیان، مارتین شمعون پور و… بازی کرده اند. فیلم داستان تعدادی از جوانان است که در یک گروه تئاتر گرد هم آمده اند و قصد دارند اجرایی خارج از کشور داشته باشند ولی مخالفت پدر بازیگرِ اصلی نمایش برایشان دردسرهای زیادی ایجاد می کند تا جایی که سفرشان هم در هاله ای از ابهام قرار می گیرد.

بهزادی با انتخاب این موضوع و پرداختن به مسایل نسلی در لایه رویین" قاعده تصادف" ، نکات دیگری را از تاثیر خواسته و نگاه یک فرد بر یک کار گروهی تا ارجاعی به فیلم قبلی اش" تنها دو بار زندگی می کنیم" مطرح می کند.

" قاعده تصادف" گرچه همچنان تحسین منتقدان سینما را با خود همراه دارد ولی با" تنها دو بار زندگی می کنیم" تفاوت های عمده ای دارد.

در نشست نقد و بررسی" قاعده تصادف" در خبرگزاری مهر میزبان بهنام بهزادی، بهاران بنی احمدی، محمدرضا غفاری، ندا جبرئیلی، روشنک گرامی، فرشاد سپاسی و حافظ روحانی از بازیگران و دست اندرکاران فیلم بودیم. در بخش اول این گفتگو درباره شرایط اکران، تبلیغات، استفاده از ظرفیت های موجود برای جذب مخاطب و… صحبت کردیم.

* می پذیریم که" قاعده تصادف" نسبت به فیلم های دیگر اکران نوروزی با تاخیر روی پرده رفت در نتیجه با سینماهای کمتری امکان قرارداد داشت. شما به عنوان صاحب اثر فکر می کنید حال با همه مشکلات پیش آمده چطور می توان این امکان را فراهم کرد تا بیشتر از این فیلم در اکران حمایت شود و به نوعی زمان نمایش آن روی پرده طولانی تر شود.

بهنام بهزادی: همانطور که می دانید ما برای اکران عمومی این فیلم چندین مشکل داشتیم. اول اینکه همانطور که اشاره کردید پروانه نمایش" قاعده تصادف" دیر صادر شد. همین موضوع باعث شد که فیلم با تاخیر آماده نمایش شود. همین تاخیر هم شرایط را برای ما سخت کرد چراکه سالن های سینمایی با فیلم های دیگر قرارداد بسته بودند و سالن های محدودی باقی مانده بود. همچنین اطلاع رسانی هم دیرتر صورت گرفت.

در سینمای مستقل امکانات تبلیغات وسیع محیطی و تلویزیونی وجود ندارد مگر اینکه حمایت دستگاه های فرهنگی را به همراه داشته باشیم. اتفاقا شعار همیشگی این گونه دستگاه ها حمایت از فیلم های فرهنگی است اما متاسفانه این اتفاق در عمل به هیچ وجه درباره فیلم ما شکل نگرفت و مسئولان این نهادها حتی پاسخگو هم نیستند. هیچ فیلم مستقل فرهنگی امکان چند صد میلیون تومان هزینه برای تبلیغات را ندارد. به همین دلیل چاره ای نداشتیم جز اینکه متکی باشیم به مخاطبان فیلم که بعد از دیدن" قاعده تصادف" برای آن اطلاع رسانی کنند.

البته آن یک هفته تاخیر در شروع اکران، بعد از تعطیلات با تصمیم شورای صنفی نمایش جبران شد و یک هفته اکرانمان تمدید شد. نکته مهم این است که وقتی امکان اطلاع رسانی وسیع نداری تداوم اکران حتی در چند سینما بسیار موثر است.

در حال حاضر استقبال از فیلم حتی در برخی سینماها سیر صعودی پیدا کرده است از این رو از دوستان انتظار داریم به" قاعده تصادف" فرصت دیگری در اکران بدهند. ما امکان زیادی نمی خواهیم بلکه فقط تعدادی از همین سالن هایی را که داریم از دست ندهیم. " قاعده تصادف" نمونه ای از فیلمسازی در سینمای ایران است به نام سینمای مستقل و فرهنگی و به همین دلیل امیدوارم این حمایت ها صورت بگیرد.

* چند سالی است که مردم به نوعی از فیلم هایی که جشنواره به آنها سیمرغ می دهد در اکران کمتر حمایت می کنند و آثاری که در جشنواره فجر کمتر مورد توجه قرار می گیرند، عمدتا اکران های موفق تری دارند. در این میان برخی فیلم ها هم قربانی می شوند. فکر نمی کنید سیمرغ هایی که جشنواره فیلم فجر به" قاعده تصادف" داد؛ هرچند که به حق بود ولی باعث شد مخاطب در نگاه اول نسبت به فیلم موضع بگیرد؟

بهزادی: به عقیده من اولین نکته در اکران یک فیلم اطلاع رسانی است. اینکه که ما این موضوع را به گوش مخاطب برسانیم که این فیلم هم در کنار دیگر آثار نوروزی در حال نمایش است. شاید باورتان نشود چند نفر از همکاران من تا یک هفته بعد از آغاز اکران خبر نداشتند" قاعده تصادف" روی پرده است. پس اولین مشکل مربوط به اطلاع رسانی اینگونه فیلم هاست.

این جریانی که شما عنوان کردید به عقیده من خیلی ربطی به مردم ندارد. وقتی دستگاه هایی که صاحب پول، ساز و کار برای تولید، پخش و امکانات و تبلغیات در سطح وسیعی هستند وارد عرصه تولید و پخش فیلم شد ه اند و همین نهادها آثاری را در اکران حمایت می کنند و از تمام امکاناتشان برای فروش بهتر یک فیلم استفاده می کنند این مشکلات به وجود می آید.

معمولا فیلم هایی که توسط این دستگاه ها ساخته می شود بودجه های بسیار بالایی دارد و برای اینکه بودجه سنگین فیلم ها را توجیه کنند در نتیجه فضایی ایجاد می کنند که ثابت کنند اینگونه فیلم ها فروش بالایی هم دارند در صورتی که اینگونه نیست. از طرف دیگر عنوان می کنند که اگر فیلم هایشان مورد توجه جشنواره و یا منتقدان و اهل فن قرار نگرفت، هیچ اهمیتی ندارد و با ایجاد همان فضایی که بیان کردم، نشان می دهند که طیف مخاطب مردمی برایشان مهم است.

* بله. اما من معتقدم که این بازی را به غلط با" قاعده تصادف" هم انجام دادند. شاید اولین لطمه را فیلم شما از سیمرغ های جشنواره فجر خورد.

بهزادی: بله. چند روز پیش یکی از رسانه ها نوشته بود فیلمی که در جشنواره چندین سیمرغ گرفت، مردم آن را ندیدند. ظاهرا اگر این فیلم در جشنواره جایزه نمی گرفت و مورد توجه مخاطبان جدی و منتقدان قرار نمی گرفت، به مراتب کارش آسان تر بود.

نکته دوم این است که در روزهای جشنواره که" قاعده تصادف" دیده شد، یک نهاد فرهنگی - اجتماعی از ما خواست که نام آنها را در تیتراژ ابتدایی فیلم استفاده کنیم. من این موضوع را قبول نکردم؛ چراکه در روزهای طاقت فرسای ساخت" قاعده تصادف" که ما شرایط سختی را گذراندیم هیچ کدام از این آقایان نبودند و حالا نمی شد که روی اسب برنده شرط بندی کرد.

از زمانی که این فیلم اکران شده است، معاونت های مختلف همان نهاد با من تماس گرفتند تا" قاعده تصادف" را نمایش دهند. این برای من جالب است چرا آنها می خواهند با فیلمی که از آن حمایت نکردند، به لحاظ پرستیژی پز بدهند. این روزها که نزدیک انتخابات است، دوستان خیلی متوجه این پرستیژ فرهنگی خود هستند.

* شما خودتان برای ساخت" قاعده تصادف" آیا به همین نهادها و یا ارگان هایی که عنوان کردید، مراجعه نکردید که بتوانید از این طریق جذب سرمایه کنید؟

بهزادی: در فاصله بین ساخت فیلم اول من تا" قاعده تصادف" چندین سال فاصله بود. قطعا در این فاصله من دوستان زیادی از این ارگان ها را دیدم و حتی با هم صحبت کردیم. یک نهادی که صاحب موسسه سینمایی است از من دعوت کرد و علاقه داشتند در تولید این فیلم سهیم باشند اما بعد از مدتی با توجه به تغییر سیاست های آنها و تعیین خط و مشی های جدیدشان فرصت من در حال از دست رفتن بود و باید سراغ ساخت فیلم می رفتم.

هربار صحبت از ویترین تبلیغاتی و یا پز فرهنگی می شود، همه این دوستان پیش قدم می شوند اما درباره کار جدی فرهنگی اصولا هیچ درکی وجود ندارد. حتی تشخیصی هم ندارند که باید چه کاری را انجام دهند یا ندهند.

* با وجود این شرایط احساس نمی کنید اشتباه کردید فیلم تان را نوروز اکران کردید و صبر نکردید که تمهید بهتری برای نمایش" قاعده تصادف" بیندیشید؟

بهزادی: اصلا اشتباه نکردم. من هر زمانی که قرار بود این فیلم را اکران کنم با توجه به تعدد فیلم هایی که این نهادها در طول یک سال دارند و با قدرتی که برای تاثیر روی شرایط فرهنگی دارند، من درگیر همین اتفاقات می شدم. از طرف دیگر با توجه به اینکه روزهای پایانی دولت است و ما قطعا با تغییراتی روبه رو هستیم و نمی دانیم چه کسانی قرارست مسئولیت عرصه فرهنگی آینده را برعهده بگیرند در نتیجه مشخص هم نیست ما با چه اتفاقات تازه ای در این حوزه روبه رو می شویم. با توجه به این موضوع حتی مشخص نبود که من می توانستم فیلمم را اکران کنم یا نه.

البته من معتقدم در اکران، هر کدام از فیلم هایی که روی پرده هستند مخاطب خود را داند و قرار نیست فیلمی مخاطب فیلم دیگر را بدزدد. اما واقعا فکر نمی کردم که در حق یک فیلم چنین برخوردی شود و امکانات محدودی در اختیار آن بگذارند. با این وجود همیشه این نگاه را دارم که این دوستان همواره هستند و قرار نیست که در زمان دیگر اکران، اتفاق بهتری بیفتد.

* پس یعنی در حال حاضر از روند فروش" قاعده تصادف" راضی هستید؟

بهزادی: با توجه به تعداد سالن ها و سانس هایی که داریم از روند فروش فیلم خیلی خیلی هم راضی هستم. فروش فیلم در حال حاضر کاملا صعودی است. بسیاری از سانس های" قاعده تصادف" تقریبا پر است. من انتظار نداشتم فیلمم تمام گیشه ها را یکباره تسخیر کند. نه برای این موضوع فیلم را ساختم و نه انتظار آن را داشتم.

* همان طور که عنوان کردم فرصت کمی دارید تا این فیلم از روی پرده برداشته شود. فکر می کنید بازیگران چقدر می توانند در همین فرصت باقی مانده به تبلیغات فیلم کمک کنند. البته مدتی است که بازیگران و یا عوامل فیلم ها از امکانات شبکه های اجتماعی در فضای مجازی استفاده می کنند و برای آثارشان که روی پرده است، تبلیغ می کنند.

محمدرضا غفاری: متاسفانه زمانی فیلم اکران شد که اینترنت دچار مشکل بود. به همین دلیل شبکه های اجتماعی مخاطب کمتری داشتند. در صورتی که ما برنامه هایی در این زمینه داشتیم و صفحاتی برای فیلم ایجاد کرده بودیم اما دسترسی مردم به این شبکه ها به دلیل مشکلات اینترنتی کمتر شده است.

روشنگ گرامی: ما مدام از هر طریقی در فضای مجازی در حال تبلیغ برای فیلم بوده و هستیم.

بهزادی: افرادی که در شبکه های اجتماعی فعال هستند و یا جوان هایی که کافه نشین هستند، از مخاطبان بالقوه" قاعده تصادف" هستند و به نوعی آنها در جریان اکران فیلم هستند و بالفعل هم درآمده اند. اینها فیلم را دیدند و یا در برنامه خود دیدن این فیلم را دارند. ای کاش ما امکانات بهتری مثل پخش تیزرهای تلویزیونی داشتیم تا روی مخاطب از جنس دیگری کار می کردیم. از طرف دیگر تبلیغات شهری هم نداشتیم.

* مشکل شما در پخش تیزرهای تلویزیونی چه بود؟

بهزادی: تعداد محدودی تیزر برای این فیلم در تلویزیون تعریف شد که فکر می کنم همان تعداد محدود هم پخش نشد. اما امیدوارم در این فرصت باقیمانده امکان پخش تیزر فراهم شود. دلیل این محدودیت در تلویزیون هنوز برای ما هم مشخص نیست.

* تبلیغات شهری چطور؟

بهزادی: ما نمی توانستیم هزینه بیلبوردها را تامین کنیم. پرداخت نصف تبلیغات فیلم های دیگر به صورت آزاد، برای این فیلم یعنی کل هزینه ای که با آن" قاعده تصادف" را ساخته ایم.

گرامی: ما بیشتر بین هم سن و سال ها و دوستان خودمان برای فیلم تبلیغ کردیم. همه این دوستان هم یا فیلم را دیدند و یا در برنامه خود دیدن این فیلم را دارند. من هم معتقدم ما باید بیشتر روی افرادی برای دیدن فیلم کار می کردیم که از جنس دیگر مخاطب هستند که شاید اصلا نمی دانند چنین فیلمی اکران شده است.

من فقط توانستم در این حد که مثلا در آژانس نشسته و به راننده توصیه کنم که به دیدن فیلم برود و یا در مکان هایی که از آنها خرید می کنم دیدن فیلم را توصیه کنم.

* البته" قاعده تصادف" از جنس فیلم هایی است که نیاز است در دانشگاه ها تبلیغ شود و فکر می کنم از زمان باز شدن دانشگاه ها شما نباید این فرصت را از دست داده باشید.

بهزادی: ما یک بخشی از این کارها را انجام دادیم. در برنامه آینده هم نمایش و یا تبلیغ در دانشگاه ها را داریم.

گرامی: فیلم برای جوان ها است اما من دیدم که خانواده ها یا والدین هم فیلم را خیلی دوست داشتند و با آن ارتباط برقرار کردند به همین دلیل تبلیغ در این بخش از مخاطبان بسیار مهم است.

ندا جبرئیلی: متاسفانه خیلی از همین جوان ها نمی دانند که فیلم برای ماندن روی پرده فرصت کمی دارد. شاید خیلی ها برنامه ریزی برای دیدن آن داشته باشند اما نمی دانند این فیلم به زودی از اکران برداشته می شود. متاسفانه مشخص نیست ما چقدر زمان برای اکران داریم.

به عقیده من یک ماه زمان خیلی غیرمنصفانه ای برای اکران یک فیلم فرهنگی است. فیلم هایی هستند که سالن ها و یا سانس های محدود دارند ولی حداقل زمان بیشتری برای روی پرده ماندن دارند. خیلی از دانشجویان تعطیلات نوروز در شهرستان ها بودند و تازه برگشتند. شاید این طیف بخواهند تازه به دیدن فیلم بروند و نباید این فرصت را از آنها گرفت.

بهاران بنی احمدی: ما خیلی از ظرفیت هایی که خودمان داشتیم به نفع فیلم استفاده کردیم به همین دلیل خیلی از سالن های نمایش" قاعده تصادف" الان هم پر می شود. بخشی دیگر از تبلیغات دیگر به عوامل و بازیگران ارتباط ندارد.

* برخی دیگر از فیلم های روی پرده از تبلیغات متفاوتی استفاده می کنند. مثلا نوعی تبلیغات در مترو و یا…

بهزادی: برای دیدن برخی از این مدیران مجموعه هایی که عنوان کردید ما باید تمام زمان اکران فیلم مان وقت بگذاریم و هنوز هم موفق نشده ایم. اما برخی از صاحبان فیلم ها با یک تلفن امکان چنین تبلیغاتی را برای خودشان فراهم می کنند.

غفاری: مخاطبی که به دیدن" قاعده تصادف" می آید قطعا ناراضی سالن را ترک نمی کند. این یعنی در کلیت فیلم ما اثر خوبی است. من دوست مجسمه سازی دارم که حدود ۱۷ سال است به سینما نرفته و اصلا فیلم ایرانی نمی بیند. من وی را برای دیدن" قاعده تصادف" به سینما بردم. شاید باورتان نشود او بعد از دیدن فیلم مدام در میان دوستانش یا در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در حال تبلیغ برای فیلم است.

بهزادی: همه ما فیلمسازان معتقدیم که هر فیلمی که بفروشد باعث رونق سینما می شود پس تاکید می کنم من از فروش هر فیلمی خوشحال می شوم.

فرشاد سپاسی: بازیگران و عوامل اصلی تا جایی که می توانستند هر کاری برای فیلم کردند. به طور نمونه یک روز با مردم در سینما عصر جدید به دیدن فیلم رفتند یا حتی بارها به سینماهای دیگر رفته اند. در این باره هم ما اطلاع رسانی درستی انجام دادیم.

جبرئیلی: به عقیده من شرایط اکران خیلی پیچیده است. سال گذشته فیلم هایی چون" پله آخر" و" پذیرایی ساده" با چنین شرایطی اکران شدند. آنها هم یا ظرفیت متفاوتی داشتند و یا مطبوعات خیلی به اکران آنها کمک کردند. البته همین فیلم ها هم فرصت بیشتری برای تبلیغات و کارهای مطبوعاتی داشتند ولی ما از جشنواره فیلم فجر در بهمن ماه تا اکران فرصت زیادی نداشتیم.