وقتی درد دارید، به سختی می‌توانید روی چیزی تمرکز و دقت داشته باشید، طبیعت مهربان این گونه طراحی شده است. درد، مانند چراغ روشن روی داشبورد اتومبیل است که علامت می‌دهد بدن شما به رسیدگی نیاز دارد. بیشتر پزشکان برای کاهش درد، دارو تجویز می‌کنند، اما شیوه بهتر، درمان علت درد است.

شما چه درد مزمن داشته باشید، یعنی دردی که حداقل شش ماه طول بکشد و چه درد حاد ناشی از یک آسیب، داروهای مسکن تنها راه برطرف کردن شان نیستند. در اینجا شش عامل ایجادکننده درد را برایتان نام می بریم و اینکه چطور برطرف شان کنید.

خشم

بروز ندادن خشم و عصبانیت می‌تواند باعث کمردرد شود. در یک تحقیق، افرادی که مبتلا به کمردرد مزمن بودند، به طریقی تحت ناراحتی قرار گرفته و سپس از آنها خواسته شد خشم شان را بروز دهند یا پنهان کنند. آنهایی که خشم شان را مخفی کرده بودند، فشار و تنش بیشتری در عضلات موازی با ستون فقرات شان تجربه کرده بودند.

اگر گوشی تلفن را بین شانه و گوش تان نگه دارید، باعث می شود گردن تان برای مدت طولانی در "وضعیت انحنای یک طرفی" باقی بماند. در نتیجه دچار گردن درد و شانه درد می شوید

شما چه کمردرد مزمن داشته باشید و چه وزنه سنگین زده باشید، عضلات منقبض شده دردناک می شوند، بنابراین پند قدیمی ها را جدی بگیرید و خودتان را خالی کنید! با دیگران در مورد خشم تان حرف بزنید و یا در موردش بنویسید.

اگر صورت تان قرمز و ملتهب شد، آرواره تان سفت شد و یا نفس تان تنگ شد، بدانید که این ها علامت این است که دارید در برابر احساسات تان مقاومت می کنید. بنابراین خود را رها کنید و بگذارید آرواره تان شل شود و نفس عمیق بکشید.

جای خلوتی پیدا کنید که بتوانید با احساس واقعی خشم و عصبانیتی که دارید، هیجان و احساس تان را رها کرده و دندان های تان را بهم فشار ندهید، در نتیجه فشاری که به پشت و کمرتان وارد می شود هم خنثی گردد.

تلفن همراه

شاید تلفن همراه به شما کمک کند با دوستان تان در ارتباط باشید و یا در اینترنت بگردید، اما می تواند منبع درد هم باشد. اگر گوشی را بین شانه و گوش تان نگه دارید تا بتوانید حین مکالمه به کارهای تان هم برسید، باعث می شود گردن تان برای مدت طولانی در "وضعیت انحنای یک طرفی" باقی بماند. در نتیجه دچار گردن درد و شانه درد می شوید و حتی بازوی تان هم دچار درد و سوزش می گردد.

خم کردن طولانی مدت سر هنگام کار با گوشی هم می تواند سبب گردن دردتان شود. اگر قرار است مکالمه تان بیشتر از دو سه دقیقه طول بکشد، از هدست یا بلندگو استفاده کنید، نه از گوش و شانه تان.

تفکر منفی

بزرگنمایی یک موضوع و یا باور اینکه یک موقعیت خیلی بدتر از آن چیزی است که به نظر می رسد، می تواند منجر به بروز استرس و پریشانی در عملکرد و رفتارتان شود. مطالعات گوناگون نشان داده اند که بین فاجعه سازی و تشدید دریافت درد ارتباط وجود دارد.

احساسات و درد هر دو در یک ناحیه از مغز پردازش می شوند، بنابراین اگر مضطرب یا پراسترس باشید، طبیعی است که در بدن تان هم احساس درد کنید. البته معنایش این نیست که درد شما احساسی یا هیجانی است، بلکه وجه مشترک جسم و روان شماست.

وقتی فاجعه پردازی می‌کنیم، بیشتر روی نگرانی‌های مان متمرکز می‌شویم تا پیدا کردن راه حل. برای مقابله با چنین حالتی، ده دقیقه را در روز برای نگرانی‌های تان اختصاص دهید. وقتی در مورد چیزی احساس اضطراب می‌کنید، به خودتان بگویید در آن ده دقیقه‌ای که در نظر گرفته اید به اضطراب تان خواهید پرداخت. این شیوه به شما کمک می‌کند اضطراب تان را کنترل کنید و وقت و انرژی تان قبضه نشود.

کم خوابی

کارهایی دارید که حتما باید انجام شان دهید، مانند جوابگویی به ایمیل‌ها، تمیز کردن کمد و آماده کردن ناهار. اما اگر قرار باشد خواب را دست کم بگیرید، دچار درد و آزار خواهید شد.

زمانی که اینترنت نبود، آمریکایی‌ها هر شب نُه ساعت می‌خوابیدند. اما امروزه به طور متوسط شش ساعت و نیم می‌خوابند. بدن انسان، در خواب هورمون رشد تولید می‌کند که برای ترمیم بافت‌ها ضروری است. بعلاوه، افرادی که کم خوابی مزمن دارند، سه برابر بیشتر در معرض درد مزمن هستند.

اگر شب‌ها زودتر بخوابید، صبح‌ها زودتر از خواب بیدار می‌شوید. در معرض نور آفتاب بودن به تنظیم ساعت درونی تان کمک می‌نماید. ورزش در طول روز و کم کردن دمای اتاق خواب به راحت خوابیدن شما کمک می‌کند.

محیط کار

شاید فکر نکنید که پشت میز نشستن می‌تواند خطر درد را افزایش دهد، چون اینطور به نظر نمی‌رسد که کار خطرناکی انجام می‌دهید. اما همه عوامل، از طرز نشستن تان گرفته تا نحوه چیدمان فضای کارتان می‌تواند به طور بالقوه سبب آسیب شود.

یک یادداشت روی صفحه مانیتورتان بچسبانید و هر از گاهی به آن نگاه کنید تا یادتان باشد شانه‌ها و گردن تان را ریلکس نمایید. همچنین مطمئن شوید که لبه بالایی مانیتور همتراز و یا کمی پایین تر از خط نگاه تان است. بنابراین مجبور نمی‌شوید برای نگاه کردن به بالا، به گردن تان فشاری وارد کنید.

تنهایی

همه ما به ارتباط با افراد دیگر نیاز داریم و انکار این نیاز می‌تواند منجر به درد جسمی شود. تجربه درد مزمن می‌تواند باعث انزوا و گوشه گیری شود. ما مخلوقات اجتماعی هستیم، اما درد می‌تواند ما را از اطرافیان مان دور کند و باعث احساس افسردگی شود و افسردگی هم عاملی است برای درد مزمن.

پس لازم است که از لاک خود بیرون بیاییم و هر کاری از دست مان بر می‌آید انجام دهیم، تا تنها نباشیم. صرفا به این دلیل که نمی‌توانید پنج ساعت بنشینید، نباید از مهمانی دورهمی فرار کنید، تصمیم بگیرید که بروید، اما یک ساعت آنجا بمانید. شرکت در کارهای دسته جمعی هم به شما یادآوری می‌کند که تنها نیستید و راه کنترل بهتر درد را نشان تان می‌دهد.