داستان تکان دهنده یک پیراپزشک ناشناس/ بلاهایی که سر اورژانس میآید
اورژانس انگلیس (با شماره تلفن 999) مثل سیستم اورژانس خیلی از کشورهای دیگر، با موارد عجیبی روبرو میشود؛ رفتارهای نابه جایی که ممکن است جان بیماران واقعی را به خطر بیندازد. گاهی هم تصمیم مدیران اورژانس است که جان بیماران را به خطر میاندازد.
به گزارش پارس به نقل از سلامانه یکی از پیراپزشکهای اورژانس انگلیس که نامش فاش نشده، گوشه ای از ماجراها را این گونه شرح میدهد: «در 15 سالی که پیراپزشک بودهام، همه چیز دیدهام. از مردی که همستر گازش گرفته بود و به 999 زنگ زد تا کسی که سکسکه داشت و حتی نوجوانی که کتانیهای جدیدش باعث شده بود پایش تاول بزند.
ممکن است بامزه به نظر برسد، اما اصلاً شوخی نیست.
مردم زندگیشان را از دست میدهند، چون کسانی که در سرویس آمبولانسها هستند، تا سر حد نابودی کار میکنند. افرادی که تعلیم ندیدهاند، برای تصادفهای جدی فرستاده میشوند و کارکنان آن قدر خستهاند که حاضرند ماشینشان را عمداً خراب کنند تا نوبت تحویل دادن شیفت فرا برسد، چون بهتر از این است که پشت فرمان خوابشان ببرد.
علاوه بر این، زمان رسیدن به محل حادثه دستکاری میشود تا ناکامی بزرگ در سیستم پنهان شود.
مجبورم ناشناس بمانم تا شغلی که عاشقش هستم را حفظ کنم ولی دیگر نمیتوانم در مورد بمب ساعتی که در سیستم سلامت ما وجود دارد و زندگی خیلیها را به خطر میاندازد، ساکت بمانم.
این سرویس بیش تر علاقه دارد تا اهداف تأمین اجتماعی را برآورده کند تا جان مردم را نجات دهد؛ و اتفاق افتاده که در خانه را بشکنم و به بیمار برسم، ولی ببینم کاملاً سالم است و حتی به خواب رفته. ماجرا چه بود؟ به ما گفتند احتمالاً یک مورد ایست قلبی داریم. وقتی نتوانستیم در را باز کنیم، به ناچار آن را شکستیم. این کار باعث شد بیمار بیدار شود و با خوشحالی با ما احوالپرسی کند.معلوم شد، همسر او نمیتوانسته از خواب عمیق بیدارش کند و به 999 زنگ زده است.
کار زیادی برای جدا کردن این موارد وقت تلف کن انجام نشده است.
ممکن است فکر کنید بعد از حمله قلبی یا تصادف جدی، آمبولانس به دادتان میرسد ولی همیشه این طور نیست. اگر خوش شانس باشید، آمبولانس سراغتان میآید اما اگر آمبولانسی در دسترس نباشد، داوطلبها میآیند. در بریتانیا 15 هزار نفر داریم که که فقط یک تمرین 2 روزه را گذراندهاند و وقتی آمبولانس نباشد، از یکی از آنها که نزدیک محل حادثه است، خواسته میشود به کمک بیمار برود؛ ولی این کار زندگی مردم را به خطر میاندازد. اگر بیمار دچار حمله قلبی، سکته یا خونریزی داخلی شده باشد، باید به بیمارستان رسانده شود، و هر چه زودتر، بهتر. گاهی اوقات این داوطلبها بیش تر از این که فایده داشته باشند، ضرر دارند. بنابراین اگر بیمار شدید، دعا کنید دست یک مددکار تعلیم ندیده نیفتید.»
ارسال نظر