به گزارش پارس ، به نقل از خبرگزاری فارس فصل پاییز هم مانند دیگر فصل‌ها، باشکوه است؛ فصل برگ‌ریزان درختان، فصل گذر از گرمای تابستان و سرشار از زیبایی‌ها؛ و در کنار این ابهت، آغاز فصل رویش علم و شکوفایی دانش است.

مشاهده دانش‌آموزان قد و نیم قد با لباس و کیف مدرسه در کوچه‌ها و خیابان‌ها، انسان را به وجد می‌آورد و اگر سال‌های سال از دنیای میز و نیمکت و مدرسه فاصله گرفته باشید، غربت و دلتنگی خاص در گوشه دل‌های‌تان و یک یادش بخیر و خوش به حالشان در زبان‌ها، نقش خواهد بست.

اگر پدر و مادر باشید و فرزند دلبندتان اول مهر عازم مدرسه شده باشد، دیگر آخرین مسایل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی چندان اهمیت و جذابیت برایتان ندارد، اصلا دیگر فکر نمی‌کنید که تیم ورزشی مورد علاقه‌تان چه کار کرد، برد یا باخت؛ اما شاید برایتان جالب باشد که دلبندتان در مدرسه چه می‌کند و به راستی حال و هوای یک مدرسه ابتدایی در اولین هفته شروع مدارس چگونه است؟

در همین راستا، خبرنگار فارس با حضور در یک مدرسه ابتدایی در شهرستان قرچک از توابع استان تهران، از حال و هوای دانش‌آموزان، معلمان و اولیای آنها گزارشی میدانی تهیه کرده است.

*ساعت 7:20 صبح مقابل درِ ورودی مدرسه ابتدایی

درِ مدرسه نیمه باز است و دانش‌آموزان یکی یکی وارد مدرسه می شوند؛ چند مادر مقابل در، حضور دارند و با دقت فرزندان‌شان را تا ایستادن در صف صبحگاهی بدرقه می‌کنند.

کودکی گریه می‌کند و برای نرفتن به مدرسه بهانه می گیرد. مشخص است که کلاس اول ابتدایی است اما مادرش به آرامی در حال صحبت کردن است؛ سخنانش دقیق است و روانشناسانه. کودک مجاب می شود و با خوشحالی وارد مدرسه می‌شود.

حس ژورنالیستی‌ام گل می‌کند، خودم را معرفی می‌کنم و از نحوه برخوردش با فرزندش با او گفت‌وگو می‌کنم؛ دوست ندارد خودش را معرفی کند اما می‌گوید: در این خصوص مطالعه زیادی داشته‌ام و می‌دانم تا چند هفته‌ای این مشکل را داریم؛ فرزندم بسیار به من وابسته است و تا خودش را با محیط مدرسه و کلاس وفق دهد، قدری طول می‌کشد.

* مراسم صبحگاهی

وارد مدرسه ابتدایی شهید داورزنی می‌شوم؛ زنگ مدرسه زده می‌شود. حیاط را خط کشی کرده‌اند و هر دانش‌آموز باید در خط زرد رنگ متعلق به خودش بایستد. طرح خوب و جالبی است و در این حالت دانش‌آموزان مرتب می‌ایستند.

چند دقیقه‌ای از نواختن زنگ گذشته است؛ دانش‌آموزان کلاس‌های بالاتر مرتب سر صف ایستاده‌اند، اما دانش‌آموزان کلاس اول نامرتب هستند، بعضی‌ها گوشه حیاط نشسته‌اند، بعضی‌ها در حال صحبت و شوخی با دوستان جدیدشان هستند و بعضی دیگر در حال و هوای خودشان.

معاون آموزشی مدرسه در حال مرتب کردن دانش‌آموزان است، رفتارش فراتر از یک معاون بلکه شبیه مادران است؛ کودکی که بهانه می‌گیرد را نوازش می‌کند و دانش‌آموز دیگری که در حال گریه است را بغل می‌کند و در جواب «خاله خاله گفتن» دانش‌آموزان کلاس اولی با لبخند و خوشحالی می‌گوید: «جانم پسرم. زنگ خورده مرتب سر صف بایستید».

معصومه حیدریان، 23 سال است که سابقه کار دارد، می‌پرسم از شغلتان راضی هستید: با جدیت می‌گوید: کاملاً، شاید سروکار داشتن با بچه‌‌ها سخت باشد و نیاز به اعصاب درست، اما این لطافت روحی، پاکی و بی آلایشی و این خاله گفتن‌شان بسیار دلنشین و آرامبخش است.

معاون آموزشی مدرسه از مشکلات معلمان می‌گوید: امکانات رفاهی کمی برای معلمان در نظر گرفته شده است، بنده مادر دو فرزند هستم که آنها را با سختی بزرگ کرده‌ام و متاسفانه یک مهد کودک برای معلمان خانم نیست.

وی از تبعیض قائل شدن مسئولان آموزش و پرورش بین مقاطع، گلایه‌مند است و می‌افزاید: مقطع ابتدایی زیر بنای مقاطع دیگر است و مسئولان باید بیشتر به این مقطع مهم اهمیت دهند.

حیدریان دوران مدرسه و تدریس را دوران سراسر خاطره شیرین و تلخ می‌داند و تصریح می‌کند: چندین سال قبل که در پایه سوم تدریس می‌کردم، مشاهده کردم که یکی از دانش‌آموزانم بسیار بد دیکته می‌نویسد؛ کنارش رفتم دیدم بسیار بد حال است، تحقیق کردم دیدم پدر و مادرش با یکدیگر مشکل دارند و این طفل معصوم چند روزی است که غذای مناسبی نخورده است. با کمک مدیر و برخی معلمان دیگر به پدر و مادر این دانش‌آموز مشاوره دادیم و آنها با هم آشتی کردند.

آغاز رسمی فعالیت مدرسه با قرائت قرآن توسط یکی از دانش‌آموزان است؛ دانش‌آموزی دیگر سرود جمهوری اسلامی و دعای فرج را می خواند.

بعد از اتمام دعای فرج، دانش‌آموزی به روی سِن می‌آید و حرکات ورزشی انجام می‌دهد و تمام دانش‌آموزان مدرسه نیز همراهی‌اش می‌کنند.

*درد‌ دل‌های یک آموزگار

خیرالله حنیفه زاده، معلم پایه چهارم مدرسه شهید داورزنی است، وی امسال سال آخر خدمتش است و بازنشسته خواهد شد.

حنیفه‌زاده در گفت‌و‌گو با خبرنگار فارس، معیشت معلمان را از موضوعات مهم در آموزش و پرورش می‌داند و می‌گوید: معلمان باید تمام فکر و ذهنشان در تدریس و پرورش دانش‌آموزان باشد و دغدغه‌ها و مشکلات مسائل رفاهی بر نحوه آموزش تأثیر خواهد گذاشت.

وی سطح تحصیلات پدران و مادران در شکل‌گیری شخصیت و نیز تحصیل مطلوب فرزندانشان را بسیار موثر می‌داند و در این راستا اظهار می‌دارد: 13 سال سابقه مدیریت مدارس راهنمایی و ابتدایی را داشته‌ام و آگاهم که هر چه اولیای دانش‌آموزان تحصیلات بالاتر و مهارت بیشتری در زندگی داشته باشند، فرزندان با هوش‌تر و موفق‌تری خواهند داشت.

حنیفه زاده از اجرای نظام رتبه بندی معلمان راضی است و می‌گوید: اقدام خوبی در آموزش و پرورش است.

*حضور دانش‌آموزان در کلاس

دانش‌آموزان در صف‌های منظم وارد کلاس درس می‌شوند، در بین راهروها چند دانش‌آموز کلاس ششمی که جثه بزرگ تری دارند به عنوان مأمور بر ورود بچه‌ها به کلاس‌های درس نظارت می‌کنند.

این دانش‌آموزان دقت جدی بر رعایت نظم و منظم آمدن دانش‌آموزان به راهرو را دارند و هر از گاهی با ژستی مدیریتی می‌گویند: «برو تو صف».

*پای صحبت‌های مدیر دبستان

تمام دانش‌آموزان که به کلاس می‌روند، مدیر مدرسه فراغت پیدا می‌کند، کنارش می‌روم و خودم را معرفی می‌کنم.

خودش را حسین گلستانی با 28 سال سابقه کار معرفی می‌کند، از مدیر مقطع ابتدایی بودن راضی است و می‌‌گوید: در ابتدایی شادابی و نشاط است.

گلستانی از اجرای طرح 3ـ3ـ6 راضی است و می‌افزاید: طرح بسیار خوب و کارشناسی شده‌ای است.

مدیر مدرسه به کلاس‌های هوشمند نیز اشاره می‌کند و از کاربردهای مطلوبش در درس‌های ریاضی و علوم تجربی بسیار خرسند است.

از وی می‌پرسم که خاطره‌ای شیرین از دوران تدریس دارید که در پاسخ می‌گوید: دانش‌آموزی داشتم که در درس ضعیف بود و نمرات خوبی نمی‌آورد. زمانی جای وی را تغییر دادم و به جلوی کلاس آوردم؛ بعد دیدم که روز به روز بهتر می‌شود که متوجه شدم این کودک مشکل شنوایی دارد که او را به مراکز درمانی معرفی کردم و بعد از درمان از دانش‌آموزان برتر مدرسه شد.

*حضور در کلاس پایه اول

وارد یکی از کلاس‌های درس در پایه اول ابتدایی می‌شوم، طاهره شیر بقایی آموزگار کلاس در حال صحبت با دانش‌آموزان است، وی به خبرنگار فارس می‌گوید: 27 سال سابقه تدریس در پایه‌های مختلف تحصیلی در مقطع ابتدایی را دارم؛ با آنکه کلاس اول سخت است، اما شیرین و لذتبخش‌تر است.

وی با بیان اینکه نسل گذشته، منضبط و آرام تر بودند، خاطر نشان می‌کند: در گذشته با 50 دانش‌آموز در یک کلاس تدریس داشتم و بسیار منظم و حرف گوش کن بودند، اما نسل الان بی نظم‌تر و بازیگوش هستند.

شیر بقایی از هوشمند سازی کلاس‌ها بسیار راضی است و می‌گوید: در درس‌هایی مثل ریاضی و علوم بسیار کاربردی است و تدریس را برایمان آسان تر کرده است و دانش‌آموزان بهتر درس را درک می‌کنند.

خانم معلم در حال صحیت است که درِ کلاس به صدا در می‌آید؛ تا وی می‌رود در را باز کند، دانش‌آموزان شروع به شیطنت می‌کنند؛ یکی روی میز می‌زند، یکی دیگر خوردنی از کیفش در می‌آورد و برخی با هم حرف می‌زنند.

اولیای یکی از دانش‌آموزان، فرزندش که بهانه می‌گرفت و مدرسه نمی‌آمد را آورده بود؛ معلم کلاس مادرانه با وی برخورد می‌کند و با صمیمیت به وی خوش آمد می‌گوید.

از شیر بقایی می‌پرسم که بهترین روش برخورد با دانش‌آموزانی که این گونه بهانه می‌گیرند چیست، که در پاسخم می‌گوید: آنها را تشویق می‌کنیم و همچنین تا چند هفته که کتاب‌ها برسند با عروسک و وسایل بازی مهارت‌های زندگی را به آنها یاد می‌دهیم و محیط کلاس را برایشان جذاب می‌کنیم.

*خدمتگزار مدرسه و چای‌های تازه دمش

از معلم کلاس اول ابتدایی خداحافظی می‌کنم، خدمتگزار مدرسه برایمان چای می‌آورد. از اوضاع و احوالش می‌پرسم و شرایط کاری‌اش.

خودش را عذرا عمویی معرفی می‌کند و تقریبا 50 ساله است. از حقوق کمش ناراضی است و در این خصوص به ما می‌گوید: نزدیک به 800 هزار تومان حقوق می‌گیرم که با این قیمت‌های بالا و قسط‌های بسیار به سختی زندگی را اداره می‌کنم.

آبدارخانه مدرسه بسیار کوچک و فضای محدودی دارد، از مدیر علت را جویا می‌شوم، گلستانی پاسخ می‌دهد: آبدارخانه خوب و بزرگی داشتیم، اما به خاطر کمبود فضا، آنجا را تبدیل به کلاس درس کرده‌ایم و مجبور شده‌ایم این فضای کوچک را به آبدارخانه اختصاص دهیم.

* گلایه از نحوه اجرای نظام رتبه‌بندی

وارد اتاق مدیریت مدرسه شهید داورزنی می‌شوم، محمدعلی عباسی به استقبالم می‌آید. معاون پرورشی مدرسه است. در گذشته مسئولیت ارزیابی و عملکرد اداره آموزش و پرورش قرچک را برعهده داشته و فردی مطلع است.

وی برگزاری مراسم صبحگاهی، سرود، قرآن، دعا و همچنین برنامه‌ریزی و نظارت بر مربیان پرورشی و ورزشی را ازجمله وظایف معاونان پرورشی مدارس می‌داند.

عباسی از نظام رتبه بندی معلمان ناراضی است و می‌گوید: آن چیزی که در رسانه‌ها عنوان و تعریف و تمجید شد با آن چیزی که در عمل اجرا شده، متفاوت است. بنده با 23 سال سابقه و همچنین دریافت حق معاونت صرفاً 299 هزار تومان به حقوقم اضافه شده است و یکی از معلمان پایه پنجم با 25 سال سابقه صرفا 230 هزار تومان به حقوقش اضافه شده است.

معاون پرورشی مدرسه شهید داورزنی، معلمان را تضمین کننده آینده کشور می‌داند و تصریح می‌کند: معلم نباید دغدغه‌اش این باشد که 50 یا 100 هزار تومان به حقوقش اضافه شده است یا خیر؛ در همه جا با آب و تاپ اعلام می‌کنند حقوق معلمان اضافه شده است، حال پرسش من این است که هر سال حقوق تمام کارمندان دولت افزوده می‌شود، وزارتخانه های دیگر هم همین طور؛ آیا مسئولان‌شان با آب و تاپ از اضافه شدن حقوق کارمندانشان می‌گویند؟

*دانش‌آموز مسموم

عباسی در حال صحبت کردن است که دانش آموزی شکمش را گرفته است و نالان وارد اتاق می‌شود، گویا مسموم شده است، شماره تماس پدرش را به معاون می‌دهد و وی در حال تماس گرفتن با اولیاست و چندی بعد دانش‌آموز به خانواده‌اش سپرده می‌شود.

*یادآوری اهمیت نظام تعلیم و تربیت به خود

ساعت نزدیک به 9:30 صبح است، تا لحظاتی دیگر زنگ تفریح اول نواخته می‌شود، با مدیر و معاونان مدرسه ابتدایی شهید داورزنی خداحافظی می‌کنم و در راه مدام با خود این موضوعات را مرور می‌کنم که فردای کشور در گروی کیفی بودن تعلیم و تربیت است.

توسعه یافتگی پایدار کشورهای پیشرفته برخاسته از توجه و سرمایه‌گذاری آنها در بخش آموزش و پرورش عمومی امروز بوده است و تهیه حداکثری امکانات رفاهی و معیشتی از جمله وظایف اصلی دولت‌هاست.