بازار بیضابطه رحم اجارهای
به جای 300 یا 350 هزار تومان در ماه، تا 500 هزار تومان هم میپردازند تا زن حملکننده جنینشان در مضیقه نباشد.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- مریم خباز- دو زن، هر دو گره در کارشان است، هر دو رسیدهاند به انتهای خط، هر دو پی هم میگردند و هر دو برای باز شدن گره زندگیشان به هم نیاز دارند، یکی رحم اجاره میدهد و یکی رحم اجاره میکند.
بیشتر از ده سال است که این اجاره کردن و اجاره دادن برای عدهای شده راهی برای خوشبختی؛ یک طرف که نابارور است در ازای پولی که میدهد و چند ماهی که دندان روی جگر میگذارد بالاخره فرزندش را در آغوش میکشد و یک طرف 9 ماه بار شیشه میبرد و با پولی که از اجاره دادن تکهای از بدنش میگیرد زخمهای زندگیاش را تیمار میکند.
این دو زن، کار هم را راه میاندازند، این وسط هم عدهای که گیرنده و دهنده رحم را به هم وصل میکنند به عنوان واسطه، حق دلالی میگیرند و کارهای دو طرف را پیش میبرند.
ظاهر داستان رحم اجارهای یا حقوقیترش، رحم جایگزین، داستانی آسان و گرهگشاست، ولی کسانی که در این ماجرا افتادهاند سختیهایش را کمتر از شیرینیاش نمییابند. مشکل اصلی اعتماد است، دیوار بدبینی بین دو طرف این معامله بلند است، دهنده و گیرنده خیلی سخت به هم اعتماد میکنند و با وسواس زیاد پیش میروند. اجارهکنندگان رحم جایگزین البته بدبینتر و وسواسیترند، چون نمیدانند زنی را که برای پرورش فرزند خود انتخاب میکنند تا چه حد برای جنین آنها دل میسوزاند.
ولی به هر حال تاکنون زوجهای زیادی پای معامله با دارندگان رحم جایگزین رفتهاند و نتیجه هم گرفتهاند. رعنا یکی از همین دلالهاست که به ما میگوید چهار نفر از زنانی که رحم اجاره میدهند و با او کار میکنند، اکنون چهار پنج ماهه حاملهاند. زهرا هم با تعدادی از زنان اجارهدهنده کار میکند و میگوید چند ماه پیش یکی از این زنان اجارهدهنده وضع حمل کرده و نوزاد را بیعیب و نقص به پدر و مادرش تحویل داده است. با این حال روایت زنان اجارهدهندهای که حاضر نمیشوند پس از تولد نوزاد او را به پدر و مادر اصلیاش بازگردانند یا قبل از به دنیا آمدن نوزاد، بیخبر میگذارند و میروند یا در طول دوران بارداری به سلامت خود و جنین بیتوجهی میکنند، دهان به دهان بین زوجهای نابارور میچرخد و این دیوار بیاعتمادی به اجارهدهندگان را بلندتر میکند.
دلالان رحم اجارهای اما میگویند این فقط مشتریان نیستند که گاهی سرشان کلاه میرود، که برخی زوجها نیز ریگ به کفش دارند و دلال و صاحب رحم اجارهای را یکجا دور میزنند. زهرا میگوید تا به حال چند مورد برایش پیش آمده که زوجها وسط کار ول کردهاند و رفتهاند و بعد معلوم شده با هم اختلاف پیدا کردهاند و قید بچهدار شدن را زدهاند، سرانجام آن جنین بلاتکلیف درون رحم اجارهای هم شده سقط.
ولی با این حال احتمال سوءاستفاده و تو زرد درآمدن از جانب اجارهدهندگان رحم محتملتر از مشتریهاست، چون آنها سوارهاند و مشتری پیاده، گرچه اولین حرف دلالها این است که زنان اجارهدهنده قابل اعتمادند و مشکلی ایجاد نخواهند کرد.
محمد و همسرش یکی از متقاضیان استفاده از رحم اجارهایاند. آنها میترسند اجارهدهنده مورد نظر اعتیاد داشته باشد یا دخانیات مصرف کند یا بدتر این که مشکل اخلاقی داشته باشد و آن طور که تضمین میدهد پایبند اخلاقیات نباشد. آنها حق دارند نگران باشند چون رفتارهایی از این جنس بشدت موفقیت روش رحم جایگزین را به مخاطره میاندازد، چنانچه صفیه عشوریمقدم، متخصص زنان، زایمان و نازایی به ما میگوید گرچه جنینی که در رحم مادر جایگزین لانهگزینی میکند ویژگیهای ژنتیکی پدر و مادر واقعی را دارد و هیچ شباهتی به صاحب رحم اجارهای ندارد، ولی اگر این اجارهدهنده مثلا سیگار دود کند، باعث کاهش وزن جنین میشود و اگر شرایط روحی خوبی نداشته باشد و آرامش خود را حفظ نکند، بر خلق و خوی نوزاد اثر میگذارد.
دلالها ولی میگویند زنانی که معرفی میکنند هیچ کدام از این مشکلات را ندارند و مادریکردنشان برای جنین مهمان، تضمینی است. اما با وجود همه این تضمینهای شفاهی، دیوار بلند تردید و بددلی در میان اجارهکنندگان رحم وجود دارد، هرچند برای تحقق رویای بچهدار شدن چارهای جز اعتماد کردن ندارند و با وجود همه سختیها و ترسها در این راه گام برمیدارند.
زوجهایی که به دلایلی چون نبود رحم در بدن زن، وجود فیبرمهای متعدد رحمی یا ابتلای او به بیماریهای پیشرفته مزمن مثل اختلالات تنفسی و قلبی امیدشان برای بچهدار شدن را از دست میدهند، سه راه پیشرو دارند: این که قید فرزنددار شدن را بزنند، به فرزندخوانده فکر کنند یا اسپرم همسر و تخمک خود را در آزمایشگاه لقاح دهند و در رحم زنی دیگر بکارند.
متقاضیان استفاده از رحم اجارهای راه سوم را انتخاب میکنند چون مطمئناند نوزادی که از رحم زنی بیگانه خارج میشود، فرزند واقعی خود آنهاست و فقط 9 ماه در بدن زنی دیگر مهمان بوده است. این زوجها حاضرند برای رها شدن از زندگی بدون بچه یا تحمل مشقات فرزندخواندگی، برای رحم اجارهای هزینه کنند که هزینههای کمی هم نیست.
قیمتهای رحم اجارهای سال به سال همپای تورم، حتی جلوتر از آن پیش میرود، بیآنکه قاعده مشخصی داشته باشد و بر اساس فرمولی منطقی به دست بیاید. قیمت رحم اجارهای بیش از هر چیز تابع توافق دو طرف معامله است و به وضع مالی دو طرف بستگی دارد که تا چه اندازه با هم چانه بزنند.
رعنا میگوید قیمت پایه 20 میلیون تومان است که بسته به توافق، بخشی از آن در روز انتقال جنین، بخشی هنگام سونوگرافی قلب جنین، بخشی در ماههای سوم تا هشتم و قسط آخر بعد از به دنیا آمدن نوزاد و دریافت جواب آزمایش دیانای (برای اطمینان از این که نوازد بچه واقعی زوج درخواستکننده باشد) دریافت میشود.
زهرا هم میگوید امسال قیمت همین 20 میلیون تومان است که عدهای که وضع مالی بهتری دارند به چند میلیون تومان بیش از این هم رضایت میدهند و حتی خرجی بچه (نفقه زن اجارهدهنده رحم) را به جای 300 یا 350 هزار تومان در ماه، تا 500 هزار تومان هم میپردازند تا زن حملکننده جنینشان در مضیقه نباشد. برخی هم به گفته او، هنگام وضع حمل به مادر جایگزین شیرینی میدهند که معمولا چند میلیون تومان است. پس به نرخ امسال یک زوج نابارور باید حداقل 25 میلیون تومان به صاحب رحم اجارهای بپردازند که این غیر از آن حق دلالی سه چهار میلیون تومانی است که واسطهها میگیرند و هزینه داروها و ویزیت پزشک و خرج لقاح خارج از رحم و هزینههای زایمان. زهرا میگوید وضع مالی برخی زوجها واقعا خراب است و خودش مشتریای داشته که همه اسباب خانهاش را فروخته و پول قرض گرفته که بتواند هزینه اجاره رحم را تامین کند.
در مقابل اما پولی که زن صاحب رحم جایگزین دریافت میکند، به نوعی پول خون اوست، یک جور اجاره تن و دستمزدی برای تحمل 9 ماه پرتلاطم، پراسترس و پرمسئولیت که ممکن است به شکست هم منتهی شود و دستمزدش نصفه و نیمه بماند. صفیه عشوریمقدم، متخصص زنان، زایمان و نازایی میگوید فرآیند انتقال جنین لقاح یافته به رحم جایگزین به طور معمول از 45 روز تا دو ماه طول میکشد که در این مدت مادر واقعی و مادر جایگزین باید داروهای هورمونی مصرف کنند، یکی برای تحریک تخمکگذاری (مادر واقعی) و دیگری برای آماده شدن آندومتر رحم برای لانهگزینی جنین (مادر جایگزین).
داروهای هورمونی البته بیعوارض نیستند و به گفته زهرا، دلال رحمهای اجارهای، او از این عوارض با زنان اجارهدهنده حرف نمیزند تا پشیمان نشوند. با وجود همه این تلاشها، اما احتمال ناموفق بودن استفاده از روش رحم جایگزین وجود دارد به طوری که عشوریمقدم میگوید اگر مشکل زوج نابارور فقط رحم نامناسب زن باشد و هیچ ایرادی در بین نباشد، شانس سقط جنین در این روش مثل جمعیت عمومی است یعنی حدود 15 تا 20 درصد، ولی اگر بجز رحم، مشکل دیگری نیز در زوجها وجود داشته باشد فقط تا 50درصد و حتی 35 تا 40 درصد شانس موفقیت وجود دارد.
پس افتادن در مسیر استفاده از رحم اجارهای میتواند یک راه پرریسک باشد و مشکلاتی در این مسیر بروز کند که نه زن اجارهدهنده به پولی که برایش چاله کنده، برسد و نه زوجها که به پایان تنهاییشان دل بستهاند.
در این میان اما بازار اجاره رحم همچنان به شکلی زیرزمینی فعال است و عدهای از قبال آن به مقصود میرسند، ولی احتمال این که چنین نشود نیز وجود دارد چون نه قیمتها در این بازار قاعده مشخص و حساب شده دارد و نه تضمینی 100 درصدی برای نیفتادن در دام کلاهبرداران وجود دارد. در این بازار متر و معیاری مشخص برای راستیآزمایی حرف اجارهدهندگان و اجارهگیرندگان وجود ندارد.
دولت دست به کار شود
با این حال آدمهای مطمئن نیز در این حوزه کار میکنند، افرادی که گرچه دستمزد میگیرند ولی قصد دغل بازی ندارند. زنانی که رحمشان را اجاره میدهند اغلب از اقشار ضعیف جامعه هستند، با دنیایی از مشکلات ریز و درشت که درشتترینش مشکلات مالی است. عدهای رحم اجاره میدهند برای جور کردن پول پیش خانه، تامین هزینههای خانواده یا صاف کردن بدهیهای تلنبار شده. بیشتر اینها نیز زنانی شوهر دارند که جور تنگدستی شوهرانشان را میکشند و رعنا میگوید مشتریها بیشتر طالب زنان خانوادهدار هستند.
پس عاملی که به این بازار رونق میدهد، از یک سو فقر عدهای از زنان است و از یک سو ناباروری زوجها که عطش بچهدار شدن را در دلشان زنده نگه میدارد. برای همین است که باید بازار رحمهای اجارهای سر و سامانی قانونی بگیرد تا این دو گروه ذینفع متضرر نشوند و با اطمینان قدم بردارند.
محمدعلی اسفنانی، سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس بر لزوم این قانونمندی تاکید دارد و معتقد است برای سامان گرفتن بازار رحم اجارهای که روشی منطقی و شرعی است باید دولت وارد عمل شود و کمیسیونی متشکل از نمایندگان ثبت احوال، وزارت بهداشت، دادگستری و کشور تشکیل دهد و لایحهای را تنظیم و برای تصویب به مجلس ارسال کند و مطمئن باشد مجلس آمادگی همراهی با دولت در این موضوع را دارد.
ولی تا به حال چنین عزمی به وجود نیامده و چون این چنین است علیرضا اولیاییمنش، مدیرکل تدوین تعرفههای وزارت بهداشت نیز به ما میگوید این وزارتخانه قصد ورود به بحث تعرفهگذاری رحم اجارهای را ندارد، چون اصولا این کار را جزو خدمات درمانی نمیداند.
همین است که قیمتها در این بازار خودگردان تقریبا مخفی، تابع توافق دو طرف معامله و البته قیمتگذاریهای واسطههاست. ولی این بازار پراستقبال میتواند بهتر از این اداره شود، بازاری که در آن اعتماد متقابل حرف اول را میزند، هر دو سوی معامله در آن سود میکنند و قیمتگذاریها در آن بر اساس منطق انجام میشود.
جام جم
ارسال نظر