پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- تارا رستم‌زاده- حوادثی که در روز دهم ذی‌الحجه امسال در مکه رخ داد، عید قربان را به یک عزای عمومی در جهان اسلام تبدیل کرد؛ عزایی که حالا همه مسلمانان دنیا صاحبان آن هستند و هر کشوری، سهمی از شهیدان این عید دارد.

 این حادثه دردناک البته تنها اتفاق تلخ حج تمتع امسال نبود. ماجرا از سقوط جرثقیل و کشته‌شدن بیش از ۱۰۰ نفر شروع شد و با سقوط پنکه سقفی و آتش‌سوزی ۲ هتل ادامه پیدا کرد تا در ‌‌نهایت به فاجعه پنجشنبه گذشته و شهادت بیش از هزار نفر در مراسم رمی جمرات روز عید قربان ختم شد. حوادث پرتلفات امسال باعث شد خیلی از کسانی که اخبار مکه را می‌شنیدند، با سؤالات زیادی درباره حج، ضرورت آن و چرایی این وقایع روبه‌رو شوند؛ سؤال‌ها و شبهاتی که ممکن است نمونه‌های آنها را در شبکه‌های اجتماعی خوانده باشید. ما این شبهات را با حجت‌الاسلام میراحمدی، نماینده مقام معظم رهبری در دانشگاه صنعتی امیرکبیر مطرح کردیم تا به پاسخ روشن‌تری درباره آنها برسیم.

رمی جمرات و فایده آن

زائران بیت‌الله‌الحرام به منا می‌روند تا به‌طور نمادین شیطان را سنگسار کنند. وقوع حادثه اخیر در منا و شهادت بیش از هزار نفر از زائران باعث شد موجی در شبکه‌های اجتماعی راه بیفتد که اصالت و ضرورت این بخش از مناسک حج را زیر سؤال ببرد. با این حال، حجت‌الاسلام میراحمدی معتقد است نمی‌توان این بخش نمادین و مهم حج را نادیده گرفت. « حج، لبیک گفتن به دعوت حق علیه ظلم و کفر است و رمی‌جمرات هم نمادی از همین لبیک است. در این مراسم، سنگی که به دیوار پرتاب می‌شود، اهمیت ندارد بلکه به‌طور نمادین انزجار از شیطان به نمایش گذاشته می‌شود. حجاج نشان می‌دهند که می‌خواهند شیطان را از خود دور کنند. »

مرتضی عباسیان، رئیس بنیاد فرهنگی مهدی موعود استان تهران: علایم قطعی و غیرقطعی ظهور

با وقوع حوادث اخیر مکه و کشته شدن بسیاری از مسلمانان در منا، شبهه‌هایی مطرح شد مانند اینکه ما در آخرالزمان هستیم و وقت ظهور فرا رسیده. حتی استناداتی به روایتی از پیامبر دست‌به‌دست شد که کشته شدن مردم در منا را نشانه ظهور می‌دانست. اما در این‌باره باید گفت ظهور علایمی دارد که 5مورد از آنها حتمی و بقیه غیرحتمی است. علایم حتمی نشان می‌دهد که به‌طور قطع و یقین، در مسیر ظهور قرار گرفته‌ایم، اما علایم غیرحتمی، صرفا نشانه‌هایی هستند برای هشیاری و اطمینان قلب مومنین که بدانند در چه زمان و چه شرایطی زندگی می‌کنند. علایم پنجگانه قطعی ظهور، در روایات متعددی ذکر شده و با خروج سفیانی از سوریه شروع می‌شود و 9‌ماه به طول می‌انجامد. خیلی‌ها در سال‌های اخیر به‌دنبال آن بودند که داعش را همان سفیانی معرفی کنند، درحالی‌که اینطور نیست. چون اولا سفیانی باید کل حاکمیت سوریه را بگیرد درحالی‌که چنین نشد و داعش نتوانست تمام سوریه را در اختیار بگیرد و دوم اینکه 9ماه بعد از ظهور سفیانی، ظهور اتفاق می‌افتد که تاکنون با گذشت چند سال از پیدایش داعش شاهد ظهور نبوده‌ایم. دومین علامت که بسیار مهم است و شاخص ظهور به‌حساب می‌آید، صیحه‌ای آسمانی است که در شب بیست‌و‌سوم‌ماه مبارک رمضان شنیده می‌شود و مردم را به بیعت با امام زمان(عج) دعوت می‌کند. سومین نشانه، فرو رفتن لشکر سفیانی در منطقه بیدا در نزدیکی مکه است که به آن خَسَفِ بَیدا می‌گویند. پس از آن خروج یمانی و قتل نفس زکیه اتفاق می‌افتد. نفس زکیه پسری 15ساله از نوادگان امام‌حسن مجتبی(ع) است که به شهادت می‌رسد و 15روز پس از آن امام زمان(عج) ظهور خواهد کرد. به جز این علایم حتمی، هرعلامت دیگری غیرحتمی است و حتی اگر متقن و مستند هم باشد، نشان‌دهنده ظهور نیست. بلکه علامتی است برای آنکه مومنان به ظهور دلگرم شوند و منتظر آن باشند.

حجت‌الاسلام و المسلمین شهاب مرادی:نسبت به این اتفاق‌ها، منطقی و علمی فکر کنید

این بحث مسائل مالی حج که در خیلی از شبکه‌های اجتماعی مطرح می‌شود، حرف‌های غیردقیقی است. پول و درآمدی که از کل ماجرای حج واجب و عمره از تمام کشور‌ها، نصیب عربستان می‌شود، در شرایطی که قیمت نفت حدود بشکه‌ای ۵۰ دلار باشد، حدود ۳ درصد درآمد تولید ناخالص ملی این کشور را شکل می‌دهد. مسلما سهم ایرانی‌ها، آن هم از حج تمتع، خیلی خیلی ناچیز است در این مبلغ. بنابراین برخی‌ از این حرف‌ها که درباره مسائل مالی حج مطرح می‌شود، خیلی خنده‌دار است. از طرف دیگر بد نیست بدانید که امسال فقط ۲ میلیون نفر حاجی مشرف شده‌اند به حج تمتع. عربستان اگر بخواهد دوباره این سهم را کم کند، بسیاری از کسانی که مستطیع هستند، هیچ وقت حج که امری واجب است، قسمتشان نمی‌شود. خواهش من از همه این است که نسبت به این اتفاقات، منطقی و علمی فکر کنید. فریب حرف‌های هیجانی را نخورید. حکام سعودی حاضرند بسیار بیشتر از کل درآمدی که از حج ایرانی‌ها به‌دست می‌آورد را نقدا پرداخت کنند تا اصلا ایرانی‌ها به حج نیایند. اینقدر آنها تنفر از ما دارند.

انجام کار خیر با پول حج/ آیا برای انجام عمل خیر فقط باید به خانه خدا رفت؟

یکی از نخستین شبهاتی که بعد از حوادث مکه مطرح شد، این بود که آیا تنها راه نزدیک‌شدن به خدا، حج است؟ و نمی‌شود به جای آنکه پولی را به جیب سعودی‌ها بریزیم، آن را خرج کارهای خیر و کمک به نیازمندان کنیم؟ حجت‌الاسلام میراحمدی می‌گوید: «حج در آموزه‌های دینی جایگاه بسیار والایی دارد و تعابیری درباره حج در اسلام به‌کار رفته که کمتر در موارد دیگر، همسنگ آنها را می‌بینیم. مثلا امام باقر(ع) فرموده‌اند دین اسلام بر ۵ پایه استوار است که حج یکی از آنهاست. همچنین در خطبه اول نهج‌البلاغه آمده که خداوند فرموده‌اند حج، پرچم اسلام است. در نهج‌البلاغه همچنین آمده است که تا کعبه پابرجاست و مردم دور آن می‌گردند، دین و مکتب هم پابرجاست. بنابراین واضح است که نباید حج را حذف کرد. قوام مسلمانان به حج است. پس نمی‌توان گفت که کمک به فقرا و داشتن دغدغه نیازمندان و محرومان باید جایگزین حج واحب شود. هر دو این موارد اهمیت دارند و باید به هر دو توجه شود. کمک به فقرا کاری است که در اسلام تأکید زیادی روی آن شده و وظیفه هر مسلمانی است که آن را انجام دهد. اما حج هم واجبی است که در روایت درباره آن آمده است: «لاتترکوا حج بیت ربکم فتهلکوا. یعنی حج بیت‌الله‌الحرام را ترک نکنید وگرنه دچار هلاکت و نابودی می‌شوید. پس هیچ عمل صالحی، چه واجب و چه مستحب، جای حج واجب را نمی‌گیرد. »

حرم امن الهی و حوادث مرگبار/ ناامنی حرم امن الهی چه نسبتی با آیات و روایات دارد؟

برای عده‌ای دیگر، این شبهه مطرح شد که اگر کعبه، حرم امن الهی است، پس چرا چنین حوادثی در آن رخ می‌دهد؟ حجت‌الاسلام میراحمدی می‌گوید: «خداوند متعال درباره حج تعابیری را در قرآن آورده که جای توجه دارد. به‌طور مثال در آیه ۱۲۵ سوره بقره آمده است: ما این خانه، یعنی کعبه معظمه را مرجع مردم و جایگاه امن و امان قرار دادیم؛ یعنی مکه جایی است که هرکس به آن پناه می‌برد، باید احساس امنیت کند و همه مظلومان باید در آنجا دردهای خود را تسکین دهند. در واقع، امن بودن بیت‌الله الحرام، امر الهی است و هیچ‌کس حق ندارد آن را نادیده بگیرد و امنیت را بر هم بزند. اما این حکم، شرعی است نه تکوینی. یعنی اینطور نیست که هیچ کسی نتواند امنیت زائران را به مخاطره بیندازد، بلکه اگر کسی چنین کند، در قیامت به سختی بازخواست می‌شود و عذاب در انتظار اوست. مثلا آیا کسی نمی‌تواند در مکه دزدی کند؟ البته که می‌تواند. آیا کسی قادر نیست در حرم امن الهی به کسی صدمه وارد کند؟ قطعا می‌تواند. اما اینجا توانستن مورد بحث نیست و مسئله اصلی آن است که چنانچه‌کسی امنیت بیت‌الله الحرام را بر هم بزند، خلاف حکم الهی عمل کرده است.»

از عرب‌ستیزی تا اسلام‌ستیزی/ آیا باید به بهانه اتفاقات اخیر به اعراب تاخت؟

حجت‌الاسلام میراحمدی درباره موج اسلام‌ستیزی و عرب‌ستیزی که بعد از این اتفاقات برپا شده است، می‌گوید: «سیری در سال‌های اخیر به چشم می‌خورد که عده‌ای به بهانه عرب‌ستیزی، اسلام و احکام آن را زیر سؤال می‌برند. عرب‌ستیزی به خودی خود کاری اشتباه است اما در حال حاضر پوششی است که هدف اصلی آن اسلام‌ستیزی است. درحالی‌که اسلام ربطی به اعراب ندارد و متعلق به تمام مردم جهان است. همچنین حج و زیارت کعبه هم دستوری است که برای همه مسلمانان جهان صادر شده، نه فقط یک قوم یا ‌نژاد خاص. درست است که کعبه در عربستان سعودی قرار دارد، اما اعراب مالک آن نیستند. در آیه ۲۷ سوره حج خداوند به ابراهیم(ع) می‌فرماید: «در میان مردم به حج اعلان عمومی کن. یعنی در زیارت خانه خدا، هیچ‌کس به دیگری برتری ندارد و کعبه، متعلق به همه مردم است و هدایت همه مسلمانان را تأمین می‌کند. خانه کعبه به بیت‌العتیق تعبیر شده است؛ یعنی خانه‌ای که از قید مالکیت آزاد است. »

توقف حج با اتفاقات ناگوار/ آیا می‌توان حج واجب را متوقف کرد؟

تلفات حوادث اخیر خیلی‌ها را به این فکر انداخت که اگرچه حج تمتع یکی از واجبات است، اما شاید بتوان برای حفظ جان این واجب را ترک کرد. حجت‌الاسلام میراحمدی می‌گوید: «چاره ناامنی فعلی در عربستان، ترک حج نیست. باید امنیت را تأمین کرد. اگر دشمنان اسلام تصمیم بگیرند که با بی‌کفایتی خود، مکه را ناامن کنند، باید مقابلش ایستاد. حج مهم‌ترین آیین اتحاد مسلمانان است که نباید به هیچ وجه از آن چشم‌پوشید. اگر ما اتحادیه کشورهای اسلامی را حول محور کعبه بسیج کنیم، می‌توانیم تا حدود زیادی مشکلات و ناامنی‌ها و سوء‌مدیریت‌های فعلی را از بین ببریم. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، امام(ره) فرمودند که شورایی از مسلمانان نیاز است تا مدیریت حرمین شریفین را برعهده بگیرند. اما این اتفاق نیفتاد و امروز می‌بینیم که گروه خاصی در عربستان، با سلیقه خود حج را مدیریت می‌کنند و مشخص است که نمی‌توانند به‌خوبی از پس اداره این مراسم عظیم برآیند.»

تبعات «فوروارد کردن» در بحران‌‌ها

پدرام الوندی- فاجعه غم‌انگیز منا از منظر رسانه‌ای یک اهمیت ویژه داشت؛ اینکه در دوران گسترش بی‌نظیر اپلیکیشن‌‌های اجتماعی و پیشتاز همه آنها در ایران، یعنی «تلگرام» روی داد. کاربران ایرانی پا به پای اعلام اخبار و تصاویر جدید از آن، در تلگرام فعال بودند. اظهارنظر و جست‌وجوی اخبار جدید و بحث درباره ریشه‌های رویداد، در همان ساعت‌هایی که هنوز دلایل احتمالی آن هم روشن نشده بود، در جریان بود. همچنین عطش دریافت اخبار جدید، باعث شده بود کاربران هر خبری را بدون توجه به ابعاد انتشار آن و میزان درستی یا نادرستی‌اش بازنشر دهند. نام چهره‌های مشهور به‌عنوان قربانیان حادثه وبدون توجه به اثر آن بر خانواده آنها بازنشر می‌شد و یا خبر می‌آمد که این فاجعه اقدامی تروریستی یا به دستور مستقیم شاه عربستان بوده است و او از پنجره‌ای مشرف بر محل حادثه، مشغول نظاره بوده است. برخی دیگر هم پا را فراتر گذاشته و مثلا جمله‌ای از بیانات امام(ره) را بازنشر می‌دادند که گویا ایشان در مقطعی مردم را دعوت به نرفتن به حج و ترک واجب کرده‌ است که مطالعه پس و پیش جملاتی که نقل می‌شد، این ادعا را هم نقض می‌کرد.

برای ما روزنامه‌نگاران مقررات و اصول کار حرفه‌ای زیادی پیش‌بینی شده است که براساس آن باید به هر خبری که به گوشمان می‌رسد شک کنیم، درباره‌اش تحقیق کنیم و تا از صحت و درستی خبر مطمئن نشده‌ایم آن را برای مخاطبانمان بازگو نکنیم، مخصوصا که بحرانی مانند فاجعه منا پیش آمده باشد. ولی در این ساختارهای جدید ارتباطی، آنقدر گردش اطلاعات و اخبارِ آمیخته در راست و دروغ زیاد است که حتی فرصت دسته‌بندی و بررسی آنها هم به سختی به‌دست می‌آید. به همین دلیل اگر شهروندان، که این روزها چه بخواهیم و چه نخواهیم شریک کاری ما روزنامه‌نگاران در عرصه خبر هستند، با رویکرد سواد رسانه‌ای انتقادی با این اخبار و تصاویر روبه‌رو نشوند و مخصوصا در بحران‌ها قبل از بازنشر هر خبری، درباره تبعات «فوروارد» کردن آن تأمل نکنند، کار هم برای آنها و هم برای روزنامه‌نگاران دشوارتر می‌شود و به سختی می‌توان به یک چارچوب قابل‌قبول برای پالایش اخبار در شرایط پیچیده و سخت رسید.