4 عامل مؤثر در ازدواج موفق
به گزارش پارس به نقل از قدس در ديـدگـاه قـرآن ، زنـدگـى زنـاشـويـى و خـلقت انسان بر مبناى (زوجين)، از نـشـانـه هـاى خداوند در آفرينش به شمار مى رود. در سوره روم، شش مسئله در عالم خلقت به عـنوان نشانه هاى وحدانيت خداوند در ربوبيت و الوهيت شمرده شده كه يكى از آنها، خلقت (زوج ) براى آدمى است :وَ مِنْ آياتِهِ اَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ اَزْواجاً" و از نشانه هاى او اين است كه همسرانى از نوع خودتان براى شما آفريد (سوره روم. آیه ۲۱).
جـفـت آفـريـنـى زن و مـرد، از اهـدافِ بـلنـدِ آفـريـنـش و زمـيـنـه رشـد و كمال آنهاست، چه اينكه، هر يك از زن و مرد، به تنهايى ناقص بوده و به ديگرى نيازمند است و هـمـيـن نـقـص و احـتـيـاج است كه آنها را به سوى هم جذب مى كند و با رسيدن به يكديگر به آرامش و سكون دست مى يابند. اين امر، اختصاص به انسان هاى عادى و معمولى ندارد، بلكه پيامبران نيز ـ كه وارستگان جامعه هـسـتـنـد ـ بـراى رعـايـت اصـولى تـكـويـنىِ خويش به ازدواج روآورده، جامعه كوچكِ (خانواده) را تشكيل مى دادند. قرآن كريم، پيامبر اسلام (ص) را مخاطب قرار داده، مى فرمايد: وَ لَقَدْ اَرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِكَ وَ جَعَلْنا لَهُمْ اَزْواجاً وَ ذُرِّيَّةً: پيش از تو (نيز) پيامبرانى فرستاديم؛ و براى آنها همسران و فرزندانى قرار داديم (سوره رعد، آیه 38).
علاوه بر این ازدواج ، از نـظـر قـرآن از چـنان ضرورت و اهميّتى برخوردار است كه هيچ چيز، حتى تهيدستى نمى تواند مانع انجام آن شود: وَ اءَنـْكـِحـُوا الاَيـامـى مِنْكُمْ وَالصّالِحينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ اِمائِكُمْ اِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللّهُ واسِعٌ عَليمٌ: مـردان و زنـان بـى هـمـسـر و غـلامـان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد؛ اگر تنگدست باشند، خداوند به لطف خود آنان را بى نياز مى سازد، خداوند گشايش دهنده اى آگاه است (سوره نور، آیه32).
با این حال یک زندگی موفق در سایه یک انتخاب موفق شکل میگیرد. شناخت اولیه، تحقیقات محلی و مشاوره پیش از ازدواج از جمله مراحلی است که هنگام انتخاب همسر باید به آن توجه داشت. برای افراد بسیاری، ملاک اصلی و اولیه برای یک انتخاب موفق بر اساس ظواهر است. در حالی که داشتن سلامت روانی، رفتاری، جسمی و دینی از مهمترین ملاکهایی است که باید در اولویت قرار گیرد. ملاک بعدی شغل مناسب، وسع مال، تحصیلات و همچنین سلایق و ویژگیهای فردی همچون داشتن تناسب اندام و... از معیارهای اختصاصیتر هستند. این ملاکها مکمل یکدیگر بوده و در صورت نبود تناسب میان آنها زندگی مشترک در هالهای از ابهام قرار خواهد گرفت. ازدواج موفق بستگی به عوامل مختلفی دارد كه بسیاری از آنها را باید در دوران نامزدی ارزیابی كرد. از سوی دیگرعوامل دیگری نیز در موفقیت زندگی زناشویی مؤثر است كه می توان آنها را بعد از ازدواج شناخت. با این دیدگاه مهمترین عوامل مؤثر در ازدواج موفق عبارتند از:
رشد عاطفی و فكری
درجه رشد عاطفی و فكری فقط بستگی به سن ندارد، چون افراد گاه در سنین ۲۵ سالگی از نظر رشد عاطفی، فكری و اجتماعی كاملاً رسیده و بالغ هستند و برعكس اشخاصی وجود دارند كه در سنین خیلی بالاتر هنوز به رشد عاطفی اجتماعی نرسیده اند. از آنجایی كه رشد عاطفی، فكری با رشد هوشی رابطه مستقیم دارد لذا اختلاف زیاد بین هوش و معلومات زن و مرد ممكن است باعث بروز اختلاف زناشویی بشود. آنچه به نظر لازم و ضروری می رسد این است كه زن و مرد فرق زیادی از نظر طرز تفكر و سلیقه نداشته باشند چون در این صورت با هم توافق نخواهند كرد. البته ممكن است در ازدواجی كه زن خیلی با هوش تر از شوهر خود باشد مسأله ای پیش آمد نكند ولی اكثراً خطر از هم پاشیدگی وجود دارد. رشد اجتماعی با رشد فكری عاطفی رابطه دارد چون فردی كه از نظر اجتماعی رشد كرده طرز سازش و همكاری را با افراد بهتر می داند و به محدودیتهای خود واقف است، انتظارات اجتماعی را درك می كند و از بحران های دائمی زندگی جلوگیری می كند. به عبارت دیگر پختگی روانی و رشد اجتماعی عاطفی باعث می شود كه همسران معایب یكدیگر را بپذیرند، نقایص یكدیگر را بپذیرند، نقایص یكدیگر را به رخ هم نكشند و در حالات مختلف انعطاف پذیری داشته و واكنش مناسب نشان دهند.
تشابه علائق و طرز تفكر
باید قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی مخصوصاً در دوران نامزدی در موضوعات مهم زندگی توافق نظر وجود داشته باشد. ثابت شده است كه توافق های زیاد قبل از ازدواج روابط بعد از ازدواج را نیز محكم تر كرده و معنی و مفهوم بهتری به زندگی زناشویی می دهد. مثلاً چقدر در مورد سیاست، اختلاف نظر یا توافق وجود دارد یا هر دو به یك اندازه اجتماعی و معاشرتی هستند یا هر دو راحت طلبند و میل دارند هر شب شام را بیرون بخورند و یا اهل كتاب، مطالعه و بحث هستند. واقع بین بودن طرفین در حد لازم، خسیس و محافظه كار بودن یا ولخرج بودن هم مواردی است كه باید در نظر گرفته شود. البته باید خاطر نشان شود كه همیشه انتظار نمی رود كه زن و شوهر در همه موارد با یكدیگر توافق كامل داشته باشند ولی برای این كه خانواده سعادتمند و مستحكم شود توافق كلی در بیشتر قسمت های زندگی لازم و ضروری است.
عقاید مذهبی
امروزه عقاید مذهبی به قدری در سعادت كانون خانوادگی اهمیت دارد كه روانشناسان و متخصصین علوم تربیتی ازدواج افراد از مذاهب مختلف را غیرعاقلانه می دانند، به خصوص اگر زن و مرد هر دو به عقاید مذهبی خود ایمان كامل داشته و انعطاف ناپذیر باشند. صرف نظر از اختلاف نظر در موازین و عقاید مختلف كه در مذاهب وجود دارد تربیت كودكان بر حسب عقاید موضوعی است كه اكثراً اختلاف زناشویی را باعث می شود. دخالت اولیای زن و شوهر و این كه كودكشان كدام عقاید مذهبی را انتخاب نمایند باعث شدت اختلاف می شود. ثابت شده است اعتقادات و نگرش های زن و مرد، اكثراً پس از ازدواج ادامه می یابد و حتی اگر زن و شوهر از یك مذهب ولی دارای اعتقادات و دید فلسفی متفاوت نسبت به اصول و موازین مذهبی خود باشند مثلاً یكی از آنها متعصب و به اصطلاح معتقد به اصول و فروع دین بوده و دیگری بی اعتقاد به موازین فوق باشد باز هم منجر به اختلاف عدیده شده و مسائل دیگر زندگی را تحت الشعاع قرار داده و اكثراً باعث مراجعه به كلینیك اعصاب و روان می شود. به هر صورت بهتر است كه قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی، زن و مرد این مطلب را مورد تعمق قرار دهند و مشكلات حاصله از آن را در نظر بگیرند.
تشابه تحصیلی و طبقاتی
چنانچه زوجین از لحاظ سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی با یكدیگر فاصله زیادی داشته باشند احتمال زیادی برای فراهم شدن شرایط ناسازگاری و همچنین درگیری بین آنان وجود دارد. دختری از طبقه بالا، دارای تحصیلات دانشگاهی و برخوردار از تعلیم و تربیت و شخصیت مطلوب اگر با جوانی از طبقه پایین ازدواج كند كه از فهم مسائل اجتماعی عاجز است، آداب معاشرت نمی داند، تحصیلات اندكی دارد، از حیث لباس پوشیدن و آداب معاشرت و صحبت كردن اشكال دارد، دیر یا زود ناآرامی و تنش بر زندگی آنان سایه خواهد افكند. زن از رفتار و گفتار و كردار همسر خود احساس خشم و نفرت می كند و در حضور دیگران حقارت و شرمندگی بر او عارض می گردد. هنگامی كه در صدد اصلاح رفتار همسر برمی آِید ممكن است شوهر از تذكر زن خود آزرده و یا عصبانی شود و بر تیرگی روابط افزوده گردد. امكان دارد كه در عین اختلاف تحصیلی، زناشویی سعادتمندانه ای در اثر مدیریت و درایت طرفین پدید آید ولی بهتر است از ازدواجی كه در آن اختلاف تحصیلی و طبقاتی خیلی زیاد است اجتناب كرد. زیرا هر چه زوجین از جهات مختلف با هم شباهت بیشتری داشته باشند امكان خوشبختی و سعادتمندی آنان، افزایش خواهد یافت.
*منیره درودی
ارسال نظر