تاثیر مجرد بودن سلبریتی ها بر جامعه/ چرا ستاره ها ازدواج نمی کنند؟
این موج ازدواج گریزی، تا کجا پیش می رود؟ آیا دامن جوانان و نوجوانانی را که سلبریتی ها، حکم تبلور آمال و آرزوهای برآورده نشده شان را دارند هم می گیرد؟
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- آذر صدارت - ماجرا از تیتر جنجالی یک مجله که در حوزه سبک زندگی لوکس فعال است شروع شد، آن هم درست بعد از بازی های نفس گیر تیم والیبال ایران در لیگ جهانی والیبال و درخشش سعید معروف، کاپیتان تیم، به عنوانِ مطرح ترین و شاید محبوب ترین سلبریتی این روزهای دنیای ورزش، تیتر این بود: «به دنبال همسر برای کاپیتان معروف»! ستاره ای مجرد که شاید دلایل مجرد ماندن یا خبر ازدواجش، برای اغلب ایرانی ها جذاب باشد. آقای ستاره این قدر اهمیت دارد که مجرد ماندنش، توفانی به پا کند و تصویر جلد و تیتر این نشریه در گروه های مختلف شبکه های اجتماعی، دست به دست بچرخد و شاید دخترهای نوجوانِ زیادی دل هایشان از سر کنجکاوی به تاپ تاپ!! بیفتد که این ستاره سی ساله قرار است چه کسی را انتخاب کند؟ سعید معروف واکنش نشان داد، اهالی رسانه اعتراض کردند، کاربران زیادی در فن پیج های معروف موضع مثبت و منفی گرفتند و کارشناسان تحلیل کردند، اما این همه هیاهو، نشان دهنده یک واقعیت ساده بود؛ این که کوچک ترین حرکت سلبریتی ها در زندگی شخصی شان، یک موج به راه می اندازد. با این ماجرا، یک سوال در ذهن ها شکل گرفت که مجرد ماندن و ازدواج نکردن و تنهایی سلبریتی های دنیای ورزش و هنر، چه تاثیری بر سبک زندگی عمومی جامعه و جوانانی دارد که خواسته یا ناخواسته نگاهشان به این ستاره هاست؟ آیا وجود ستاره هایی مثل محمد رضا گلزار، بهرام رادان، حامد بهداد، پولاد کیمیایی، پارسا پیروزفر، نیکی کریمی و حالا، سعید معروف که بیشترشان بالای 35 سال هستند ولی ازدواج نکرده اند، در بلند مدت پایه گذار رسمِ ناخوشایند زندگی مجردی و عدم علاقه عمومی به تاهل و تعهد نیست؟ در این پرونده، به تاثیر منفی سبک زندگی مجردی سلبریتی ها، بر جامعه می پردازیم.
چرا ستاره ها ازدواج نمی کنند؟
قطعا ستاره های ایرانی هم برای ازدواج نکردنشان، دلایلی دارند. همان حکایت قدیمی دردسرهای زندگی با یک ستاره و جفت و جور نبودن شرایط با چارچوب های زندگی خانوادگی. ستاره هادر گفت و گوهای مختلف به رسانه ها پاسخ دادند.
حامد بهداد، ستاره محبوب سینمای ایران که این روزها ۴۱ ساله شده، هنوز تصمیمی برای ازدواج ندارد و می گوید: «اگرچه ازدواج یک روش درست زندگی است، اما با سبک زندگی این روزهایم هماهنگ نیست. من دوست دارم ازدواج کنم و بچه دار شوم اما الان شرایطم مناسب نیست. در هیچ کجا از این شهر، هیچ کورسویی از دوست داشتن در یک حریف و همراه نمی بینم».
بهرام رادان، بازیگر ۳۶ ساله که اخیرا از سوی وب سایت تخصصی styllish که در حوزه مد فعالیت می کند، جزو «خوش قیافه و خوش پوش ترین بازیگران مرد جهان» قرار گرفته، با این که امیدوار است ازدواج پر سر و صدایی داشته باشد، اما تاهل را مانع فعالیت های حرفه ای اش می داند و می گوید: «تابه حال برایم پیش نیامده که گوشه ای از ذهنم را به ازدواج اختصاص دهم. منظورم این است که هنوز موضوع آنقدر جدی نشده که بروم زیرساخت های زندگی را آماده کنم تا بتوانم ازدواج کنم. اگرچه همیشه طرفدار یک زندگی سالم خانوادگی بوده و هستم».
نیکی کریمی، ستاره ای با بیش از دو دهه فعالیت بازیگری، حتی این روزها که به پایان چهل و سه سالگی نزدیک می شود، به سوالاتی که درباره ازدواجش باشد، این طور پاسخ می دهد: «این سوال ها به دور از نزاکت است!». اما مهرانه مهین ترابی جزو معدود بازیگرانی است که از صحبت درباره دلایل تجردش امتناع نمی کند و خیلی راحت می گوید به نفع موفقیت شغلی اش از ازدواج چشم پوشیده: «ازدواج را دوست داشتم، اما باید تنها می ماندم. من هم عاشق فرزند هستم و دوست دارم برای افراد خانواده ام آشپزی کنم. اما از آنجا که بازیگری وجودم را ساخته بود، نمی توانستم به راحتی از حرفه ام بگذرم.»
هانیه توسلی، چهره آشنای سینمای ایران، امسال ۳۶ ساله می شود اما همچنان معتقد است: «ازدواج و مادر شدن به نظر من فداکاری بزرگ و مسئولیتی سنگین است؛ من هنوز این قدرت را در خودم نمی بینم.» از دیگر چهره های مجرد که به رغم موقعیت پر سر و صدایش، تقریبا هیچ وقت درباره دلایل مجرد ماندن و شرایط ازدواجش حرف نزده، احسان علیخانیِ سی و سه ساله است. محمد رضاگلزار هم که با فیلم سام و نرگس به سینمای ایران وارد شد و با فیلم بوتیک، گل کرد، ۳۸ ساله است اما می گوید: «ازدواج چیزی نیست که دنبالش بروم. وقتش که بشود، خودش پیش می آید. سروقتش!».
پارسا پیروزفر، مریلا زارعی، مهراوه شریفی نیا، مصطفی زمانی و... همه جزو ستاره های مجردی هستند که هنوز تن به ازدواج نداده اند. درست است که ازدواج، به دانش، مهارت، مشاوره، تجربه و آمادگی های مالی و اجتماعی نیاز دارد و یک جورهایی مهم ترین انتخاب زندگی هر شخص به حساب می آید اما آیا واقعا هنرمندان ما که الگو و الهام بخش جامعه، به ویژه قشر جوان هستند، با وجود سن بالا و موفقیت های مالی و حرفه ای، هنوز آماده نیستند یا بی تعارف دچار ازدواج گریزی شده اند؟ و این موج ازدواج گریزی، تا کجا پیش می رود؟ آیا دامن جوانان و نوجوانانی را که سلبریتی ها، حکم تبلور آمال و آرزوهای برآورده نشده شان را دارند هم می گیرد؟
محبوبیت با اخلاق مداری و خانواده دوستی
در کنار ستاره های مجرد، چهره هایی هم هستند که با وجود مشغله و موفقیت های چشمگیر حرفه ای، در سن مناسب، تشکیل خانواده داده اند و زندگی خانوادگی را همراه و همپای زندگی حرفه ای پیش برده اند و این روزها، یکجورهایی نماد و سمبل خانواده مداری به حساب می آیند و اتفاقا همین خاصیت خانواده دوستی، دلیل محبوبیت بیش از پیش آن هاست. شهاب حسینی و همسرش با یک زندگیِ مشترک ۱۸ ساله و یک فرزند، لیلاحاتمی و علی مصفا، مهدی پاکدل و بهنوش طباطبایی، ترانه علیدوستی، امین زندگانی و الیکاعبدالرزاقی و... از این دسته اند. اما به نظر می رسد این عده در برابر تعداد زیادی از ستاره ها که یا تن به ازدواج نداده اند، یا بعد از مدتی جدا شده اند، در اقلیت باشند. برای ما ایرانی ها که دین و دستورات دینی، جزء جدانشدنی لحظه هایمان است و در تار و پود زندگی مان ریشه دوانده، اخلاق مداری و پایبندی چهره های محبوب جامعه به توصیه های دینی و اخلاقی، اهمیت زیادی دارد. دین اسلام، ازدواج صحیح و به هنگام را تکمیل کننده دین و ضامن سعادت و خوشبختی انسان می داند. شاید وقتش رسیده، سلبریتی های ایرانی هم، با درکِ موقعیت حساسی که در جامعه دارند، به ازدواج و تشکیل خانواده و زندگی در چارچوب سالم خانواده فکر کنند. مطمئنا با این تغییر، محبوبیتشان دوچندان خواهد بود. البته ذکر این نکته لازم است که ما انگیزه تجرد آن ها را قضاوت نمی کنیم اما از کنار تأثیرش بر جامعه نمی توان گذشت!
دکتر «میثم مهدیار»، دکترای جامعه شناسی: سلبریتی بیشتر از خودش متعلق به جامعه است
برای بررسی تأثیر تجرد ستاره هاروی جامعه به سراغ یک جامعه شناس رفتیم که پاسخ هایش را می خوانیم:
سلبریتی کیست؟
از نگاه علوم اجتماعی، سلبریتی یا ستاره، چهره جذاب و شناخته شده ای است که یا با اتکا به ویژگی ها و خصوصیات ذاتی و اکتسابی خودش یا بر مبنای یک نوع بی عدالتی اجتماعی، با لابی و واسطه گری و زد و بند، به موفقیت هایی در عرصه های مختلف ورزش، هنر، علم یا سیاست دست پیدا کرده و از همه لحاظ، مورد توجه رسانه هاست. شخصیت هایی کاریزماتیک که از قدیم الایام در جوامع وجود داشتند و تاثیرشان بر سبک زندگی آدم های یک جامعه، غیرقابل انکار است.
نقش رسانه در زندگی سلبریتی ها
در سال ها و دوره های قبل، سلبریتی ها معمولا با زحمت و تلاش و پیگیری، شناخته و پذیرفته می شدند، اما این روزها، به واسطه فرمانروایی رسانه بر دنیا، این رسانه ها هستند که می توانند سلبریتی را بالا ببرند یا به زمین بزنند و میزان و چگونگی حضور سلبریتی در رسانه و تعداد طرفداران و دنبال کنندگان، کمال یا زوالش را مشخص می کند. از طرفی، دسترسی ساده و سریع و بی واسطه به ستاره ها در فضای مجازی، به دنبال کنندگان و طرفدارانشان توهم ارتباط ، تعامل و صمیمیت می دهد و این در محبوبیت و مورد توجه بودن آن ها، نقشی عمیق و موثر دارد.
سلبریتی ها در غرب
در کشورهای غربی، با توجه به درک اهمیت نقش ستاره ها روی زندگی عمومی جامعه، بخشی از علوم اجتماعی به مطالعه و تحلیل زندگی سلبریتی ها اختصاص دارد. اینگونه است که با شناختِ دقیقی که از مختصات و ابعاد زندگی فردی و اجتماعی ستاره ها دارند، اولا با ابزار رسانه، کسانی را بزرگ و پررنگ می کنند که افکار و عقایدشان کاملا با ارزش های نظام فرهنگی و اجتماعی کشور همخوان و هماهنگ است. ثانیا از عمق تاثیرگذاری سلبریتی ها، در راستای پیشبرد اهداف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، سلامت و بهداشت و... استفاده می کنند؛ مثلا از خانم آنجلینا جولی، در قالب سفیر صلح سازمان ملل، چهره ای انسانی می سازند که نمادِ جامعه ای آرام و صلح دوست است یا همین خانم با اعلام یک جمله که: «انجام آزمایش ژنتیک به من در تشخیص به هنگامِ بیماری ام، کمک بزرگی کرد»، موجی از رغبت و مراجعه مردم به سمت آزمایش های تشخیصی و پیشگیرانه را ایجاد کرد. در عین حال، اگر هر یک از این سلبریتی ها، از مسیری که برایش برنامه ریزی شده، خارج شد و مثلا به فساد ، اعتیاد و حتی مخالفت با سیاست حمایت از رژیم اشغالگر رو آورد، به شکلی نرم و ملایم حذف و با ستاره ای دیگر، جایگزین می شود.
از سلبریتی ها در مهندسی فرهنگی جامعه استفاده نکردیم
منتها در کشور ما، حداقل تا همین امروز که با هم حرف می زنیم، هیچ تاملی بر نحوه طرح و استفاده از سلبریتی ها نشده است. به کارکرد سلبریتی ها نپرداختیم، تحلیلشان نکردیم، سیاستگذاری نداریم و طبیعی است که نمی توانیم از حضور سازنده شان در خدمت مهندسی فرهنگی جامعه، استفاده صحیح کنیم. به تازگی طرحی در سازمان صدا و سیما تصویب شد که از سلبریتی هایی که رفتار خارج از شئون دارند برای حضور در رسانه ملی، دعوت به همکاری نشود. یعنی حتی سینما و تلویزیون ما هم در جمع کردن و ساماندهی چهره هایی که خودش به مردم معرفی کرده، مشکل دارد و سعی می کند با طرح های سلبی مثل ممنوع التصویر کردن، مردم را از ارتباط با چهره های محبوبشان محروم کند.
زندگی به سبک سلبریتی های ایرانی
در جامعه امروزی ما که در واقع چیزی نیست جز یک شبکه اجتماعی مرتبط و در هم تنیده که همه چیز بر همه چیز تاثیر می گذارد، کوچک ترین تصمیم و حرکت چهره های شناخته شده، بر سبک زندگی عمومی جامعه تاثیر مثبت یا منفی دارد. در واقع وقتی یک سلبریتی با وجود سن بالا و فراهم بودن امکانات، تن به ازدواج نمی دهد، خواسته یا ناخواسته الگویی برای بی رغبتی به زندگی مشترک را به جامعه ارائه کرده است.
به جامعه شناسی سلبریتی ها نیازمندیم
این روزها جامعه ما بیش از همه چیز به جامعه شناسی سلبریتی ها نیاز دارد. جایگاه ستاره را خوب بفهمیم، ستاره ها را با ضوابط و شرایط خاص به جامعه معرفی کنیم، مواجهه ستاره و جامعه را پیش بینی کنیم و برای استفاده از تمام ظرفیت و کارکردهای ستاره ها در جهت پیشبرد اهداف فرهنگی و اجتماعی جامعه، به نحو احسن برنامه ریزی کنیم. سلبریتی هم بداند بیش از این که متعلق به خودش باشد، متعلق به جامعه پیرامونش است و این را خودش انتخاب کرده است.
این را باید در نظر بگیریم که ازدواج یک تعهد اخلاقی بزرگ می خواهد آیا اینقدر وجودش را دارند ؟؟؟ این فقط یک سوال نه قضاوت