به گزارش پارس به نقل از خراسان، نسیم ملایم، برگ ها را تکان می داد، لرزشی سبز که بوی بهار داشت. نسیمی که انگار تداوم صبای کوچه های عاشق شیراز است که به خراسان به سرولایت ِ فاروج، به روستای" خرق" رسیده است و برگ های سبز درختان باغ خاندان جوادی را تکان می دهد، دست « زهرا سادات» به شاخه های درخت نمی رسد، آن طرف تر دل « محمد» از نسیم مهر تپیده، به سوی زهرا می آید و شاخه را تکان می دهد تا برگ ها بیفتند و گوسفندان نوش جان کنند. گفت و گو جان می گیرد، زهرا هم از محمد سؤال دارد: پسر عمو! شما کی ازدواج می کنید؟ محمد از سؤال بدش نیامده است و در جواب می گوید: به نظرت چه کسی را در نظر دارم. زهرا نام دختران فامیل را بر زبان می راند و محمد هیچ کدام را نمی پسندد، زهرا خسته می پرسد پس کی؟ محمد با نسیم دل انگیزی می خندد: " تو دختر عمو. خودت را می خواهم" و شرم می دود در سلول سلول زهرا و به سوی خانه می دود. .

****

خانه بخت محمد و زهرا هنوز هم در خرق به همان روشنی و فرخندگی، با هر نفس زوجی که حالا ۵۰ سالگی را پشت سر می گذارند، جان می گیرد. ۶ فرزند که حالا هر کدام شده اند نشان افتخار پدر و مادری که سال ها دویدند، زحمت کشیدند و راحتی، آسایش و آرامش فرزندان را فراهم کردند تا حالا که به قول علی پسر دوم خانواده، دست های چروکیده پدر و خطوط درهم تنیده پوست صورتش سن او را بیشتر از آن چه هست، نشان می دهد، پسرهای جوان بی اعتنا به مدارک تحصیلی دکترا و کارشناسی ارشد که از دانشگاه های معتبر کشور گرفته اند، به جبران آن سال های پرمشقت، همچون جوانی های پدر بدوند، زحمت بکشند و در زمین کشاورزی کنند چون آن ها به حق فراموش نکرده اند که اگر الان آقای دکتر و استاد دانشگاه شده اند، به خاطر همان لحظه هایی است که پدر و مادرشان زیر آفتاب داغ و سوزان تابستان، کشاورزی می کردند و تمام امیدشان به ادامه تحصیل فرزندانشان بود.

+ راز موفقیت فرزندان

پای صحبت سید محمد جوادی؛ پدر سخت کوش و پرانگیزه خانواده می نشینم. این پدر بلند اندیش می گوید: یک لقمه حرام سر سفره ام نیاوردم با دسترنج خودم نان حلال به خانه آوردم. از دیگر عواملی که او در موفق شدن فرزندانش مؤثر می داند، « قناعت» آن هاست. می پرسم چطور آن ها را قانع بار آوردید؟ و بیان صاف و صادق روستایی اش بار دیگر ارزش و اهمیت الگو را در زندگی به یادمان می آورد: " همیشه برای آن ها بستگانی را مثال می زدم که در سختی ها و مشقت ها درس خوانده و به جایی رسیده بودند و نداشتن امکانات و مادیات مانع تحصیلشان نشده بود. " سید محمد جوادی که خودش سواد قرآنی در حد خواندن و نوشتن دارد و آن را نیز مرهون مکتب خانه های قدیم است، به تعبیر فرزندش فکر روشن و بازی دارد که همواره مشوقش بود تا از هیچ کاری برای درس خواندن بچه ها دریغ نورزد. علی می گوید: " مواقع زیادی پیش می آمد که پدربزرگم مانند دیگر افراد روستا به پدرم اصرار می کرد که به جای فرستادن فرزندانت به مدرسه، آن ها را به کار کشاورزی و دامداری بگیر تا کمک حالت باشند" اما سید محمد به عهدی که از ابتدای زندگی مشترک با خود بسته بود، پایبند بود: " تمام همتم را به کار خواهم بست تا به جای مال و منال دنیا که سرمایه های تمام شدنی و ناپایداری هستند برای فرزندانم سرمایه جاودانی علم و دانش به جای بگذارم. " سید محمد جوادی به تجربه دیگری هم اشاره می کند: " ۲۰ سال عضو انجمن اولیا و مربیان مدرسه فرزندانم بودم، معلم ها را دعوت می کردم و درباره وضعیت تحصیلی فرزندانم با آن ها صحبت می کردم، اجازه نمی دادم کار زیاد، مرا از رسیدگی و پیگیری درس و مدرسه شان غافل کند، به مدرسه سر می زدم، هدیه و جایزه تهیه می کردم و آن را مخفیانه به مدرسه می بردم تا بچه ها تشویق شوند. اگر گاهی در درسی نمره کمی می گرفتند با ملایمت و صبر و حوصله برخورد می کردم، تندی نمی کردم و به آن ها می گفتم برای جبران شکست دوباره تلاش کنند. "

+ نماز اول وقت، اولین درس به فرزندان

پای حرف های زهرا سادات هم باید نشست. همو که پا به پای همسر کار کرد تا بچه ها از درس بازنمانند. این زوج اولین درسی که به فرزندان آموختند، « نماز اول وقت» بود و دستاویزی به دامان اهل بیت (ع) و سپس مشق قناعت را برایشان نوشتند. حمیده سادات تنها دختر خانواده می گوید: " به یاد نداریم حتی یک بار گفته باشیم درس داریم و والدین مان از ما بخواهند کار دیگری انجام دهیم. "

+ و امروز…

و امروز، دکتر سید مصطفی جوادی که تحصیلاتش را در رشته مدیریت در دانشگاه امام صادق به پایان رسانده است، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور اسفراین است، پسر دوم سید علی، کارشناسی ارشد خود را در رشته حسابداری از دانشگاه سیستان و بلوچستان دریافت کرده و در حال حاضر عضو هیئت علمی دانشگاه ایرانشهر است، پسر سوم سید احمد، دانش آموخته دانشگاه صنعتی شریف در رشته سخت افزار کامپیوتر، پسر چهارم؛ سید حیدر، دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف در رشته نرم افزار کامپیوتر و پسر پنجم؛ سید غنی در حال حاضر دانش آموز سال اول دبیرستان نمونه دولتی است. تنها دختر خانواده نیز پس از پایان دوره پیش دانشگاهی ازدواج کرده است که در کنار همسرش زندگی موفقی دارد و همسر او زمینه آشنایی ما را با خانواده جوادی فراهم کرد.

+ عهدی که هیچ گاه شکسته نشد!

درسی که باید یک خبرنگار از این ماجرا بگیرد: با سید محمد جوادی که صحبت می کنم جز از رحمت خداوندی، لطف اهل بیت (ع) ، قناعت پیشگی و رفاقت بی شائبه همسرش هیچ نمی گوید، اما بشنوید از پسرش که می گوید: در دوره ای از زندگی مان پدربزرگم از دنیا رفت، خواهری داشتم که به شدت بیمار شد و سرانجام در آغوش خاک جای گرفت و از سوی دیگر یک بیماری دامی به یک باره تمام گوسفندان را از بین برد، اما هیچ کدام باعث نشد سید محمد عهد خودش را بشکند.