به گزارش پارس،بررسی مطالعات و پژوهش‌های داخلی و خارجی موجود در این زمینه نشان می‌دهد که باوجود گستردگی استفاده از این مفهوم در داخل، تعریف روشن و متقنی از آن هنوز ارائه نشده است. به بیانی دیگر برای غلبه بر انبوهی ازنابسامانی‌های سیاسی، برنامه‌ایی و عملیاتی، مدیریت یکپارچه شهری به عنوان راه حل مطرح می‌شود. «مجتبی یزدانی» شهردار منطقه یک در این خصوص نکات مهمی را با ستاد خبری نخستین اجلاس مدیریت یکپارچه شهری و شوراها مطرح کرد.


* مدیریت یکپارچه شهری چه مفهومی دارد؟
مفهوم مدیریت شهر پس از دهه 1970 از سوی سازمان بین‌المللی برنامه مدیریت شهری، بانک جهانی و سازمان ملل، برای بهبود مدیریت رشد شهرها در کشورهای در حال توسعه به طور جدی مطرح شد. بر اساس اسناد منتشر شده در سال 1993، اهداف حاکم بر این مفهوم شامل ارتقای شرایط کار و زندگی همه ساکنان شهر با توجه به موقعیت سکونت‌گاه‌های آنها، حفاظت از حقوق شهروندی و حفظ دارایی‌های کالبدی و تشویق به توسعه اقتصادی و اجتماعی است.


* این روش مدیریت چه اهدافی را دنبال می‌کند؟


شالوده مدیریت یکپارچه شهری عبارت است از بر عهده گرفتن نقشی فعال در توسعه، مدیریت و هماهنگ سازی منابع برای دستیابی به اهداف توسعه شهری و پاسخگویی به نیازهای شهروندان. هدف کلان این مفهوم ایجاد محیطی قابل زندگی برای همه شهروندان با تاکید بر تعامل، مشارکت، حفظ حقوق شهروندی و عدالت اجتماعی، کارایی اقتصادی و در نهایت پایداری محیط زیست است.


* پس در این صورت نقش دولت‌ها در فرایند اداره امور شهرها محدود می‌شود؟

سازمان های بین‌المللی در زمینه بهبود مدیریت شهری در کشورهای در حال توسعه، مفهوم حکمروایی شایسته شهری را مطرح کردند که در ایران به مدیریت حکمرانی مطلوب، خوب یا کارآمد شهری ترجمه شده است. این مفهوم در پی آن است تا نقش دولت را در حد هماهنگ کننده و پاسدار قوانین حفظ کرده و از دخالت مستقیم آن در تصمیم‌گیری‌ها، اداره و اجرای امور مربوط به زندگی روزمره شهروندان در راستای بهبود و ارتقای مدیریت شهر ی و پیامدهای آن بر زندگی ذینفعان بکاهد. در این نظام شهرداران نقش رییس اجرایی شهر را بر عهده دارند که قدرت آن ها متکی بر آرای مستقیم یا غیر مستقیم مردم از طریق شوراهای شهر و منتخبان مردم است.


* چه راهکارهایی را برای تحقق این هدف پیشنهاد می‌کنید؟‌


مهمترین راهکارهایی که می‌توان در این رابطه برای تحقق مدیریت یکپارچه شهری مطرح کرد شامل زمینه سازی و حمایت دولت، تقسیم وظایف و اختیارات شفاف میان شهرداری با سایر نهادهای ذی‌ربط یا ذی‌نفوذ شهری، درنظر گرفتن تمهیداتی چون ارتقای توان فنی، کارشناسی و مالی در مجموعه شهرداری به همراه افزایش قدرت و توان و وجاهت سیاسی شورای شهر در سطح کلان سیاست گذاری شهری است که در مجموع نتایج زیر را به دنبال دارد:
1. تمرکز زدایی از حاکمیت و به رسمیت شناختن استقلال مدیریتی در سازمان یکپارچه مدیریت شهری با رعایت سلسه مراتب اداری، حاکمیتی و محلی. 
2. واگذاری تدریجی وظایف دولت به شهرداری‌ها و به طور خاص وظایف مربوط به تأمین زیرساخت‌ها.
3.  به کارگیری مدل‌های مناسب مدیریت شهری و باز تعریف وظایف و اختیارات شهرداری‌ها.
4. گسترش فعالیت شوراها در سطوح مختلف شورای محله تا شورای منطقه و بهبود بستر حضور و مشارکت شهروندی در ابعاد گوناگون مدیریت شهری.
5. تاکید بر وجود یک مرکز هماهنگ کننده سیاست ها و برنامه‌ریزی‌های شهری.
6. اصلاح بسترها و امکانات مورد نیاز مدیریت یکپارچه شهری.
7. ارتقا، بهبود توان مالی شهرداری و استقلال مالی این نهاد از دولت و تدوین استانداردهای ارزیابی خدمات مدیریت شهری.
8. سنجش منظم عملکرد مسئولان مرتبط با نظام مدیریت یکپارچه شهر و اعلام نتایج آن به عموم شهروندان.