خدمات وايبري و ريزگردهاي خوزستان
آیا مسأله را باید نزد تعميركار اجتماعي! برد؟ آيا اصولاً این فرد باید با مسأله آشنايي داشته باشد؟
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- مصطفی عابدی- برخي گمان ميكنند كه حل مسائل اجتماعي مثل تعمير موتور خودرو است. كافي است كه خودرو را در اختيار يك تعميركار مجرب قرار دهيم، سپس لوازم يدكي و هزينه تعمير را نيز تأمين و پس از مدت معيني خودروي خود را سالم تحويل بگيريم! حل مسائل اجتماعي به این آسانی نیست بلکه بسيار پيچيده است. اول اينكه خراب یا درست بودن آن مثل يك خودرو نيست كه وقتي خراب شد وسط خيابان متوقف شود. دوم اينكه مسأله فقط فردي نيست كه سود و هزينه تعمير براي مصرفكننده آن معلوم باشد. هر مسأله اجتماعي براي بعضيها مهم است و براي برخي دیگر اهمیت كمتری دارد. به علاوه تأمين هزينه را چه بايد كرد؟ از كجا بايد تهيه كرد؟ از هر جا تهيه شود صداي گروهي ديگر درميآيد. مهمتر از همه اينكه چگونه بفهميم كه يك موضوعي به مسأله اجتماعي تبدیل شده و باید برای حل آن اقدام کرد؟ چند نفر بايد صدايشان بلند شود تا كسانی براي حل آن گام بردارند. همه اينها يك طرف، آن مسأله را برای حل کردن بايد پيش چه كسي برد؟ آیا مسأله را باید نزد تعميركار اجتماعي! برد؟ آيا اصولاً این فرد باید با مسأله آشنايي داشته باشد؟ اگر اين سوالات را بسط دهيم معلوم ميشود كه قضيه خيلي پيچيدهتر از آن است كه ابتدا به ذهن ميرسید.
مسأله ريزگردهاي خوزستان اگر نه يك مسأله اجتماعي كه به ظاهر يك پدیده طبيعي است، ولي مسائل طبيعي نيز تا حدي وابسته به رفتارها و اعمال ما هستند، و از اين جهت مسأله اجتماعي محسوب ميشوند، زيرا تا حدي تحت تأثير نتيجه عملكرد ما هستند. ولي از اين جهت كه در هر حال با اين پدیده طبيعي چگونه برخورد ميكنيم، اين يك مسأله اجتماعي است. بنابراين بايد ديد كه اين پديده را در درجه اول چگونه بايد تبديل به مسأله كرد و مرحله بعد، چگونه ميتوان آن را حل كرد؟ با توجه به ساختار متمركز نظام اداري در ايران، اهميت يافتن هر مسألهاي نسبت عكس دارد با فاصلهاي كه از مركز دارد. منظور فقط فاصله جغرافيايي نيست، فاصله سياسي نيز مدنظر است. بنابراين هرگاه بتوان فاصله حوادث را با تهران كم كرد، اهميت آن مسأله بيشتر و برجستهتر ميشود، و اين اولين گام براي حل آن است. بنابراين كوشش براي تمركززدايي از سياست و مديريت در ايران به منطقهاي شدن مسائل و حل آنها كمك میكند. از سوي ديگر هرچه يك پديده، دربرگيري بيشتري داشته باشد، آن پديده ارزش خبريتري دارد و راحتتر به مسأله تبديل و براي حل آن اقدام ميشود.
پديده ريزگردها در خوزستان و اهواز و برخي شهرهاي كشور چندينسال است كه در مقاطعي از سال تشديد ميشود و در مواردي به تهران نيز ميرسيد هر چند همیشه انتظار میرفت که نسبت به این مسأله حساسیت بیشتری نشان داده شود. ولي امسال به دليل وجود شبكههاي اجتماعي مثل وايبر و واتسآپ هر دو وجه ماجراي مذكور در فوق تقويت شده و انتظار ميرود كه توجه بيشتري از جامعه را به خود جذب كند و فشار لازم را براي حل آن بيشتر نمايد.
موبايلهاي نسل جديد در هر لحظه ميتوانند تصاوير روشن و شفاف را از هر پديده بگيرند و از طرف ديگر به راحتي آن را از طريق شبكههاي وايبر و واتسآپ و ساير شبكهها در اختيار ديگران در هر سوي جهان قرار دهند، و از آنجا كه هر فردي در هر نقطه از ايران حداكثر با يك واسطه به يكي از ساكنان اهواز مرتبط ميشود، از يك سو به سرعت در جريان خبرهاي آنجا قرار ميگيرد. خبرها و تصاويري كه از فيلتر هيچ سانسوركنندهاي رد نميشود و از سوي ديگر با توجه به تعلقخاطري كه نسبت به ساكنان اهواز و همميهنان خود پيدا ميكند، در تبديل موضوع به يك مسأله اجتماعي مشاركت خواهد كرد.
عكسهايي كه در روزهاي گذشته از وضعيت اهواز در اختيار مردم قرار گرفت، و نيز واكنشهايي كه در عرصه مطبوعات و رسانهها درباره پديده ريزگردها ديده شد، نشان ميدهد كه وسايل ارتباطي جديد نقش مهمي را در شكلگيري مسأله اجتماعي يا اهميت دادن به آن و نيز مشاركت مردم در حل آن مسأله ايفا خواهد كرد و اين امكان مهمي است كه نصيب بشر شده است، ولي اين موضوع براي ما مهمتر است زيرا ما فاقد رسانههاي موثر هستيم و فيلترهاي گوناگون كاركرد رسانههاي رسمي را به حداقل تنزل داده است. اگر خودمان نتوانستیم به فهم مسائل اجتماعی و حل آنها نائل شویم امیدواریم فناوریهای جدید ما را در شرایطی قرار دهد که این کار را انجام دهیم.
منظور از رسانه های موثر و فیلترهای گوناگون چیه؟ آقا جان مردم دارن تلف میشن تو فکرت تو فیلترینگه که همه نفهمن چه بلایی داره سر همه جای این مملکت میاد؟