به گزارش پارس به نقل از «باشگاه خبرنگاران جوان»، ساعت 14:30 دهم شهریورماه خبر کشف جسد پسربچه‌ای 10 ساله در خیابان وحدت اسلامی، خیابان بازارچه شاپور به کلانتری 113 بازار اعلام شد.

با حضور مأمورین کلانتری در محل و در بررسی‌های اولیه مشخص شد که جسد متعلق به پسربچه‌ای 10 ساله به نام «سپهر» است که پس از خرید نان و در زمان مراجعه به خانه در حالی که از ناحیه گردن دچار بریدگی عمیق شده، به قتل رسیده است.

با اعلام خبر کشف جسد به اداره دهم و قاضی کشیک ویژه قتل، بلافاصله تیم بررسی صحنه قتل اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی به همراه بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی در محل حاضر شدند و تحقیقات جهت شناسایی و دستگیری عامل جنایت در دستور کار کارآگاهان اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

یکی از اهالی محل که با مشاهده جسد پسربچه با پلیس و مرکز اورژانس تماس گرفته بود، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: با موتورسیکلت در حال عبور از کوچه بودم که پسربچه ای را دیدم که روی زمین افتاده و غرق خون است. بلافاصله با اورژانس و 110 تماس گرفتم. ابتدا تصور کردم که تصادف کرده اما بعدا مشخص شد که گردن پسربچه را بریده‌اند.

خانمی که مردی جوان را با یک قبضه چاقو در داخل کوچه محل جنایت مشاهده کرده بود، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: من کنار پنجره بودم که یک مرد با لباس آبی نفتی در حالی که یک چاقو در دست داشت، از کوچه خارج شد.

کارآگاهان اداره دهم با بررسی میدانی محل جنایت اطلاع پیدا کردند که یکی از ساختمان‌های محل وقوع حادثه مجهز به دوربین‌های مداربسته است. به همین دلیل بلافاصله تصاویر دوربین‌های مداربسته این ساختمان مورد بازبینی قرار گرفت و بنا بر اظهارات برخی از اهالی محل مبنی بر مشاهده جوانی با چاقو، کارآگاهان موفق به شناسایی تصویر جوانی قدبلند و تنومند حدودا 35 ساله شدند که پشت سر مقتول وارد کوچه محل جنایت شده و دقایقی پس از آن نیز با یک قبضه چاقو از کوچه خارج شده است.

با به دست آمدن تصاویر متهم پرونده و احتمال ارتکاب جنایت توسط این شخص، تصویر وی استخراج شد و اهالی محل موفق به شناسایی او به نام «اشکان.م» متولد 1358 شدند که یکی از اهالی بازارچه شاپور بود. بررسی سوابق اشکان نشان داد که وی از مجرمین سابقه‌داری است که تاکنون چهار بار در سال‌های 79، 92 و 93 دستگیر و روانه زندان شده است و سه فقره از سوابق وی نیز مربوط به ضرب و شتم بوده است.

با شناسایی هویت اشکان، دستگیری وی در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت و سرانجام در ساعت 17:30 روز چهارشنبه، کارآگاهان در حالی موفق به دستگیری وی در محدوده چهارراه گلوبندک شدند که هنوز آثار خون روی لباس‌هایش مشاهده می‌شد.

اشکان پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، منکر هرگونه ارتکاب جنایت شد و گفت: داخل خانه در حال استراحت بودم که صدای سر و صدای بچه‌ها از داخل کوچه باعث شد تا عصبانی شوم اما زمانی که به کوچه آمدم، بچه‌ای را ندیدم. پسربچه‌ای تقریبا 10 ساله را دیدم که در ابتدای یک کوچه پایین‌تر ایستاده بود. فقط دیدم پایین کوچه ایستاده. من به سمت او نرفتم. فقط این صحنه را به خاطر دارم. از قتل پسربچه 10 ساله نیز در نزدیکی محل سکونتم هیچ اطلاعی نداشتم.

اشکان در پاسخ این سوال که «آیا آن پسربچه (مقتول) را قبلا هم دیده بودید؟» به کاراگاهان گفت: فقط به یاد دارم شبیه بچگی‌های خودم بود و او را در سر کوچه پایینی دیدم. او را قبلا در رویاهایم دیده بودم.

حسرتی که بر دل مادر ماند

لیلا مادر سپهر به «جام جم» می‌گوید: چهار سال پیش بنا بر دلایل و مشکلاتی که برایمان پیش آمد، شوهرم به ناچار من و دو فرزندم را ترک کرد و قرار شد با پایان مشکلات دوباره همه با هم زندگی کنیم. در نبود شوهرم، سپهر مرد خانه‌مان شده بود. هرچه می‌خواستیم او تهیه می‌کرد. همیشه مراقب من و خواهرش بود. هیچ وقت دوست نداشت گریه من و خواهرش را ببیند. خوب درس می‌خواند و همیشه شاگرد اول بود و خیلی دوست داشت این چند هفته تعطیلات تابستانی تمام شود و دوستانش را در کلاس چهارم ببیند.

وی ادامه می‌دهد: ظهر سفره ناهار را پهن کردم. سپهر از من اجازه خواست برای خرید نان و خوراکی به مغازه سر کوچه برود و زود بازگردد. من هم اجازه دادم. 10 دقیقه از رفتن او نگذشته بود که با صدای فریاد همسایه‌ها و به صدا درآمدن زنگ خانه‌مان سراسیمه به خیابان رفتم و مشاهده کردم همسایه‌ها مدام نام سپهر را به زبان می‌آورند. وحشت سرتا پای وجودم را فراگرفته بود. دست و پایم می‌لرزید. به سختی قدم برداشتم و از میان جمعیت رد شدم. سپهرم غرق در خون بود. خوراکی‌ها و نانی که خریده بود، کنارش افتاده بود. پایم لرزید و کف خیابان افتادم.

این مادر داغدیده می‌گوید: من، شوهرم و دیگر اعضای خانواده‌ام با کسی اختلافی نداشتیم و نمی‌دانیم چرا آن مرد غریبه بی‌رحمانه جان فرزندم را گرفت و این چنین ما را داغدار کرد. یک ماه قبل برای سپهر جشن تولد 10 سالگی گرفتیم. از مسئولان قضایی و پلیس می‌خواهم قاتل فرزندم را هرچه زودتر دستگیر و در محله‌مان و همان جایی که بی‌رحمانه جان فرزندم را گرفت، مجازات کنند. قاتل بی‌رحمانه پسرم را کشته است. سپهر حتی فرصت نکرده بود زنگ خانه را بزند.

سرهنگ کارآگاه آریا حاجی‌زاده معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ در این‌باره گفت: متهم در تحقیقات اولیه منکر هرگونه ارتکاب جنایت و قتل پسربچه 10 ساله شده اما با توجه به شواهد و دلایل به دست آمده از متهم و همچنین تصاویر دوربین‌های مداربسته از محل جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویزه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.